آیه الله بهجت از برجستهترین مراجع معاصر شیعه و همزمان از پارساترین و متقی ترین علما بلکه از سرآمدترین عرفای شیعی، که عبودیت خویش را تا قله تهذیب رساند. آن بزرگوار که از برجستگان مراجع تقلید معاصر به شمار میرفتند، معلم بزرگ اخلاق و عرفان و سرچشمهی فیوضات معنوی بیپایان نیز بودند. دل نورانی و مصفای آن پارسای پرهیزگار، آیینه روشن و صیقل یافتهی الهام الهی، و کلام معطر او راهنمای اندیشه و عمل رهجویان و سالکان بود.
باید برای شناختش، تلاش جدیدی آغاز کرد؛ چیزی که خود، در زمان حیاتش، مانع بود. این گفتگوی صمیمانه در بیت آیه الله بهجت که - یادآور سال ها عبادت و تهذیب نفس قله عرفان حوزه های علمیه شیعه می باشد- در منزل بیت مکرم ایشان، توسط نگارنده، با فرزند گرامی ایشان، حجه الاسلام حاج شیخ علی آقا بهجت، انجام گرفت. البته سؤالات بی پاسخ زیادی ماند که پیشنهاد ادامه مصاحبه، برای شناخت ابعاد سبک زندگی آیه الله بهجت و اندیشه های ایشان، در روزی دیگر، مورد موافقت ایشان قرار میگیرد. متن ذیل ماحصل این گفتوگو است:
توصیههای انتخاباتی آیه الله بهجت/ مسئولین، اگر مهذب نباشند، مملکت را می فروشند
جامعه آیهالله بهجت را به سلوک و عرفان میشناسند و کمتر با اندیشههای اجتماعی ایشان آشنایی دارند، اگر امکان دارد و موافق هستید، اندکی درباره نظریات اجتماعی ایشان، گفتگو کنیم؟
آیه الله بهجت، در مسائل اجتماعی، خیلی نظرات مفصلی دارد. ایشان، معتقد بودند که مشکل اصلی این است که مسلمانان دست برداشتند از کار خودشان، غافل شدند و کفار را به خودشان مسلط کردند، ایشان معتقد بودند، که انسانهای مهذب باید سر کار باشند، مردم کسانی را که انتخاب میکنند، اگر مهذب نباشند، وطن و کشور را میفروشند، مملکت میفروشند، ملتی را میفروشند، سرنوشتی را میفروشند، و تا به حال هر چه به سر اسلام و مسلمین آمده از طریق اینکه انسانهای غیرمهذب بر سر کار بوده است. آیه الله بهجت، میفرمود استعمارگران اینقدر در این زمینه مسلط هستند که کار به جایی رسیده بین شیعیان، فاصله انداختند. نهتنها بین مسلمانان اختلاف انداختند، بلکه بین شیعه و شیعه هم اختلاف انداختند، اما آنها بین خودشان اتحاد برقرار کردند با آن جنگ خونینی که سالهای سال بین خودشان داشتند، شده هر کشوری میرود راحت میرود. حتی فرمودند: یادم هست، که ما آن موقع در عراق بودیم انگلیسها که مسلط شده بودند به عراق، جلوی چند تا ایرانی را در کاظمین گرفته بودند اجنبی اینجا چکار میکنی؟. کار به جایی رسیده کافر در کشور اسلامی، آن هم شهر شیعی، به شیعه میگوید اجنبی، خودش را اینقدر خودی میداند و مالک ممالک اسلامی، میداند، اینقدر، کار ما به اینجا رسید.
از اینکه فاصله گرفتیم و کفار را الگو قرار دادیم، آنها را بالای سرمان گذاشتیم، و از دستورات اهل بیت، دور شدیم. کار به اینجا رسید که بین شیعه و سنی اختلاف بیاندازند، تا حکومت بکنند، کار به جایی رسید، حالا بین شیعه و شیعه نیز تفرقه بیاندازند.
