در فتنهی جمل که شیطان سپاهش را در اوج شکوه گرد آورده بود، در میدانی پرغبار، و آنگاه که کمکم داشت گرد یأس بر اردوگاهِ حق مینشست، امام(ع) پرچم فتح را به محمد بن حنفیه داد و فرمود:
تَزُولُ اَلْجِبَالُ وَ لاَ تَزُلْ
اگر کوهها متزلزل شوند، تو پایدار بمان.
عَضَّ عَلَى نَاجِذِکَ أَعِرِ اَللَّهَ جُمْجُمَتَکَ
دندانهایت را به هم بفشار، جمجمهات را به خدا بسپار.
تِدْ فِی اَلْأَرْضِ قَدَمَکَ
قدمهایت را چونان میخ در زمین استوار کن.
اِرْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَى اَلْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَکَ
و تا دورترین کرانههاى میدان نبرد را زیر نظر بگیر و صحنههاى وحشتخیز را نادیده بگیر.
وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلنَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ
و بدان که پیروزى وعدهی خداوند سبحان است ...
فتح از آن اهل ولایت است؛ از آنِ اهل تکلیف.
پیروزی از آنِ آنهاست که بر محکمات تکیه دارند. نه شکی را بر آنان راهی است و نه تردیدی بر دلها و عقولشان سایه افکنده است. هیچ تزلزلی در آنان نمیبینی. بر آنچه که حق یافتهاند میایستند اگر چه تنها بمانند. و استوار میایستند اگر چه کوهها از هم بپاشند. و مطیع حقاند اگرچه نفعشان در آن نباشد. و البته که نفعی جز در حق نیست.
اگر در گشایش و در موضع فتح باشند، سرکشی نمیکنند و اگر در تنگنا قرار گیرند سرخورده نمیشوند؛ جمجمههایشان را به خدا میسپارند. و اینان را البته تنگایی نیست. نه در بنبست میمانند و نه سردرگم میشوند.
اهل تکلیف همیشه در گشایشاند. منافعشان بر قلوبشان قفل نمیزند و تردید بر زبانها و چشمها و گوشهایشان، فرمان نمیراند. جوارحشان در اطلاعت حق است. نه اهل معاملهاند و نه اسیر متامع. شیفتگان خدمتاند و نه تشنگان قدرت.از هیچ فرصتی برای ادای تکلیف غافل نیستند و هرگز یاس را در آنان نمیبینی.
در برابر باطل، تا دورترین کرانههای دشمن را مینگرند و فاتحانه بر قلب دشمن حمله میبرند اگرچه تنها باشند. در اینکه پیروز خواهند شد لحظهای شک ندارند. و البته که نصرت، وعدهی خداوند است و همیشه فتح از آن اهل تکلیف.
جمجمهات را به خدا بسپار برادر! و بدان که پیروزى وعدهی خداوند سبحان است .
علی سلیمانیان
دیدگاه شما