به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ، در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان (۸ خرداد ۹۸) جمعى از اساتید، اعضاى هیئتهای علمى و پژوهشگران دانشگاهها و مراکز علمى با حضرت آیتالله خامنهاى، رهبر معظم انقلاب اسلامى دیدار کردند. رهبر انقلاب اسلامى در این دیدار فرمودند: «حرکت علمى و پیشرفتهاى دانشگاهها در دهههاى اخیر به معنى واقعى کلمه چشمگیر و برجسته است اما جریانى با سرمنشأ خارجى و با امتداد داخلى سعى دارد بابی ارزش نشان دادن و یا کوچک شمردن حرکت علمى کشور و پیشرفتهاى بهدستآمده، مردم و جوانان را ناامید کند.» رهبر معظم انقلاب با تأکید بر سازمانیافته بودن این جریان افزودند: «یک نمونه از این جریان، «پروژه ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد براى ایران» است که هدف آن، زیر سؤال بردن پیشرفتهاى علمى و دانشگاهى است و متأسفانه عدهاى هم در داخل در حرکتى مرکب از خباثت و خیانت با آنها همصدایى مىکنند.» اما «پروژه ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد براى ایران» چیست و چه اهدافى را دنبال میکند؟
* پروژه ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد براى ایران
دانشگاه استنفورد از سه سال پیش برنامه «مطالعات ایران» معروف به پروژه «ایران ۲۰۴۰» را شروع کرده است، پروژهاى که در حوزههاى مختلف اقتصادى، کشاورزى، انرژى و... ایران را موردبررسی قرار داده و جالب اینکه براى پژوهش روى هرکدام از آنها نیز از دانشمندان ایرانى استفاده کرده است. پروژهاى که شاید تا پیش از تذکر مقام معظم رهبرى درباره آن، کمتر موردتوجه قرارگرفته بود و حالا با توجه به زیر سؤال بردن پیشرفت علمى کشور توسط دانشگاه استنفورد در این پروژه که از سوى رهبر انقلاب مطرحشده، حواسها به آن جمع گردیده است. زیر سؤال بردن پیشرفتهاى علمى کشور یکى از نتایج این پروژه است، در بخشى از این پروژه، پیشرفتهاى صورت گرفته در حوزه علم ایران را تنها «کمى» و مربوط به سیاستهاى دولتیِپ دانسته و بخش کیفی آن را تأیید نکرده است.
پروژه تحقیقاتى دانشگاه استنفورد کارشناسان و محققان را گردهم آورده و از قابلیت آنها استفاده مىکند تا تجزیهوتحلیل را پیرامون روند رشد و توسعه اقتصادى ایران خلق کنند و بر اساس آن بتوانند آینده ایران را پیشبینى کنند. برنامه تحقیقاتى دانشگاه استنفورد پیرامون ایران موسوم به پروژه «ایران ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد» از حدود سه سال قبل با مدیریت «پویا آزادى» راهاندازى شد و کار خود را آغاز کرد. هدف این پروژه هدایت مطالعات بینرشتهاى روى موضوعات اقتصادى و فنى مربوط به ایران در درازمدت و توسعه پایدار آن و ارزیابى اشکالات احتمالى به وجود آمده در ابعاد جهانى است.
نام این پروژه به دلیل تحلیلهایى انتخابشده که در برنامه درازمدت دانشگاه استنفورد قرار است صورت گیرد و این موضوع را در ذهن تداعى مىکند که این مطالعات قرار است تا سال ۲۰۴۰ تداوم و استمرار داشته باشد که طبیعتاً، اطلاعات و دادههاى متعدد و قوى و مستدلى را مىطلبد. این اقدام، کانون و محفلى را براى محققان و پژوهشگران دنیا بهویژه دانشمندان ایرانیتبار فراهم آورده که موردحمایت برنامه مطالعات ایران و مرکز دموکراسى، توسعه و حاکمیت قانون در دانشگاه استنفورد است.
عباس میلانى (ضدانقلاب معروف)، سرپرست برنامه ایرانشناسى و جریان مطالعاتى در مؤسسه «هوور» آمریکا، هدف از اجراى این اقدام را مطالعه اقتصاد ایران و نگاه صرف به آن از منظر اقتصادى، صرفنظر از سیاست مىداند. پروژه «ایران ۲۰۴۰ استنفورد» در بازه زمانى کوتاهمدتى توانسته شبکهاى متشکل از بیش از ۲۰ دانشمند با سوابق تحقیقاتى و مکانى مختلف را جمعآورى کند. نخستین صفحههاى این پروژه تحقیقاتى که در اکتبر ۲۰۱۶ منتشر شد، به تجزیهوتحلیل آینده نفت ایران پرداخته است که حدود ۳۰ درصد درآمدهاى دولتى ایران را دربرمى گیرد. بنا بر ادعاى این پروژه، دانشمندان با بررسى دقیقى که روى وضعیت نفت ایران انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدهاند که این کشور در سالهاى آینده دچار کمبود منابع نفتى خواهد شد.
در این گزارش بهطور اختصاصى به موانع مختلفى پرداختهشده که ایران وابسته به نفت، در دوران کاهش منابع نفتى با آن دستبهگریبان خواهد بود. همچنین در این گزارش روى تغییرات ایجادشده در سالهاى بعد در حوزه بازار جهانى انرژى مرتبط با تغییرات آب و هوایى تمرکز شده است. این بخش از گزارشها با همکارى پویا آزادى و محققان ایرانى دیگر چون حسن دهقانپور از دانشگاه آلبرتا، مهران سهرابى از دانشگاه هریوتوات و کاوه مدنى (کسی که با اتهام جاسوسى در محیطزیست از ایران فرار کرد) از دانشکده امپراتورى لندن به قلم نوشتار درآمده است. در پروژه «ایران ۲۰۴۰» که به بهانه مطالعات گسترده در اقتصاد ایران راهاندازى شده، بخشهاى مختلفى مورد ارزیابى و مطالعه قرارگرفته تا بهواسطه آن دادههاى جامعى از آینده اقتصادى ایران به دست آید. جمعیت، نفت و گاز، تجارت بینالمللى، امور اجتماعى و جرائم، کشاورزى و امنیت غذایى، سلامت و درمان، بخش مسکن و ساختمان، بودجههاى دولتى، دادههاى پولى و درآمدها و مستمرىها ازجمله موارد موردبررسی در این پروژه است.
* تحلیل پروژه دانشگاه استنفورد
پروژه «ایران ۲۰۴۰» دانشگاه استنفورد که پویا آزادى، بهعنوان رئیس آن، از تمام ظرفیتهاى علمى دانشمندان ایرانى که اکثر آنها نیز مقیم خارج از کشور هستند، استفاده کرده تا بتواند چشمانداز از ایران سال ۲۰۴۰ در حوزههاى مختلف که البته تمرکز آن در حوزه اقتصادى است، داشته باشد و قطعاً براى رسیدن به این مهم نیز زیرساختهاى اصلى کشور در حوزههاى مختلف اقتصادى اعم از کشاورزى، نفت و انرژى، محیطزیست و... مورد کندوکاو اعضاى این پروژه قرارگرفته است. تا اینجاى کار شاید این موضوع تنها یک کار علمى محسوب شود؛ اما وقتى نتایج تحقیقات منتشرشده از سوى دانشگاه استنفورد که در سه سال گذشته صورت گرفته را موردبررسی قرار مىدهیم، متوجه مىشویم کار فراتر از یک کار علمى ساده است؛ چراکه اولاً هیچ کشورى حاضر نیست براى رسیدن به چشمانداز کشورى دیگر! متقبل هزینههاى میلیاردى شود. ثانیاً؛ بهرهبردارى کلمه به کلمه این تحقیقات و تعیین آنها بهعنوان راهبرد از سوى برخى دستگاههاى اجرایى کشور قابلتأمل است.
بهعبارتدیگر، گویى دانشگاه استنفورد از همان سه سال پیش روى پروژهاى کارکرده است که حالا قرار است برخى از دستگاهها آن را به مرحله اجرا برسانند و مشخص نیست چشماندازى که از سوى این دانشگاه براى ایران ۲۰۴۰ ترسیمشده، چقدر بیطرفانه و صرفاً بر اساس دادههاى علمى است؟ مسئلهای که طبیعتاً مىطلبید حداقل قبل از ترجمه کلمه به کلمه و انتشار آن بهعنوان سند راهبردى برخى از دستگاهها، موردبررسی پژوهشگران داخلى قرار مىگرفت، اما گویى این دستگاهها ترجیح دادهاند تنها زحمت ترجمه آن را به دوش کشیده و آن را بهعنوان سند راهبردى تدوین کنند.
نکته قابلتأمل در گزارش دانشگاه استفورد اینکه هرچند با ابزار علمى و دانشگاهى سراغ این زیرساختها رفته، اما هیچ اشارهاى به حوزههایى که ایران توانسته بعد از انقلاب اسلامى در آنها به اوج برسد، مانند فناورى نانو، بیو پزشکى و هستهای و... نداشته و با توجیه این مسئله که بُعد اصلى پژوهش روى اقتصاد است، از آنها چشمپوشى کرده است. ورود کشور به باشگاه انرژى هستهاى، ورود کشور به بحث سلولهاى بنیادى و استفاده درمانى از آنها، ساخت داروهاى نوترکیب، ساخت بسیارى از تجهیزات آزمایشگاهى و پزشکى، ساخت محصولات پیشرفته نانو و... همگى حاصل رشد علمى کشور بوده و توهم نیست.
ورود دانشگاههاى مختلف کشور در فهرستهاى رتبهبندىهاى جهانى، یک واقعیت غیرقابلانکار است و این تنها ناشى از رشد علمى کشور است. تصویرسازى منفى از پیشرفت علمى در بخش مقالات سایت «مطالعات ایران» دانشگاه استنفورد بخشى از پروژه «ایران ۲۰۴۰» است.
طبق گزارشهاى اخیر جهانى، ایران با افزایش سالانه تعداد مقالات علمى منتشرشده روبهرو است بهطوریکه در سالهاى اخیر توانسته در این زمینه چین، کره جنوبى، هند و ترکیه را پشتسر بگذارد. این اندازه پیشرفت، سؤالی را در ذهن تداعى مىکند که این حجم از پیشرفت در تولید مقالات علمى در ایران چگونه رخداده است. آیا این مقالات تنها بهصرف مقاله علمى بودن منتشرشده و خالى از کیفیت مطلوب هستند؟ براى درک بهتر وضعیت خروجى علمى ایران، محققان، دادههایى از حدود ۴۵۰هزار مقاله، مجلات، نمودارها و دادههاى اقتصادى و... بهدستآمده آوردهاند. طبق این گزارش، شمار سالانه مقالات منتشرشده توسط محققان ایرانى از حدود هزار مقاله در سال ۱۹۹۷ به بیش از ۵۰هزار مقاله در سال ۲۰۱۸ افزایشیافته است که نسبت به خروجى علمى سالانه جهانى، از ۱/۰ به ۶/۲ درصد رشد را نشان مىدهد. همچنین ایران رتبه پنجم جهان در رشد علمى را دارد.
بنابراین این پروژه، یک برنامه تحقیقاتى براى ارزیابى منابع استراتژیک ایران در حوزههاى مختلف از قبیل کشاورزى، آب و انرژى است و قطعاً سفارشدهنده این تحقیقات نمىتواند یک فرد عادى باشد، بلکه قطعاً پاى نهادهاى حکومتى آمریکا و بهطور خاص نهادهاى اطلاعاتى این کشور در میان است. قصه از زمانى آغاز شد که خبر پیشرفتهاى علمى ایران هر روز پررنگ و پررنگتر مطرح مىشد و درعینحال سهم قابلتوجهی از مقالات مردود شده به آمریکا اختصاص مىیافت. تخریب دانشمندان و روند رشد علمى ایران در حالى صورت مىپذیرد که طبق اطلاعات منتشرشده پایگاههاى علمى دنیا، ایران طى ۵ سال گذشته روند رو به رشدى در جایگاه علمى را طى کرده و هرسال به تعداد دانشگاههایى که در لیست تایمز قرار دارند، افزودهشده است. در سال ۲۰۱۵ تنها دو دانشگاه صنعتى شریف و صنعتى اصفهان در رتبهبندی تایمز حضور داشتند؛ در سال ۲۰۱۶ تعداد این دانشگاهها به ۸ مورد، در سال ۲۰۱۷ به ۱۳ دانشگاه و در ۲۰۱۸ این تعداد به ۱۸ دانشگاه افزایشیافته است و این در حالى است که در رتبهبندی اخیر تایمز که مربوط به سال ۲۰۱۹ مىشود با ورود ۱۱ دانشگاه جدید شمار دانشگاههاى ایران به ۲۹ دانشگاه افزایشیافته و بدین ترتیب دانشگاههاى ایران میان ۱۲۵۸ دانشگاه رتبهبندى شده تایمز پرچمدار پیشرفت هستند.