در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان هستیم. گویا، ایشان توصیه های در این باره داشته اند که در سایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیه الله بهجت، نیز درج شده است. شما به عنوان فرزند آیه الله بهجت که سالیان طولانی با ایشان حشر و نشر داشتید، در تفسیر و تشریح جملات آیه الله بهجت، در انتخاب و صفات نمایندگان، اگر امکان دارد مطالبی را به اختصار بفرمایید
یک زمانی، بزرگان حوزه از ایشان درخواست کردند که درباره انتخابات، نظر بدهند، آیه الله بهجت، بیانه ایی به من دادند و فرمودند: توصیه های انتخاباتی این است، و بعد فرمودند: تا سالهای سال اگر خواستند، فقط همین است. بیاناتی که اختصاص به زمانی و مکانی ندارد. بگوید همه این ببانیه را بخوانند، از آن کم هم نکنند. البته بعدها، یک بیانیه دیگر نیز نوشتند. در مجموع دو بیانیه انتخاباتی ایشان، بیان شده است که: اولاً چه کسانی حق دارند انتخاب بشوند، چه کسی میتواند انتخاب بشود. توانایی انتخاب شدن، را چه کسانی دارند. ثانیا، مردم به چه کسانی حق رأی دادن دارند.
شرایط نامزدهای انتخابات از دیدگاه آیه الله بهجت
تنها کسانی حق دارند کاندیدا شوند و امین مردم در امر دین و دنیا باشند، که: از رجال با عقل کامل کافی باشند. ایمان کامل در اعتقاد و عمل، و از شیعیان دوازده امامی باشند، عالم به مسائل شرعی شخصی و اجتماعی باشد، و با شجاعت باشد. (شجاعت مثل مرحوم مدرس، آقا میفرمود که رضا خان گفت از جان من چی میخواهی، گفت میخواهم تو نباشی؛ و نیز مثل شیخ فضل الله نوری تا به آن اندازه شجاعت داشته باشد) از آنهایی باشد که در اظهارات لا یخافون فی الله لومه لائم. (در موضعگیری ها، تنها خشیت الهی را لحاظ کنند). از رشوه و منافع شخصی دور باشد. اهل اعتدال فکری و مسلکی داشته باشد. اهل تدبیر باشد. پرهیزکار و متقی باشند،آینده نگر و برنامه ریز باشند،
آیه الله بهجت، میفرمود کسانی که که تمام این ویژگی ها را نداشته باشد، ولو اینکه بعضی از این ویژگی ها، را هم داشته باشند، امین مردم نیستند و شرایط انتخاب شدن را ندارند. انتخاب شدنشان هم بی اثر است. بلکه اصلاً به این افراد فاقد شرایط نمیشود رای داد. از نظر آیه الله بهجت، رأی به اشخاص فاقد این ویژگی ها، جایز هم نیست. از طرف دیگر، اگر واجدین این شرایط، شرکت نکنند، افراد فاقد این شرایط یا بعضی از این شرایط رأی میآورند، بر آنها واجب است که نامزد انتخابات شوند. (منبع: مرکز تنظیم و نشر آثار آیه الله بهجت)
آیا تایید شورای نگهبان، کافی است؟
آیا اینکه شورای نگهبان آمد یک عده ای را انتخاب کرد، کافی است؟. نه هر کسی وظیفه خودش را دارد. ما از اول انقلاب تا حالا شورای نگهبان برای ما انتخاب کرده است، چه فتنهها سر ما آمده، خوب شورای نگهبان، وظیفه خودش را انجام داه است، تازه معصوم هم نیست، ما قانوناً باید اطاعت کنیم، قانون باید رعایت بشود. ولی وظیفه شرعی و قانونی هر کسی است که خودش چشمش را باز کند. خودش تشخیص بدهد، آنها از صد نفر، ده نفر تشخیص دادند. آیا این تمام شد؟
نکته ای که حائز اهمیت بود و ایشان در بیانه انتخاباتی خویش، به آن اشاره فرمودند، به هنگام شرکت در انتخابات با این شرایط، قصد رضایت الهی را داشته باشید. متن دقیق صحبت ایشان در این فراز، چنین است: "درحال رای دان و گرفتن، خدای عظیم را ناظر به تمام خصوصیات همه بدانند." (در حال رأی دادن و رأی گرفتن خداوند را ناظر بداند. قصد ثواب و اطاعت خدا را داشته باشد).
