زیر پا گذاشتن اخلاق و نابود کردن آن همیشه به عنوان یک ابزار جهت نیل به اهداف سیاسی و اقتصادی برای صاحبان کمپانی های هالیوود مورد توجه بوده است.

صنعت سینما در غرب علاوه بر بعد فرهنگ و هنر ،بُعد لذت جنسی را نیز همواره به همراه داشته است و همیشه حاوی تصاویری بوده است که هضم آن حتی برای بخش قابل توجهی از مردم غرب نشین هم سخت است .این موضوع را فیلمسازان و پژوهشگران ایرانی و مسلمانی که سالها در غرب زندگی کرده اند می گویند و ادعای نویسنده نیست.

اگر تولیدات امروز هالیود را با ده سال پیش آن، از منظر اخلاق مقایسه کنید خواهید دید که هم اکنون بی اخلاقی تقریبا به اوج خود رسیده است.

تصاویر غیر اخلاقی شنیعی که در ده درصد تولیدات ده دوازده سال پیش هالیوود دیده می شد امروز در هفتاد درصد این آثار دیده می شود.

نمی دانم سریال های استراتژیک و چندین قسمتی را که در سیزن های چند قسمتی و به مرور وارد بازار می شود را می توان جزء آثار هالیوود به حساب آورد یا نه ولی حضور بازیگران مطرح هالیوود در بسیاری از آنان،کیفیت بالای تصاویر،استفاده از جلوه های ویژه ،تدوین و صداگذاری زیبای این سریالها،داستان مهیج و جذاب آنها،طولانی بودن مدت زمانی که شما را با خود همراه می کنند و وجود صحنه های غیراخلاقی بهت آور و بی حد و حصر و مرز در آنها و از سوی دیگر وفور ماهواره و امکانات کامپیوتری در اکثر نقاط کشور باعث شده است این سریال ها بینندگان زیادی داشته باشند.

نکته تاسف بار و خطرناک این است که سن بینندگان این سریال ها به شدت پایین آمده است و حتی نوجوانان دوازده ساله با توجه به وجود دسترسی به رایانه در خانه ها که موجبات دیدن فیلم های مستهجن را به صورت پنهانی و بدون اطلاع خانواده پدید آورده است،

به استفاده از این سریال ها می پردازند.اطلاع دارم که بسیاری از همین نوجوانان از آنجا که دارای گوشی های موبایل با قابلیت چند رسانه ای هستند ،قسمت های مستهجن این سریال ها و فیلم ها را با تکنیک های کامپیوتری قابل دسترس،جدا کرده و در موبایل خود می ریزند تا همیشه در دسترسشان باشد و از این طریق در محل های مختلف برای دوستان خود نیز این تصاویر را پخش کنند که این خود موجب انتشار و بالا رفتن سطح تقاضای این تصاویر در جامعه شده است.

همه ی این موارد موجبات کاهش شدید سن بلوغ را در نوجوانان به وجود آورده و از سوی دیگر تجملات و زرق و برق های زندگی که محصول تاثیر گذاری همین تولیدات نا متناسب با فرهنگ دینی است ،سن ازدواج را بالا برده است و این فاصله ی سنی پانزده ساله و یا بیشتر- از سن بلوغ تا سن ازدواج- باعث سرخوردگی روانی افراد و یا آلودگی آنها به گناه به دلیل ارضا جنسی خود از راههای خلاف شرع می شود و شده است.

حال آنکه درصدی از جوانان که سالها با این فرهنگ بزرگ شده اند کمتر علاقه ای به ازدواج نشان می دهند و ترجیح می دهند به جای تن دادن به مسئولیت های ناشی از ازدواج و تشکیل خانواده، خود را از طرق غیر شرعی – که حالا دیگر برای آنها عادی و غیر قبیح شده است- ارضا کنند.

اکنون سطح تقوای جامعه پایین آمده است و اگر همین طور پیش برویم پایین تر هم خواهد آمد و این بیدار باش مسئولین را می طلبد تا جلوی این سقوط اخلاقی گرفته شود و یا حداقل در همین حد نگهداشته شود.البته فعلا که مسئولین در حال دعواهای سیاسی هستند و فرهنگ فراموش شده است...

انتهای پیام/م