بر اساس آمار و ارقامى که توسط نظام رتبهبندى سایمگو در سال ۲۰۱۷ منتشرشده، ایران با ارائه و انتشار بیش از 5۴۳۸۸ سند علمى در صدر جدول کشورهاى غرب آسیا قرارگرفته است.
از سوى دیگر، گلن شوایتزر مدیر دفتر پیشبرد علوم آمریکا در اروپا و آسیا در نشست شوراى آتلانتیک بابیان اینکه ارتباط علمى با ایران براى آمریکا برد محسوب مىشود؛ اعلام کرده، ما مىدانیم که ایرانىها ازنظر علمى قوى هستند؛ ما مىخواهیم آنها دانش خود را با بقیه جهان به اشتراک بگذارند تا ما از آن نفع ببریم. همچنین ریچارد استون مدیر بینالملل مجله آمریکایى ساینس نیز تأکید مىکند که علىرغم تحریمهایى که جامعه ایران زیر فشارهاى آنها تاب آورده است، جامعه علمى ایران در غلبه بر محدودیتها خلاقیت و انعطاف زیادى از خود نشان داده است و پیشرفتهاى اخیر در انتشار مقالات علمى در ایران واقعاً من را تحت تأثیر قرار داده است.
هرچند گزارش دانشگاه استنفورد در مورد ایران بهعنوان یک کار علمى معرفیشده اما بررسى آن نشاندهنده این است که این گزارش یک پروژه باهدف زیر سؤال بردن پیشرفتهاى علمى کشور است. نکته قابلتأمل درباره گزارشهاى منتشرشده از گزارش «ایران ۲۰۴۰» در سایت دانشگاه استنفورد این است که برخى از این گزارشها بعضاً از سوى بعضى دستگاههاى تصمیمگیر کشور منتشرشده و در حقیقت جزء راهبردهاى کلان ملى تعیینشده است. بهعبارتدیگر سازمان برنامهوبودجه و صندوق بازنشستگى کشور عیناً پژوهشهاى صورت گرفته از سوى این دانشگاه را در قالب «برنامه ملى سازگارى با کمآبى در ایران» و «چشمانداز اقتصادى ایران در سال ۲۰۴۰» منتشر کردهاند و مسئله قابلتاسف اینکه این برنامهها بهعنوان اقتصاد مقاومتى هم تلقى شدهاند! در واقع در شرایط کنونى خطر بزرگ این است که نهادهاى ایران در حالى تحقیقات یک دانشگاه خارجى را بهعنوان راهبرد کلان خود اعلام کردهاند که به نظر مىرسد پاى نهادهاى جاسوسى آمریکا باهدف متوقف کردن پیشرفت علمى کشور در میان باشد. در شرایط کنونى برخى از شخصیتهاى داخلى نیز با این طرح ضد ملى همراه شدهاند.
در واقع پس از عَلم کردن طرح آموزشى سند ۲۰۳۰، اکنون نوبت به پروژه ۲۰۴۰ رسیده است. این جریانسازىهاى علمى علیه کشور بیشتر در راستاى ترویج یأس و ناامیدى و شکستن روحیه علمى دانشمندان، پژوهشگران و دانشجویان جوان کشور در نظر گرفتهشده است. در حقیقت دشمن بهوسیله این پروژه مىخواهد اعلام کند دستاوردهاى عظیم و افتخارآمیز مردم و دانشگاههاى ما وجود ندارد و همچنین با این اقدام، یأس و ناامیدى را رواج دهد.
انتهای پیام/
دیدگاه شما