از دیدگاه آیه الله بهجت، در چه صورتی رأی دادن واجب میشود؟
اگر شخص یا اشخاصی، همه این صفات و ویژگی ها را داشته باشد، بر واجدین جایز است رأی دادن، تازه جایز است. رأی دادن و رأی گرفتن برای اینها جایز میشود. لکن اگر احتمال بدهد که غیر واجدها رأی میآورند، آن وقت رأی دادن، واجب میشود. رأی باید در وقتی باشد که واجد شرایط کنار زده میشود، و غیر واجد وارد تصمیمات کشور و سرنوشت مردم میشود، آن موقع باید رأی بدهد. وقتی غیر صالح وارد اداره کشور، میشود و صالح کنار زده میشود. آنگاه رای دادن، واجب شرعی میشود. دیدگاه آیه الله بهجت در بیانیه انتخاباتی ایشان، چنین است.
تشخیص کاندیدای اصلح از دیدگاه آیه الله بهجت
ایشان معتقد بود، برخی از راه های تشخیص کاندیدای اصلح، در هنگام تحیر و تردید، این است که باید ببینید: کدام در عقیده و عمل با امیرالمؤمنین و حضرت مهدی، نزدیک و یا نزدیکترند. الان حجت و امام حاضر، داریم، زنده است، عین الله ناظره است، الان دارد میبیند، میشنود، پس کدام از این کاندیداها به امام عصر و مهدویت، نزدیکتر است. و انتظار در کدامیک بارزتر است؟، آمادگی کدامشان بیشتر دارد. کدام، اعتقاد او عملا انتظار حضرت مهدی را دارد. یعنی گویا حضرت آیت الله بهجت، عصر ما را عصر ظهور میدانند و باید ائمه مردم در امور اجتماعی، افرادی باشند که قرابت بیشتری با امام عصر داشته باشند.
نکته بعدی اینکه، کدام، در امور دین تغییر نداده و نمیدهد. کدام معتدل در فکر است، کدام متلون در اعتقاد و عمل نیست. (متلون یعنی، حزب باد است، یعنی تناقص در اظهارنظرها در مبانی و در موضوعات مختلف)؛ کدام ملکه تقوی و راستگویی دارد، یا قوی تر است؛ کدام، در صفات، شبیه به کفر و نفاق است و کدام دورتر است. (به عنوان مثال، اگر به مردم مظلوم یمن، حمله میشود، مواضعی دارد، الان آمریکا میگوید کسی درباره یمن دخالت نکند، او هم میگوید دخالت نکنید، به این مناسبت خاطرهای را از دیدار با سید حسن نصرالله، برای شما بازگو کنم، ایشان، بنده را دعوت کرد لبنان، چهار ساعت ایشان از آیهالله بهجت با من صحبت کرد. من خداحافظی کردم و گفتم: وقت شما بیشتر از اینها ارزش دارد. گفت تازه سئوال من شروع شده است، یک ساعت دیگر طول کشید، آن وقت بعد از این به ایشان عرض کردم، تنها چیزی که فکر میکنم آقای بهجت از شما میخواهد کمک و یاری رساندن به مردم یمن، آموزش دعا به آنها و تجهیز نظامی آنها است، البته ایشان تعجب کرد).
علی ایحال، جان کلام آیه الله بهجت این بود که برای تشخیص اصلح و رای به کاندیداها، بررسی و تفحص کنید که، کدامیک از کاندیدها به خدای متعال، پیامبر و امام عصر نزدیک تر است. اینگونه اشخاص را انتخاب کنید.
مردم در تشخیص کاندیدای اصلح، به چه کسانی مراجعه کنند؟
ایشان در بیانیه انتخابانی خویش، معتقد بود، مکلف، باید فقط با علم و روشنی حرکت کند. در تاریکی و شک، توقف کند تا روشن بشود. یعنی اینکه احتمال بدهید، حالا برویم و اینجوری، اینگونه مسائل، اصلاً در شرع وجود ندارد. با علم فقط میتوانید وظیفه تان را تشخیص بدهید. همچنین انسان، باید اهل شر و خلاف را بشناسند، تا اهل خیر را هم بشناسد. اما می توان، در صورت تردید، تفحص از عقلای متدین، را نیز ملاک قرار داد. تفحص، هم باید کامل باشد. و بدون حب و بغض، تنها برای رضای خدا، اینکه فلان شخصیت از دوستان ما، از شهر ما، و ... اینگونه مسائل نباشد. در این صورت، می توان از این افراد به تشخیص و اطمینان، رسید.
