پرویز امینی جامع شناس سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
روحانی بنا به گفتمان توسعهگرایی خود، عقیده داشت که این کارآمدی و کسب رضایت مردم از طریق تغییر در روابط خارجی خصوصا با مجموعه غرب یا جهان توسعهیافته از نظر اقتصادی است.
این رهیافت، دولت یازدهم را به ایستگاه برجام رساند که به نوعی غایتالقصوای آن بود. اما واقعیتهای پسابرجام با آنچه دولت در افکار عمومی القا کرده بود، سازگار نشد و تغییر مثبت محسوسی در زندگی عادی مردم اتفاق نیافتاد و کشور طولانیترین و بیسابقهترین دوره رکود اقتصادی را تجربه میکند. علاوه بر این، اتفاقاتی مثل رئیسجمهوری ترامپ در آمریکا که به طور کلی، مسیر دیپلماسی خارجی دولت و نیز تحقق برجام را با ناهمواریهای مضاعف روبرو کرد و نیز نقض صریح برجام با تمدید قانون ایسا در کنگره آمریکا و به دنبال آن عدم وتوی اوباما، وضعیت دولت یازدهم را به لحاظ اجتماعی، در بدترین وضعیت آن از آغازش قرار داده است.
در واقع چالش نارضایتی جامعه از دستاوردهای دولت و شکست ایده دولت در حل مسائل، نمره اجتماعی دولت یازدهم را در پایینترین سطح از آغازش قرار داده است. اینک میتوان این پرسش را که از اول دولت یازدهم مطرح بود، طرح کرد که آیا ریاست جمهوری روحانی تداوم مییابد؟
به این پرسش به سه شکل میتوان پاسخ گفت:
۱) اگر رقیب روحانی یک چهره بالفعل از نظر اجتماعی باشد که تناسب گفتمانی و توانایی سیاستورزی برای نمایندگی پایگاه اجتماعی معترضین دولت یازدهم را داشته باشد، به احتمال قویتر، روحانی را در بهار ۹۶ شکست خواهد داد.
۲) اما در غیر این صورت (یعنی همین وضعیت موجود)، شکست روحانی علیرغم قرار داشتن در بدترین وضعیت اجتماعی، احتمال قویتر نیست. بنابراین وضعیت منفی اجتماعی روحانی نباید مخالفان او را به این جمعبندی برساند که میتوانند بر او فائق بیایند. چرا که رقبای مطرح روحانی مثل قالیباف و جلیلی نیز دارای محدودیتهاییاند (در زمانی دیگر به آنها خواهم پرداخت) که لزوما دست آنها را در انتخابات ۹۶، دست برتر نخواهد کرد.
۳) مخالفان روحانی برای غلبه بر او باید به یک بسته فکر شده و نوآورانه توجه کنند. کلیشههای متداول مثل همین روند موجود که همه چیز انتخابات را به رسیدن سازوکاری برای رسیدن به فرد واحد تقلیل بدهند که نهایتش به یک کاندیدا برسند (که عمدتا هم به آن نمیرسند)، فرمول شکست روحانی نیست.
دیدگاه شما