تاریخ : 21. بهمن 1394 - 10:37   |   کد مطلب: 16723
استاد دانشگاه تهران گفت: از ۱۵۰ سال پیش نخبگان و روشنفکران ما نحوه مواجهه با غرب و پدیده‌های جهانی را هیچ‌گاه درست ترسیم نکرده‌اند، متأسفانه اکنون در مواجهه با جهان تئوری نداریم.

به گزارش صبح رزن به نقل از خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، ابراهیم فیاض در نشست نقد و بررسی کتاب «استعمارزدایی از روش» که عصر دیروز (سه‌شنبه 20 بهمن) در مؤسسه عصر ترجمان برگزار شد، گفت: این کتاب بیش‌تر به دوران پسااستعمار پرداخته است که چارچوب آن کاملاً خاص و در کشور ما بی نظیر است و نمونه‌ای در این خصوص در ایران نداریم.

وی اظهار داشت: از 150 سال پیش نخبگان و روشنفکران ما نحوه مواجهه با غرب و پدیده‌های جهانی را هیچ‌گاه درست ترسیم نکرده‌اند و ما نسبت به جهان خود، جهالت عالمانه داریم،‌ لذا اگر بگوییم فیلسوفان بزرگ ما چنین مشکلاتی داشته‌اند، گزاف نگفته‌ایم، به‌طوری‌که ملاهادی سبزواری و ملاصدرا نیز نسبت به جهان پیرامون خود جهالت داشتند.

این استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه از دوره ناصری به بعد ما یک جهالت عالمانه یا جهل مطلق نسبت به غرب داشته‌ایم و درواقع عالمانه جاهل بودیم، عنوان کرد: حدود 150 سال است که علوم انسانی داریم، اما عملاً به لحاظ فکری به هیچ‌جا نرسیده‌ایم و همین طور درجا می‌زنیم. مشکل این است که متأسفانه نمی‌دانیم چه خبر است.

وی ابراز داشت:‌ مشکل کتاب «استعمارزدایی از روش» این است که جغرافیای نویسنده آن مشخص نیست، اینکه خانم اسمیت چه کسی بوده، مشخص نیست، در حالی‌که حتی می‌شد تصویری از نویسنده را در پشت جلد کتاب بیاوریم.

فیاض گفت: چارچوب تئوریک کتاب «استعمارزدایی از روش» روشن نیست و معلوم نیست کجاست و مبدأ تئوریک آن نشان می‌دهد به‌جای اینکه پیشرفت‌محور باشد، زندگی‌محور است و درواقع این کتاب ضد پیشرفت و طرفدار زندگی است.

وی تصریح کرد: روش، پیشرفت است و ضدروش، زندگی است، یعنی هر که زندگی‌محور است، ضدروش است، از جمله فیلسوفان شفاهی مانند سیداحمد فردید که همگی ضد روش هستند؛ نوشته‌ها را نباید نوشت، بلکه باید شست؛ چرا که یکی از بزرگ‌ترین آیین صوفیان، دفن کتاب است، صوفیان جشن کتاب داشتند، به این ترتیب که ابتدا توبه کرده، کتاب‌ها را شسته و دفن می‌کردند.

استاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: بحث، بحث عمیقی است و روش، همیشه بر دوگانه‌ها است؛ ضد دوگانه و ضد دکارت است، در نتیجه چارچوب خاصی دارد که باید چندین مرتبه آن را خواند تا متوجه شد.

وی ادامه داد: متأسفانه ما نسبت به دنیای آمریکای لاتین، غافلیم؛ قدرت همیشه اندیشه تولید می‌کند و قبل از جنگ جهانی دوم، اروپا تفکر ایجاد می‌کرد، اما بعد از جنگ جهانی دوم و بعد از کودتای 28 مرداد، ما آمریکایی شدیم و قبل از آن فرانسوی بودیم.

فیاض گفت: محیط جغرافیایی کتاب «استعمارزدایی از روش»، آمریکای لاتین است. ما غافلیم و دانشگاه ما هیچ درکی در این زمینه ندارد، چون اصلاً رابطه‌ای با این قضایا ندارد. متأسفانه ما خیال می‌کنیم هنوز قرن نوزدهم هستیم و دانشگاه تهران واقعاً می‌خواهد از مباحث قرن نوزدهم خلاص شود.

وی با بیان اینکه ما از حوزه‌های جغرافیای فکر دنیا خبری نداریم، اظهار داشت: اکنون که تک‌قطبی و چند قطبی در غرب ایجاد می‌شود، روش‌ها هم متکثر می‌شوند و حوزه‌های معرفت‌شناسی به‌شدت تمام خواهد شد.

این استاد دانشگاه تهران عنوان کرد: همیشه روش و ضد روش، حقیقت و واقعیت ضد هم هستند و ما به این چارچوب‌ها دچار می‌شویم؛ فرا تولید و فرا پارادایم را که نگاه کنیم، همیشه در معرفت درجه اول باقی مانده‌ایم و به معرفت درجه دوم تبدیل نشدیم؛ چراکه خلاقیت و تئوری‌سازی در معرفت درجه دوم است، بنابراین باید فراها را نگاه کرد.

وی گفت: با توجه به اینکه کتاب «استعمارزدایی از روش» به درستی تبیین نشده، اما در سیاست ما ظهور پیدا می‌کند. متأسفانه اکنون در مواجهه با جهان تئوری نداریم.

فیاض یادآور شد: هیچ‌یک از کتاب‌ها در ایران اندیشه‌زا نیست، ما مشکل اندیشه، مشکل قدرت و مشکل ثروت داریم و تا از درون احساس قدرت نکنیم، مشکل‌مان حل نخواهد شد و تا خلاء قدرت داریم، اقتدار نخواهیم داشت. آقای روحانی به‌شدت خلاء قدرت دارد و شاه هم همین احساس را داشت.

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن