برادر من هم گاهی با او همراه می شود و با هم به این مجلس می روند.سینا یک اسکیت باز حرفه ای است،از همین ها که در حال حرکت با اسکیت خود از روی نرده و نیمکت و ماشین و میز و در دیوار می پرند،از همین ها که شلوار گشاد می پوشند و کلاه مخصوص می گذارند و زانو بند و ... ،خلاصه پسر ورزشکاری است و در میان اسکیت بازان برو بیایی دارد. پاتوقشان هم پارک آب و آتش است.یک بار هم تصادفا برادر من با او همراه شده بود و با هم به پارک آب و آتش رفته بودند.همین چند روز پیش که بحث عزاداری و هیئت و این ها بود ،حرف توی حرف آمد و برادرم از هیئت جواد مقدم گفت و بحث کشیده شد به دوستانش و اسکیت و پارک و ... .خیلی جالب است،آنطور که از میان صحبت های برادرم فهمیدم ،آقا سینایی که برادر من را به هیئت می بَرَد و حتی یک هفته از هیئت جا نمی ماند،در عین حال با بچه های رپ خوان پارک آب و آتش هم رفیق است و با دختران سوپر دولوکس این پارک هم رابطه اش خوب است و به محض دیدن آنها با هم احوالپرسی می کنند و دست می دهند و به تفریح می روند و بگو بخند و ... در کل یعنی هم خدا و هم خرما، یعنی هم هیئت امام حسین(ع) و هم خوش و بش و دست دادن با دختر ها.البته از این موارد زیاد است اما حرف من این است که مکتب حسین (ع) چه سنخیتی با تساهل و تسامح دارد؟ خب البته به قول امثال آقا سینا «هر چیزی جای خودش»!! باز باید خدا را شکر کرد که این آقا سینا ها گاهی همین یک هیئت را می روند و خود را در معرض رسانه های اسلام قرار می دهند و حداقل از این جهت ممکن است کم کم تاثیر پذیرفته و اخلاقشان اسلامی تر شود ولی چه بسیار کسانی که همان شب های چهارشنبه را هم در پارک می گذرانند.
موضوع مهم این است که ما – و پیشاپیشِ همه خود من- باید یاد بگیریم که مکتب حسین(ع) هیچ سنخیتی با تسامح ندارد .حسین(ع) اگر اهل تسامح بود نه واقعه عاشورایی اتفاق می افتاد و نه اسلام از خطر انحراف نجات می یافت، حسین (ع) اگر اهل تسامح و تساهل بود با یزید ملعون حداقل در ظاهر کنار می آمد تا فرزندان و اهل بیتش تکه تکه و آواره ی بیابان نشوند و اگر حسین (ع) اهل تسامح بود نماز ظهر عاشورا را به هزار بهانه به تعویق می انداخت و یا ترک می کرد و اگر حسین (ع) اهل تسامح بود... .
ما - و از همه بیشتر خود من – باید یدانیم که سستی در نماز ، فرار از حق جویی و حق پذیری،دروغ گویی و تهمت و غیبت ، چشم چرانی و بدحجابی و بی عفتی ،دیدن فیلم های مستهجن و ... هیچ یک با مکتب حسین (ع) سنخیتی ندارد و نمی توان هم امام حسین(ع) را دوست داشت و خود را پیرو او دانست و هم بر خلاف مَنِشِ آن بزرگوار عمل کرد.
دیدگاه شما