به گزارش صبح رزن به نقل از نافع، انقلاب اسلامی با آن با هدایتهای رهبری عالم و آشنا به بحث آزاد و گفت و گو پس از سالها مبارزه آزادی خواهان در کشوری با تمدن ومهد علم عرفان و اندیشه به پیروزی رسید .
در این میان اقداماتوحشت انگیز و خوف ناک رژیم شاهنشاهی در برابر مبارزان انقلابی وکسانی که منتقدین رژیم بودند سبب گشت نوعی از اندیشه مبارزه خشن و تند بر علیه حاکمیت شکل بگیرد.
این اندیشه چه در بین اندیشه اسلامی و چه اندیشه های غیر دینی نظیر لیبرالیسم ومارکسیسم نیز هوادار پیدا میکند.
چریکهای فدای خلق به عنوان سازمان پیشتاز مسلحانه از جوانان حزب ما رکسیست توده بیرون می آید و مجاهدین خلق از شاخه جوانان حزب لیبرال مسلمان نهضت آزادی .
در این بین مجاهدین خلق و کادر اولیه رهبری آن علی رغم داشتن ضعفهای اساسی در استحکام اندیشه دینی ،اما انسانهای دینمدار در زندگی شخصی بودند و می توان از آنها به عنوان افرادی هر چند دارای ایرادات عقیدتی اما جوانانی نام برد که به دنبال حاکمیت اندیشه دینی بودند.
مجاهدین خلق پس از ضربه اساسی ساواک در سال ۵۴ تا پیروزی انقلاب اسلامی در خود دچار انحراف آشکار اعتقادی میشود و با از بین رفتن افراد مسلمان آن نظیر شریف واقفی ،سعید محسن،محمدحنیف نژاد و دیگران در کادر اولیه اعلام تغییر موضع ایدیولوژیک رسمی به رهبری تقی شهرام و بهرام آرام میکند.
اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و زنده ماندن مشکوک مسعود رجوی و موسی خیابانی در زندانهای ساواک ، این دو به عنوان دو قهرمان انقلابی مسلمان وارد تشکیلات میشوند و به عنوان رهبران سازمان در دوران پسا انقلاب معرفی می گردندند.
سازمان با شعارهای جذاب و به ظاهر زیبا به سرعت در سراسر کشور موفق به جذب جوانان با دغدغه های انقلابی میشود .
پس از مخالفت رجوی با ولایت فقیه و قانون اساسی امام از ثبت نام او به عنوان نامزد ریاست جمهوری خود داری میکند
از آن پس مجاهدین خلق به عنوان سازمانی مخالف اندیشه
انقلاب اسلامی، امام و اپوزوسیون نظام مشغول فعالیت می شود در حالیکه به هواداران خود سازمان را انقلابی واقعی معرفی می کنند.
حضور بنی صدر در ریاست جمهوری و درگیری او با نیروهای انقلابی نظیر شورای انقلاب و شهید بهشتی او را به سمت اتحاد با مجاهدین سوق میدهد.
پس از عزل بنی صدر مجاهدین آخرین رودربایستی ها را در کشور کنار میگذارد و با مهمات و اسلحه جمع شده خود از پادگان ها علیه نظام اسلامی اعلام قیام مسلحانه می کند.
در همدان نیز سازمان با استفاده از احساسات پاک انقلابی جوانان و جذابیت های ظاهری برخی جوانان را به سازمان جذب می کند.
این جذب البته در زمان دوران مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی ایجاد شده و در پس از انقلاب و اعلام مبارزه مسلحانه سازمان علیه انقلاب اسلامی نیز ادامه پیدا میکند.
سازمان همزمان با سراسر کشور در همدان و برخی شهرهای دیگر نیز اقداماتی خود را ترتیب میدهد.
ترور افراد مذهبی ، پاسداران و معتمدین انقلابی از این جمله است.
شهید عباس افتخاری از جمله این افراد است که پاییز سال ۶۱ بعد دو بار ترور ناموفق بالاخره در مغازه شیشه بری خود با ترور منافقین به شهادت می رسد.افتخاری از برجسته ترین انقلابیون همدانی است که سابقه حضور در لبنان و گذراندن دوره های چریکی را نزد شهید چمران دارد.
عباس افتخاری متولد دره مراد بیکهمدان و از فعالان بسیجی بود که هیچوقت عضویت رسمی در سازمان و نهادی نداشت و فقط به جرم مذهبی بودن ترور شد.
این عاقبت اندیشه و تفکری است که مرجعیت فکری خود را از جایی غیر از منبع اصلی میگیرد و علی رغم داشتن اندیشه مبارزه و انقلابی دچار انحراف وحشتناک می شوند.
مجاهدین خلق در کشور و در دوران دهه 60 بیش از 16 هزار نفر از مردم عادی و مسئولین را به وحشیانه ترین شکل ممکن به شهادت می رسانند.بسیاری از مسئولین رده اول کشور همچون رئیس جمهور،نخست وزیر،رئیس دیوان عالی کشور،ائمه جمعه و بسیاری از نخبگان دیگر به آتش این گروه منحرف و کین توز به شهادت رسیدند.
این در حالی است که انقلاب اسلامی و امام خمینی ره تمام تلاش خود را در اصلاح مسیر این گروهک تروریستی به خرج میدهد.حتی امام خمینی در بیانی بسیار روشن میفرمایند شما اسلحه و توطوئه را کنار بگذارید من خود به دیدار شما خواهم آمد.
با وجود همه این رافت ها و گذشتهای نظام سازمان روز به روز بر جنایتها خود افزود و حتی در خیانتی غیر قابل توجیه و منزجر کننده در تاریخ در حالی که صدام بر علیه کشورمان در نبرد بود با این جنایتکار پیمان دوستی داد.
با این وجود حرکتهای خزنده یک جریان که برای تظهیر چهره این گروهک در انتخابات اخیر موجب شد رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام دلها بر جلوگیری از جابجایی مفهوم جلاد و شهید تاکید کردند.
انتهای پیام/
دیدگاه شما