تاریخ : 25. مهر 1396 - 8:43   |   کد مطلب: 25488
«‌بحران آب» از نخستين روزهاي ورود عيسي كلانتري به سازمان حفاظت محيط‌زيست به عنوان يكي از اصلي‌ترين بحران‌هاي زيست‌محيطي كشور مورد توجه قرار گرفت.

زهرا چیذری
«‌بحران آب» از نخستين روزهاي ورود عيسي كلانتري به سازمان حفاظت محيط‌زيست به عنوان يكي از اصلي‌ترين بحران‌هاي زيست‌محيطي كشور مورد توجه قرار گرفت. پيش از اين وزير كشاورزي دولت سازندگي به عنوان يكي از اصلي‌ترين مدافعان محصولات تراريخته شناخته مي‌شد و با قرار گرفتن در رأس سازمان حفاظت محيط‌زيست موضع‌گيري‌هاي صريحي در اين‌باره داشت و مخالفان تراريخته را به سياسي‌كاري محكوم كرد. حالا كلانتري روي «بحران آب» و تدبير براي اين بحران تأكيد دارد، آن هم در شرايطي كه بسياري از كارشناسان محيط‌زيست از جمله محمد درويش، مدير‌كل دفتر آموزش و مشاركت‌هاي مردمي سازمان حفاظت محيط‌زيست معتقدند ايران با بحران آب مواجه نيست! وقتي اظهارات اين كارشناسان را در كنار بحران‌سازي رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست قرار مي‌دهيد به ماجرايي پي مي‌بريد كه با باور عميق كلانتري به كشت تراريخته‌ها بي‌ارتباط نيست؛ ‌گويي بحران آب دستمايه‌اي است براي آنكه كشت اين محصولات را توجيه كند و دلسوزی واقعی برای بحران آب کشور دیده نمی‌شود. هر چند كارشناسان حوزه كشاورزي هم معتقدند كشت محصولات تراريخته به هيچ عنوان مصرف آب را كاهش نمي‌دهد. 
تصاوير رودخانه‌ها و تالاب‌هاي خشك شده هر‌ از ‌چند ‌گاه منتشر مي‌شود تا بحراني جدي در حوزه آبي را به نمايش بگذارد. واقعيت اين بحران اما حكايت بحران مديريتي است، نه بحران آبي و انگار پشت پرده نمايش بحران آب به افزايش واردات محصولات كشاورزي و كشت تراريخته‌ها بي‌ارتباط نيست. 
 
بحران آب نداريم
محمد درويش، مدير‌كل دفتر آموزش و مشاركت‌هاي مردمي سازمان حفاظت محيط‌زيست هم معتقد است كه ايران با بحران آب مواجه نيست، بلكه معضل اصلي ايران فرونشست زمين است. 
اين كارشناس با طرح بدترين سناريوي ممكن در مورد وضعيت آب ايران مي‌افزايد: بدترين حالت اين است كه هم‌اكنون ۸۸ ميليارد مكعب آب قابل استحصال در يك سال داريم. اين ميزان در يك دهه پيش ۱۳۰ ميليارد متر مكعب بوده است. 
ميزان ‌آبي كه 80 ميليون ايراني نياز دارد حدود ۸ ميليارد متر مكعب است؛ ‌يعني كمتر از ۱۰ درصد از كل آب نياز است تا ايرانيان دچار مشكل تشنگي نشوند. 
در برابر اين عربستان ۳۰ ميليون جمعيت دارد و براي تأمين آب شرب به ۳ ميليارد متر‌مكعب آب نياز دارد، در حالي كه كل آب قابل استحصال عربستان يك‌ميليارد متر مكعب است. يعني ۳۰۰ درصد بيش از منابعي را كه دارد بايد تأمين كند. اگر ما دچار بحران آب هستيم پس عربستان چه وضعيتي دارد؟
بنا به تأكيد وي مشابه اين شرايط در مورد ديگر كشورهاي خاورميانه هم وجود دارد. بنابراين با در نظر گرفتن يك سناريوي بدبينانه باز هم وضعيت ما از كشورها منطقه بهتر است. 
  
خشكسالي مديريتي
 درويش با اشاره به وضعيت تالاب‌هاي جازموريان، هامون، صابوري، آلما گل، آرا گل و آچي گل كه هيچ چيز از آنها باقي نمانده و خشك شده است و تبديل خليج گرگان به چشمه گرد و خاك تصريح مي‌كند: ما دو بار ركورد فرونشست زمين را شكستيم. اگر رودخانه‌اي خشك شود، زلزله‌اي شهري را نابود كند، مي‌توان آنها را احيا كرد، ولي اگر سرزميني دچار فرونشست زمين شود، كار آن سرزمين تمام است. 
مدير‌كل دفتر آموزش و مشاركت‌هاي مردمي سازمان حفاظت محيط‌زيست معتقد است: ما نبايد گناه ندانم‌كاري‌هايمان و چيزي كه مي‌شود از آن به عنوان خشكسالي مديريتي نام برد را به گردن آسمان‌ها بيندازيم. 
وي با اشاره به اينكه 26/7 ميليارد مترمكعب از آبي كه در اختيار كشاورزي قرار مي‌گيرد به ضايعات تبديل مي‌شود، مي‌افزايد: ميزان ضايعات آب كشاورزي ما شش برابر استاندارد است و اين رقم بيش از سه برابر كل‌ آب شرب مورد نياز ۸۰ ميليون ايراني است. حق نداريم توپ را در زمين مردم بيندازيم. مردم در ايجاد اين اتفاق‌ها چه محلي از اعراب دارند؟ ۸ تا ۹ هزار ميليارد تومان صرف ساخت ۶۵۰ تا هزار سد كرده‌ايم و براي انتقال آب خزر به سمنان ۹ هزار ميليارد تومان هزينه داده‌ايم.
وي با هشدار نسبت به اهميت فرونشست زمين تأكيد مي‌كند: سه برابر متوسط آب كشور خاكمان را از دست مي‌دهيم. در حالي كه در طول هشت سال دفاع مقدس يك وجب از اين خاك را به دشمن نداديم. 
فاطمه ظفرنژاد، پژوهشگر حوزه آب و توسعه پايدار هم با بيان اينكه برخي افراد هياهوي سياسي در مسئله آب راه انداخته‌اند، مي‌گويد: برخي افراد، مسئله بحران آب را به كشاورزي گره زده‌اند و آن را در اذهان عمومي به هم ربط داده‌اند، در صورتي كه اين موضوع صد‌در‌صد غلط است. 
وي با بيان اينكه مديريت آب در كشور نامناسب است، تصريح مي‌كند: به طور قطع مشكلات در حوزه آب وجود دارد، اما ناشي از مديريتي ناسازگار و ناصحيح است. 
اين كارشناس معقد است: اين مديريت ناصحيح و ناسازگار با روش‌هاي مهندسي تهاجمي و با سد‌سازي و بی‌توجهی به توسعه پايدار باعث بروز معضلاتي همچون خاموشي رودها و خشك شدن درياچه‌ها و تالاب‌ها شد. 
از نگاه وي مي‌توان با حذف رويكرد سازه‌اي و سدسازي از مديريت آب، آن را به بستر اصلي‌اش يعني جايي كه خاك، جنگل، منابع طبيعي و كشاورزي مديريت مي‌شود، منتقل كرد تا به‌صورت يكپارچه و اكولوژيك در بيش از 30 حوضه آبي رودخانه‌اي، با مشاركت شوراهاي كشاورزان، عشاير و همكاري خبرگان جامعه، مديريت نرم و غيرتهاجمي را اعمال كنيم. 
ظفر‌نژاد تصريح مي‌كند: وقتي 40 درصد منابع آبي ما پشت سدها و براي انتقال به شهرها جمع‌آوري شده و به سمت كلانشهرهاي مصرف‌زده سوق مي‌يابد، طبيعي است كه كشاورزي و روستاهاي كشور دچار بحران مي‌شود. 
وي با انتقاد از برخي رفتارها و هياهوهاي سياسي در مسئله آب معتقد است: برخي افراد به ‌دنبال اين هستند تا با هياهو در مسئله آب، كشاورزي كشور را به تعطيلي بكشانند و حتي آمار ناصحيحي از اين موضوع ارائه مي‌دهند؛ اين افراد بيشترين هدر‌رفت آب را در بخش كشاورزي وانمود مي‌كنند، در حالي كه صحبت‌هاي آنان صحت ندارد. 
به گفته ظفر‌نژاد كشاورزي در كشوري با اقليم ايران بايد نزديك به 80 درصد آب را به خود اختصاص دهد تا بتواند پاسخگوي امنيت خوراك براي مردم باشد كه مهم‌ترين اصل توسعه پايدار است و بايد به اين برنامه توجه شود. 
اين پژوهشگر حوزه آب و توسعه تصريح مي‌كند: در سال‌هاي گذشته برخي مسئولان اذعان داشتند كه 90 درصد آب را كشاورزان مصرف مي‌كنند، در حالي كه پس از آزاد شدن دسترسي عموم به آمار سدها، روشن شد كه حدود 40درصد از آب‌ها در پشت سدها جمع مي‌شود و عمدتاً به شهرها انتقال مي‌يابد؛ در حقيقت كشاورزان نزديك به 60 درصد آب را بهره‌گيري مي‌كنند. 
با آنچه به نقل از كارشناسان ذكر شد، نمايش بحران آب بي‌ترديد پشت پرده‌هاي پنهاني دارد؛ ‌شايد توجيه واردات محصولات كشاورزي شايد هم توجيهي براي كشت محصولات تراريخته و ادعاي مصرف آب كمتر اين محصولات؛ ‌هر چه كه باشد تنها حقيقت اين بحران مديراني هستند كه مدير نيستند!
منبع: روزنامه جوان
 

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن