ترکیبی که ناله کسانی را که دید دینی به جامعه ندارند و فقط نگران سلامت روانی جامعه هستند را نیز بلند کرده است. واقعیت به ما می گوید این شکل و طراحی لباس خانم ها فضای جامعه را شهوانی کرده ، وفاداری بسیاری از زنان و مردان را به همسران خود به مرز تردید کشانده، نوجوانان را به بلوغ زودرس رسانده، نگاه انسانی به زن را در حد بعد جنسی آن تقلیل داده، آمار طلاق و اعتیاد و تجاوز و حتی اسید پاشی را بالا برده و رواج بیش از حد آن میزان حسیاسیت دینی مردم را پایین آورده است. البته این به این معنی نیست کسانی که از این نوع پوشش تبعیت می کنند از دین خارج هستند، هرگز. اتفاقا بسیاری از آنان قلبا به ارزش های دینی پایبندند اما متاسفانه چون این پایبندی درست شکل نگرفته در بعضی از ابعاد همچون حجاب لنگ می زند.
این مدل های لباس از کجا می آیند؟
جاذبه جنسی نقطه اشتراک تمام این طرح هاست. در تمام این مدل ها چند فاکتور تنگی، نازکی، کوتاهی، برّاقی و باز بودن رعایت می شود. حال ممکن است بسته به شرایط فصلی و سلیقه ای و جغرافیایی تمام این فاکتورها همزمان در یک طرح لحاظ شود و یا چند مورد از آنها مورد توجه قرار گیرد. در کشور ما به گواهی تاریخ تا اواخر دوره قاجار و اوایل دوران پهلوی هیچ خبری از لباس های تنگ وکوتاه و نازک نبوده است تا اینکه فرهنگ های بیگانه کم کم مجال راهیابی به این کشور یافتند. مطلبم را با یک سوال ادامه می دهم؛ هم اکنون کدام فرهنگ علاقه به تنگ و کوتاه و نازک بودن لباس زنان دارد؟ فرهنگ ایرانی و اسلامی و یا فرهنگ بیگانه؟
نمی خواهم برای شما از مطالب کلیشه ای عفاف و حجاب بگویم اما با کمی پی جویی می توانیم نقطه آغاز تمام این طرحهای نیمه برهنه را قبل از اینکه وارد خیابان های تهران شوند در تن خوانندگان و رقاصان و مانکن های رسانه های غربی ببینیم. طراحان خوش ذوق! ایرانی این مدل ها را پس از مشاهده کمی تغییر داده و با هم ترکیب می کنند تا در عین داشتن همان جاذبه جنسی ،کاملا خط قرمزهای هنجاری و ارزشی جامعه فعلی را نیز زیر پا نگذاشته باشند. تولید کننده چینی هم وقتی از این نوع سلیقه بانوان مطلع می شود در کمترین زمان دریایی از این تولیدات را به کشور ما سرازیر می کند و بازار اشباع می شود از این طرح های غیر بومی بی کیفیت که ارزانی قیمتشان بانوان تمام طبقات اقتصادی را به دنبال خود می کشاند.
چرا طرح های ملی و بومی پوشیده نمی شوند؟
جلوه ظاهری الگوها و لباس های ملی ما از آن جهت که باید چارچوب های اخلاقی را رعایت کنند چندان به مذاق جوان ها خوش نمی آید و با سلیقه آنان همخوانی ندارد. مدل هایی که بر اساس فرهنگ بومی تهیه می شوند نمی توانند بیش از اندازه به آن چند فاکتور فوق الذکر میدان دهند در حالی که زنان و دختران شهرهای بزرگ ما به دنبال چنین طرح هایی هستند تا از جریان روز جامعه عقب نمانده و همرنگ جماعت باشند.
عامل بعدی شاید همه گیری و جا افتادگی طرح های خارجی و ماهواره ای است و از این رو اکثریت سعی می کنند طبق جریان آب شنا کنند تا از رقابت زیباتر شدن (از نظر خودشان) عقب نمانند. مدل های ملی و بومی پوشش در مقابل این جریان به نوعی طرد شده و دچار انزوا گشته اند. ناتوانی نظام فرهنگی کشور برای ارائه و تبلیغ مدل های زیبای داخلی پوشش، عدم وفور و در دسترس نبودن این محصولات در بازار و قیمت بالای آنها را می توان عوامل بعدی دانست.
چرا جلوی تولید این لباس ها گرفته نمی شود؟
شاید این سوال در ذهن شما هم شکل گرفته باشد. همین سوال را در دولت نهم علی مطهری(به گفته خودش) از احمدی نژاد در مورد تولید مانتوهای تنگ و کوتاه پرسیده بود و این جواب را شنیده بود: مشکل اصلی این نیست که چرا این لباس ها تولید می شوند بلکه خانم ها هنگام خرید آنها دو شماره کوچکترش را می خرند تا به تنشان تنگ و کوتاه شود. فارغ از اینکه پاسخ رئیس دولت نهم منطقی است یا نه، یک نکته مهم در این جواب وجود دارد و آن تمایل فکری خانم ها به جلوه گری در پوشش است و این یعنی ضعف همان عامل درونی بازدارنده در زنان ما که باید مانع از خرید و به تن کردن هر نوع لباسی شود.
ایستادن با زور در مقابل یک فرهنگِ درست یا غلط، چه پیش و چه پس از انقلاب بارها در کشور ما امتحان شده و هیچگاه هم توفیقی نیافته است.
چرا که با بستن و پلمپ کردن نه می توان جلوی این حجم گسترده از تولیدی های بزرگ و کوچک و خانگی و عرضه این محصولات را در گوشه و کنار کشور گرفت و نه با چنین واکنش هایی علاقه به چنین لباس هایی از سر تولیدکنندگان و خریداران خواهد افتاد.
حرف از راه چاره برای حل این مشکل هم یک سخن تکراری است چون راه چاره های خوبی قبلا داده شده ولی مورد استقبال مسئولین اجرایی قرار نگرفته است . در واقع مشکل ما در این حوزه عموما نداشتن راه حل نیست بلکه اجرا نشدن راه حل است.
دیدگاه شما