تاریخ : 29. اسفند 1395 - 23:39   |   کد مطلب: 22547
حسام الدین آشنا در جوابیه به گزارش خبرگزاری فارس، خود را یک طلبه_دانشجوی قدیمی فرهنگ و ارتباطات معرفی کرده است!

خبرگزاری فارس_ «حسام الدین آشنا» مشاور فرهنگی رئیس جمهور روحانی در واکنش به گزارش خبرگزاری فارس که اخیراً و با عنوان «توییتروریسم آشنای روحانی علیه چهره‌های تأثیرگذار/ وقتی حادثه پلاسکو «آشنا» را به آرزویش رساند» منتشر شد، جوابیه ای را صادر کرده که متن آن به شرح زیر است:

 

                                 جیکستان در برابر چکش بدستان                                      

مدیر عامل محترم خبرگزاری فارس
سلام علیکم
لطفا مطابق قانون مطبوعات متن پاسخ زیر را در اولین زمان ممکن و با همان کیفیت نوشتار خود منتشر بفرمایید.
 
خبرگزاری فارس در تاریخ 28/12/95 نوشتاری با عنوان «توییتروریسم آشنای روحانی علیه چهره‌های تأثیرگذار» منتشر کرده و کوشیده توصیه‌هایی اخلاقی و سیاستی را به مثابه تهدیدهای امنیتی تفسیر کرده و در نهایت پروژه امنیتی‌سازی تحولات سیاسی و انتخاباتی پیش رو را دنبال کند. توجه به موارد زیر درخصوص نوشتار منتشرشده در خبرگزاری فارس مهم است:

1.متن توصیه می‌کند که حسام‌الدین آشنا از توئیتر برای نفی دیگران استفاده نکند. لازم است توجه بفرمایید این توئیت‌ها فقط توصیه‌های اخلاقی و سیاستی هستند به دوستانی که صمیمانه به آن‌ها احترام می‌گذارم و برایشان آرزوی توفیق خدمت دارم و هرگز نه نفی تعهد و توانایی آنان مورد نظر نبوده است.
2.هر توصیه سیاستی و اخلاقی را می‌توان بسته به زاویه نگاه، سابقه خواننده و شرایط اجتماعی با قرائتی امنیتی و خطرناک خواند. سوال این است که طراحان متنی که خبرگزاری فارس منتشر کرده، با چه زمینه فکری می‌توانند عباراتی ساده، اخلاقی و سیاستی را با چنین قرائتی بازخوانی کنند. توصیه به آقای مهندس سید عزت‌ا... ضرغامی برای پیشه کردن صبر،  توصیه به ضرورت حفاظت از میراث دینی و وارد نکردن آن به مبارزات انتخاباتی، و توصیه سیاستی درخصوص اصلاح اولویت‌‌بندی‌ها، ابداً برای کسی خطر آفرین نیستند، اما آن کس که چکش در دست دارد همه چیز را میخ می‌بیند. این‌جاست که جیکستان(برابر نهاد بزرگان برای توئیتر) برای چکش به دستان، میخ می‌شود و تهدید امنیتی از کار درمی‌آید.
3.واژه توییتروریسم، بیش از هر چیز ذهنیت‌های توطئه‌اندیش، توهمی و خشونت‌بار نویسندگان چنین متن‌هایی را آشکار می‌کند. پیام توییتر ابزار رسانه‌ای 140 کاراکتری است که مسئولان بزرگترین و ثروتمندترین بنگاه خبری کشور را چنان آزرده است که از متهم کردن یک طلبه/ دانشجوی قدیمی فرهنگ و ارتباطات به تروریسم هم ابایی نداشته‌اند. پاسخ توئیت تهدید به اعتراف گیری نیست اما جا دارد پرسیده شود چگونه است که کاربرد توئیتر برای توصیه‌های اخلاقی و سیاستی چنین برآشوبنده است اما سوء استفاده از رسانه‌های اجتماعی و رسانه‌های برخوردار از بودجه دفاعی برای تهاجم ناجوانمردانه علیه رئیس‌جمهور مستقر که به کرات انجام شده، مصداق هیچ عمل خشونت‌باری نیست.
4.امیدوارم عزیزان عاقبت اندیش  بیش از پیش مراقب برادران عملیاتی  باشند تا ناگهان گرفتار ماجراهای نیم روز نشویم. اگر بچه‌های دخمه‌ها را تحریک کنیم تعجب آور نیست که به یکباره دست به اسلحه ببرند و برای ادای تکلیف کسی را ترور کنند و آبرویی را بریزند.بیایید همه از گذشته درس بگیریم.

                                                                                                بااحترام
حسام الدین آشنا
 

***

و اما پاسخ و توضیحات خبرگزاری فارس:

یکم: آقای آشنا در متن جوابیه خود تأکید دارند تمامی آنچه را که در توییتر خود و خطاب به کاندیداهای بالقوه و رقبای سیاسی رئیس جمهور روحانی نوشته اند؛ صرفاً «توصیه هایی اخلاقی و سیاستی» بوده که خبرگزاری فارس آنها را به مثابه تهدیدهای امنیتی دانسته است.

سخن اینجاست که چه کسی می تواند از عباراتی همچون «نگذاریم او(سردار سلیمانی) را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گازانبر بکشانند.» و یا «سیاستگذاری‌های شهری باید تابع ضرورت‌ها باشد نه منافع حامیان و آمران و مباشران!» و ایضاً «درست است که برخی آتش به اختیار شده‌اند؛ اما آتش همیشه به اختیار آتش‌افروزان باقی نمی‌ماند.» دریافتی اخلاقی و سیاستی داشته باشد؟!