همچنین مطلب دیگری که ایشان معتقد بود مسلمانان، باید انتخابات دول کفر را نگاه کنند و از معیارهای آنان دوری کنند. آنجا، اسم فلان است، باند فلان است، دوری کنند از نحوه آرای آنان و از نحوه انتخاب اهل کفر. مثلا غربی ها به هم جنس بازان و بی دین ها هم رأی میدهند. آیا این صحیح است؟
درباره انتخابات خبرگان و تعیین رهبر، گویا آیه الله بهجت، فرمایشات خصوصی داشتند که تاکنون شاید کمتر به آن پرداخته شده است و خواص اصحاب ایشان، می دانند، اگر امکان دارد مختصری در این وقت اندک، توضیح بفرمایید؟
بله، از باب مقدمه، عرض میشود که ایران، مملکت شیعه است، در مواقع خطر اساسی به داد این ممکلت، رسیدند. همینطوری که اول انقلاب هم در موقع خطر اساسی، وقتی همه خواب بودیم، هلیکوپتر آمریکای ها در صحرای طبس، ویران شد، دست الهی بود، درباره خود حضرت آقای خمینی هم جریانی که پیش آمده بود، ایشان سکته قلبی که کرده بودند و برای مداوا از قم به تهران منتقل می شدند، ایشان به آیه الله بهجت پیغام دادند. آقا خیلی از این مسئله ناراحت شدند. بعد فردایی که آقا از حرم آمد، به ایشان عرض کردم: چطور شد؟، گفت خدا ده سال به مردم رحم کرد. وقتی امام خمینی رحلت کردند، بعد از این حرفها دیدیم درست ده سال به عمر امام خمینی، اضافه شد. بله، مملکت آن موقعی که نیاز دارد، خدواند و ائمه مراقب هستند.
دیدگاه آیه الله بهجت در انتخاب رهبر معظم انقلاب توسط مجلس خبرگان
توجه و عنایت دیگر امام عصر و تایید الهی، انتخاب رهبری فعلی می باشد، ایشان انتخاب شده الهی بود. البته خبرگان با قیام و قعود، تأیید کردند، ولی ایشان با تایید الهی و امام عصر، انتخاب شده بود. خاطره ای را که در حضور مرحوم آیه الله بهجت بودم را برای شما نقل میکنم، دقیقاً یادم نیست چه سالی بود. بالاخره بعد از سال شصت بود که یک آقایی آمد بعد از روضه، مجلس که مقداری خلوت شد به آقا رو کرد و گفت: آقا خواب عجیبی دیدم. از اهل علم بود. شاید سنش بین 50 و 60 بود. رو کرد به آقا و پرسید آقا خواب عجیبی دیدم. روبروی آقا نشسته بود. گفت: خواب دیدم مجلسی هست، جمعیت زیادی و منبر هم آماده است، قرار است آقای خمینی منبر برود جمعیت همه آماده شدهاند، آقای خمینی هم نشسته است، زمان منبر رفتن شد و همه آماده شدند، امام ایشان رو کرد به آقای خامنهای و فرمود که شما بروید، مردم منتظر شما هستند، لکن آقای خامنه ای گفت که شما مرا معذور کنید، حاضر نشد، امام خمینی، دستور داد، امر کرد، ایشان خائفاً یترتب بالا رفتند. و بعد ان شخص از آیه الله بهجت، پرسیدند: تعبیر این خواب چه می باشد؟ آقا فورا و بلافاصله گفت: "این همان است که گفتند بعد از ایشان، ایشان است". در حالیکه آن موقع قائم مقام رهبری، آقای منتظری بود و کسی تفکر مخالف این موضوع را نداشت. بله، آیه الله بهجت، با نگاه نافذ الهی پیشگویی کرده بودند، بعد از امام خمینی، رهبر معظم انقلاب است، ما مثل ایشان چه کسی را داشتیم؟ به جای ایشان، خبرگان چه کسی را تعیین میکرد تا بتواند، واجد نصف صفات و ویژگی های آیه الله خامنهای باشد؟
دیدگاه شما