به گزارش صبح رزن به نقل از خبرگزاری تسنیم از همدان، وقتی به ادبیات سرزمینمان مینگریم میبینیم شعر، شاعری، داستانسرایی و حکایت خوانی بخش جداناپذیر این کهن بوم است که توانسته در طول قرنها جریان ساز بسیاری از اتفاقات باشد.
این گنجینه که در گذر زمان در دست به دست شدن حکومتها، فراز و نشیب بسیاری را پست سرگذاشت، گاهی تا هفت آسمان قد کشید و گاهی آنچنان به ورطه ابتذال کشانده شد که برای بسیاری از هنر دوستان مایه تأسف بود.
پس از سالها این عرصه با از راه رسیدن انقلاب اسلامی در مسیر تازه گام نهاد، آنچنان که زمینه را برای رویشهای جدیدی در بستر هنر متعالی فراهم آورد و سبب شد تا جوانهای بسیاری با دغدغههای انقلابی جریان ساز فرهنگی متفاوت در کشور باشند.
جوانانی مانند" سید مهرداد موسویان" نویسندهای همدانی، که چندی است به دلیل ارادتش به "جناب میثم تمار" نام خود را به "سید میثم موسویان" تغییر داده است و در این باره میگوید:" امیدوارم در چاپهای بعدی آثارم این تغییر نام روی جلد کتابها اعمال شود اگرچه در کتابهایی که از دو سال پیش به بازار آمده این تغییر اعمال شده است".
سید میثم موسویان کارشناس ارشد روانشناسی است و در واقع با مشاوره و درمان روانشناختی اموراتش میگذرد آنچه میخوانید حاصل گپوگفت کوتاه خبرگزاری تسنیم در همدان، با این نویسنده توانا درباره وضعیت داستانی نویسی در همدان و کشوراست.
*تسنیم: از علاقهتان به ادبیات داستانی بگوئید و بفرمایید سوژه داستانهایتان را چگونه انتخاب میکنید؟
موسویان: همواره یکی از دغدغههای اصلی زندگیام ادبیات، شعر و داستان بوده است و از خواندن یک داستان خوب، بسیار لذت میبرم. پدر و مادر و خانواده بسیار خوبی دارم و همیشه از وجود آنها و بقیه کسانی که میشناسم در رمانها و داستانها مایه میگذارم که البته بعضی وقتها این مایه گذاشتنها باعث دلخوری هم میشود.
در همه حال و در تمام شئون زندگی خودم را مدیون استادم دکتر "محمدرضا فریدونی" میدانم که در همین کتاب اذان بیموقع، اسم ایشان به عنوان همان کاراکتر استاد آمده است. به علاوه بهترین کتابی که تا به حال خواندهام و به همه خواندنش را با هر سلیقهای توصیه میکنم، کتاب شریف سفینه الصادقین زندگینامه عارف کامل "آیتالله سید حسین یعقوبی قائنی" است که این کتاب را نه یک بار بلکه بارها و بارها خواندهام و خواهم خواند و هر بار از آن با بضاعت کم خود، بهرههای بسیار فراوانی میبرم.
*تسنیم: از چه زمانی علاقه به ادبیات در شما شکل گرفت؟
موسویان: بنده از دوران کودکی به سرودن شعرهای نه خیلی خوب دست میزدم، این کار در دوران دبیرستان، جدیتر شد و اما در دوران دانشگاه بود که داستان نوشتم ؛البته هنوز شعر را به صورت شخصی دنبال میکنم، هر چند که عناوینی هم در این حیطه کسب شده است.
*تسنیم: مهمترین دغدغه شما در ادبیات داستانی چیست و تاکنون چه آثاری از شما منتشر شده است؟
موسویان: همیشه کار برای نوجوانان از دغدغههای اصلی من بوده است حتی زمانی که برای بزرگسالان رمان و داستان نوشتهام چرا که معتقدم در بسیار از مواقع نوجوانی و جوان یکی از پایههای اصلی است.
نزدیک پانزده سال است که دغدغه نوشتن داستان و رمان دارم و در این زمان، برنده بیش از پنجاه جشنواره کشوری داستان و رمان شدهام و یازده جلد کتاب از بنده تا به حال به بازار آمده است و از این تعداد، یک مجموعه داستان به نام "شهید، خودم" برای نوجوانان، رمان "سپیدی پر کلاغ" و مجموعه داستان "بخارهای رنگی"، با نشر شهرستان ادب،رمان "میوههای رسیده" ، "اذان بیموقع" و "من محمد بروجردی هستم مصاحبه نمیکنم" با سورهی مهر، "بچهها دیرتون نشه" و "سبکبالان" با روایت فتح بیرون آمده است و چند کار دیگرم زیر چاپ هستند.
نشر آثار درحالیکه حقوق اثر حفظ شود به راحتی اتفاق نمیافتد
*تسنیم: با توجه به سوژهها و ظرفیتهای بسیاری که در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی وجود دارد به نظر شما چرا انتشار آثار فاخر در این حوزه به شدت کاهش یافته است ؟
موسویان: یکی از مسائلی که ادبیات ما را مریض کرده، مشکلات نشر است، و نشر آثار درحالیکه حقوق اثر حفظ شود به راحتی اتفاق نمیافتد به علاوه هر نشری خط بندیهایی برای خود دارد و این طرفی و آن طرفی برایشان مطرح است نه کیفیت اثر و داستان.
خب هر چیزی که طالب بیشتری دارد، عرضه بیشتری هم دارد، اهمیت بیشتری هم پیدا میکند، ما مملکت کم مطالعهای هستیم و خیلی بیشتر و راحت طلبانهتر، تلویزیون نگاه میکنیم تا مطالعه کنیم.
*تسنیم: چرا در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی آثار فاخر و جذابی مانند سووشون و نویسندگانی مانند امیرخانی تکرار نمیشوند؟
موسویان: البته به نظر من بدبینی در این حیطه هم درست نیست و بههرحال همانقدر که در حیطههای دیگر، ما کارهایی داریم، در حیطه انقلاب و جنگ هم داریم، ما در هر حیطهای در رمان لنگ میزنیم اما در داستان کوتاه موفق هستیم که البته این مسئله ریشههای عمیق فرهنگی هم دارد.
*تسنیم: وضعیت هنر داستاننویسی در کشور و استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
موسویان: من وضعیت داستاننویسی را در همدان، وضعیت مثبت رو به جلویی میدانم و اما در مورد داستان کشور نمیتوانم نظر بدهم.
این ضعف کشور است که همه چیز در تهران متمرکز است
*تسنیم: به نظر شما چرا نویسندگان استان علیرغم اینکه ظرفیت خوبی در این حوزه وجود دارد فعالیت خود را در استان ادامه نمیدهند و یا چرا از ظرفیت نویسندگان کشوری مانند آقای رحمان دوست که اصالتی همدانی دارند در استان استفاده نمیشود؟
موسویان: ما نشر مشهور و آبروداری در شهرستان نداریم، نه در همدان و نه در کمتر شهرستانی، و با وضع موجود، ترجیح نویسندگان، کار با نشرهای کشوری است که در تهران مستقر هستند. به علاوه بسیاری از نویسندگان همدانی، مدتها قبل از مطرح شدنشان به تهران رفتهاند و در آن فضا صاحبنام شدهاند و این مهاجرت در تمام رشتهها در یک برهه از انقلاب اتفاق افتاده و به هر حال این ضعف کشور است که همه چیز در همه زمینهها در تهران متمرکز است.
*تسنیم: ارتباط نهادهای فرهنگی مانند حوزه هنری و غیره را در ارتقای سطح هنرمندان به ویژه داستان نویسان چگونه ارزیابی میکنید؟
موسویان: من با عزیزان حوزه تعامل خوبی دارم.
بخش کوچکی داستان مینویسند و خودشان هم داستانهای خودشان را میخوانند.
*تسنیم: چه لوازم و امکاناتی برای رشد و شکوفایی ادبیات داستانی و نویسندگان متعهد حوزه انقلاب اسلامی نیاز است ؟
موسویان: لوازمی که برای ادبیات لازم است، حمایت از نویسندگان ،آثار ، توزیع و نشر خوب و فروش است. در بسیاری از کشورها، وقتی شما کتابی را از کتابخانه برمیدارید، سودی هم به جیب نویسندهاش میرود، در ایران نویسندگی که شغل نیست، به ندرت کسی بتواند آنچنان قدرتمند شود که از نویسندگی ارتزاق کند کما اینکه در ایران کسی به داستاننویس احترام نمیگذارد.
در واقع هنر داستاننویسی مسئله جدی در عوام جامعه و در قشر دولتی نیست. بخش کوچکی داستان مینویسند و خودشان هم داستانهای خودشان را میخوانند، البته خب استثنائاتی هم وجود دارد، مثلاً واقعاً در حیطه تاریخ شفاهی، به دلیل علاقه مردم به جهاد و شهات، ما ارتقای خوبی در سطح خوانش و فروش داریم اگرچه حمایت و توزیع و تبلیغات هم مؤثر است.
*تسنیم: عوامل تشویقکننده نویسندگان جوان به قلمزدن در این حوزه را چه میدانید؟
موسویان: برای تشویق جوانان، باید سعی در بسترسازی برای ارائه آثار نوقلمان داشت و همین که یک نوقلم کارش خوانده شود، انرژی میگیرد.
انتهای پیام/
دیدگاه شما