آیا جز این است که رقبای رئیس جمهور روحانی در تمام این توییت ها و سایر توییت های ذکر شده در گزارش فارس؛ یا با کنایه کلید و گازانبر نواخته شده اند یا به بهانه حادثه پلاسکو متهم به تأمین منافع آمران و مباشران گردیده اند و یا وعده آتش گشودن علیه آنهاست که باز هم به بهانه حادثه پلاسکو خود را به رخ می کشد؟!

 

دوم: آقای آشنا تأکید دارند که منهای سوابق امنیتی در وزارت اطلاعات، خودشان را یک طلبه_دانشجوی قدیمی فرهنگ و ارتباطات معرفی کنند و بگویند این تهدیدها و کنایه ها مشتی توصیه های اخلاقی و سیاستی هستند!

سوال اینجاست که اولاً چرا این تواصی اخلاقی بوی آتش و دود و برملا کردن پرونده می دهند؟ و ثانیاً از چه روست که شمول آنها فقط در گستره ای شامل رضایی، سلیمانی، آیت الله رئیسی، ضرغامی و محمدباقر قالیباف خلاصه می شود؟

از طرف دیگر، کنایه های ضد امنیتی و تأکیدات پر فشار بر عباراتی مثل آتش، جرقه، فرو ریختن، غضنفرها، کارزار تلخ انتخابات و «از گذشته عبرت بگیریم» کار کسی است که قصد دارد از رفتارهای امنیتی، نتایج ضد امنیتی بگیرد نه کار و سخن یک طلبه_دانشجوی فرهنگ و ارتباطات!

 

سوم: مشاور فرهنگی رئیس جمهور از چیزی به نام «امنیتی سازی تحولات سیاسی و انتخاباتی» نام برده و آن را نقشه خبرگزاری فارس معرفی کرده اند.

این در حالیستکه اولاً توییت های آقای آشنا، مندرج در گزارش فارس و کنایه های مطروحه در آن را به قضاوت مردم می گذاریم تا مخاطبان نظر بدهند؛ خبرگزاری فارس به دنبال امنیتی سازی تحولات انتخابات است یا آقای آشنا؟!

ثانیا نقاشی لبخند روی چهره ای که در حال اخم و عصبانیت و ترش‌رویی است به هیچ وجه کار بایسته‌ای به نظر نمی رسد...

به این معنی که مقامات دولتی که در نزد مردم با رفتارهایی مثل تمنّای جهنم برای منتقدان، تهدید تلویحی منتقدان به زندان، وعده آتش به اختیاری، ذخیره نظام خواندن یک مدیر نجومی بگیر، سیاه نمایی «ته درّه‌ای» از اوضاع کشور، بهتر بودن به محاق رفتن مردمان عادی و راننده تاکسی ها و کدخدا دانستن آمریکا شناخته می شود؛ بهتر است بجای دلسوزی برای امنیتی شدن یا نشدن فضای انتخابات، به فکر توبه و عذرخواهی از مردم باشند.

 

و چهارم: آقای آشنا در مطلب خود درباره تحریک بچه های دخمه! و اینکه ممکن است دست به اسلحه ببرند و برای ادای تکلیف، کسی را ترور کنند و آبرویی بریزند نیز هشدار داده است.

اولا همین گفتار به روشنی نشان می دهد که طرف صحبت ما یک طلبه_دانشجوی فرهنگ و ارتباطات نیست.

ثانیاً بر خلاف نظر آقای آشنا، نه امنیت تلخ است و نه انتخابات. 

اما ضد امنیتی بودن و ضد انتخاباتی بودن چیزیست که بایستی با آن به مبارزه برخاست. 

مبارزه ای فکری که ما در وادی رسانه احساس کردیم، باید یک خاکریز متقن و قابل اتکا در مقابل گستره ترورهای توییتری شخصیت ها در واگویه های رمزوار آقای آشنا ایجاد کرد.

قضاوت درست یا غلط رفتار ما با سنجه عقل و البته شاقولی به نام نظر مردم و قانون...

و ثالثاً اینکه آنچه ما و مردم می دانیم اینست که آنها که تحریک شدند و دست به این رفتارها زدند یا در دهه شصت با نقاب از متهمین بازجویی می کردند یا کسانی بودند که به گواه معاون وقت وزارت اطلاعات، بعدها در طیف چپ قرار گرفتند و با سوابق امنیتی اما مرتکب قتل های زنجیره ای هم شدند.

دیالوگ ما و آقای آشنا درباره این پرونده ها و درباره عبرت از گذشته، دخمه و دلمشغولی های امنیتی؛ قصه ایست که سری دراز دارد.

به سخن دیگر اینکه کسی که خود در موضع پاسخ و خوف از گذشته است بهتر از که منبر تواصی اخلاقی و سیاستی به دیگران پایین بیاید و عطایش را به لقایش ببخشد.

چون نه تنها توصیه های به زعم خود، اخلاقی‌اش رنگ گذشته هایش را می گیرند (که از قدیم گفته اند از کوزه همان برون تراود که در اوست) بلکه ممکن است که خود نیز بیش از این مایه عبرت دیگران شود...

 

 

انتهای پیام/

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن