به گزارش صبح رزن به نقل از رجا،امر غیبت آخرین حجت الهی، از اموری است که همیشه مورد سؤال بوده. هم در زمان انبیای سلف و هم در زمان پیامبر گرامی اسلام و هم ائمه هدی صلوات الله علیهم اجمعین. مردم و اصحاب حضرات معصومین، همیشه مشتاق بودند که درباره دوران غیبت و زمان ظهور و چگونگی وقوع آن مطلع شوند. به همین دلیل هم زیاد در این رابطه از معصومین علیهمالسلام سؤال میپرسیدند. گفتوگو و پرسش و پاسخ زیر یکی از همانهاست که بین امام صادق علیهالسلام و مفضل از اصحاب خاص ایشان رد و بدل شده است.
روزی مفضل از امام صادق علیهالسلام سؤال کرد:(۱) آیا برای ظهور آخرین وصی پیامبر صلیالله علیه و آله وقت معینی هست؟ امام پاسخ دادند: حاشا! هیچ شخصی نیست که از وقت ظهور باخبر باشد. ظهور ساعتی است که خداوند در کتاب خودش مقرر کرده و علم آن فقط نزد خداست. من برای آن، وقت معین نمیکنم. برای آن، وقت تعیین نشده است. هرکس وقت تعیین کند، ادعا کرده از اسرار غیب الهی مطلع است.
مفضل عرض کرد: ای مولای من! ابتدای ظهور چگونه است؟
امام علیهالسلام پاسخ دادند: یامفضل! امرش آشکار میشود(پرچمی باز میشود بدون اینکه شمشیری از غلاف بیرون آمده باشد و بازکنندهای داشته باشد) بعد از ظهور، ذکر و امرش در میان خلایق ظاهر میگردد و به نام و نسبش ندا کرده میشود و ذکر نام و کنیهاش در زبانهای حق و باطل زیاد میگردد تا اینکه با شناختن آن حضرت، حجت تمام میشود. او هم نام و هم کنیه رسول خداست. این را گفتیم تا خلایق نگویند او را نشناختیم.
مفضل سؤال کرد: تأویل آیه «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون؛ او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست فرستاد تا آن را بر هر چه دين است پيروز گرداند هر چند مشركان خوش نداشته باشند»(۲) چیست؟
امام پاسخ دادند: «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَتَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِير؛ و با آنان بجنگيد تا فتنهاى بر جاى نماند و دين يكسره از آن خدا گردد پس اگر [از كفر] بازايستند قطعا خدا به آنچه انجام میدهند بيناست»(۳)
و در ادامه فرمودند: «إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَ مَااخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِيعُ الْحِسَابِ؛ در حقيقت دين نزد خدا همان اسلام است و كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده شده با يكديگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم براى آنان [حاصل] آمد آن هم به سابقه حسدى كه ميان آنان وجود داشت و هر كس به آيات خدا كفر ورزد پس [بداند] كه خدا زودشمار است»(۴)
مفضل پرسید: آیا دین پدران ایشان مانند ابراهیم و نوح و موسی و عیسی علی نبیا و آله و علیهالسلام هم اسلام بوده است؟
حضرت فرمودند: آری ای مفضل. دین آنها هم اسلام است و این مطلب در کتاب خدا اثبات شده است.
«أَفَغَيْرَ دِينِ اللّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ؛ آيا جز دين خدا را میجويند با آنكه هر كه در آسمانها و زمين استخواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوى او بازگردانيده میشويد»(۵)
«وَ جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَاجْتَبَاكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَ فِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ؛ و در راه خدا چنانكه حق جهاد [در راه] اوست جهاد كنيد اوست كه شما را [براى خود] برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است آيين پدرتان ابراهيم [نيز چنين بوده است] او بود كه قبلا شما را مسلمان ناميد و در اين [قرآن نيز همين مطلب آمده است] تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و به پناه خدا رويد او مولاى شماست چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى»(۶)
«فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِينَ؛ و[لى] در آنجا جز يك خانه از فرمانبران [خدا بيشتر] نيافتيم»(۷)
«قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ به او گفته شد وارد ساحت كاخ [پادشاهى] شو و چون آن را ديد بركهاى پنداشت و ساقهايش را نمايان كرد [سليمان] گفت اين كاخى مفروش از آبگينه است [ملكه] گفت پروردگارا من به خود ستم كردم و [اينك] با سليمان در برابر خدا پروردگار جهانيان تسليم شدم»(۸)
این آیات اثبات میکند دین مورد رضایت الهی از ابتدای عالم، دین اسلام بوده است و این امتها بودهاند که از وادی هدایت دور گشته و کلام پیامبران را عوض کردهاند.
مفضل از چگونگی رخ دادن ظهور پرسید و امام علیهالسلام پاسخ داد:
یامفضل! به خدا سوگند، گویی آن حضرت را میبینم که داخل مکه شده، در حالی که لباسهای رسول خدا را بر تن دارد و عمامه زرد بر سر کرده و کفش های پینهدار رسول خدا را پوشیده و عصایش را به دست گرفته و چند رأس بز لاغر را میراند تا به بیتالله برسد. تا آن زمان احدی او را نمیشناسد.
مفضل سؤال کرد: جوان است یا پیر؟ حضرت فرمود: سبحانالله! این در نزد خداوند است و با هر کیفیتی او بخواهد، ظهور خواهد کرد.
باز پرسید: از کدام مکان و چگونه؟
حضرت فرمود: تنها ظاهر میشود و تنها وارد کعبه میشود. شب از او میگذرد، در حالی که تنهاست. زمانی که خلایق همه در خواب روند، جبرائیل و میکائیل و صفوف ملائک به خدمت او نازل شوند. در آن زمان جبرائیل میگوید: ای مولای من! سخنت مقبول و امرت جاری است. حضرت دست به صورت خود میکشد و آیه ۷۴ سوره زمر را تلاوت خواهد کرد:
«وَ قَالُوا الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاء فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ؛ و گويند سپاس خدايى را كه وعدهاش را بر ما راست گردانيد و سرزمين [بهشت] را به ما ميراث داد از هر جاى آن باغ [پهناور] كه بخواهيم جاى میگزينيم چه نيك است پاداش عملكنندگان»
------------------------------
پی نوشت ها:
(۱) گزیدهای از کتاب مهدی موعود، علامه مجلسی، ص ۳۰۱ تا ۳۵۸
(۲) سوره توبه، آیه ۳۳
(۳) سوره انفال، آیه ۳۹
(۴) سوره آل عمران، آیه ۱۹
(۵) سوره آل عمران، آیه ۸۳
(۶) سوره حج، آیه ۷۸
(۷) سوره ذاریات، آیه ۳۶
(۸) سوره نمل، آیه ۴۴
دیدگاه شما