به گزارش صبح رزن به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- سید مهدی حاجی‌آبادی؛ لرزش صدای ترامپ در کنفرانس خبری شب گذشته به جان متحدین منطقه‌ای آمریکا هم افتاده است؛ چنان‌که از آل سعود تا مصر و آل خلیفه هرکدام با سکوت یا بی‌اطلاع خواندن خود از اصل حادثه، سعی دارند دامن از آتشی که ترامپ برپا کرد دور نگاه دارند.

مقامات جمهوری اسلامی بار‌ها تاکیده کرده‌اند که در برابر حمله سکوت نکرده و پاسخ هر سیلی را با سیلی خواهند داد؛ پاسخ قاطع به اقدام امریکا برای ایران جنبه حیثیتی داشته و انفعال در برابر این حمله تروریستی، این پیام را به دیگران می‌دهد که ایران در درگیری با دشمنان دست پایین را داشته و آمریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش را برای تکرار چنین حملاتی جری‌تر خواهد کرد.
۴ سناریوی اصلی پاسخ ایران در این موارد خلاصه می‌شود:
۱) جنگ تمام عیار
۲) حمله به پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه
۳) حمله به متحدین آمریکا در منطقه
۴) اقدام بلندمدت برای خروج آمریکا از منطقه
آخرین موضع رهبر معظم انقلاب در خصوص این‌که کشور را به سوی جنگ نمی‌بریم، مهمترین دلیل برای رد حالت اول است؛ هدف اول ایران خروج آمریکا از منطقه است که نیازی به جنگ تمام‌عیار ندارد، بلکه با افزایش هزینه این حضور، با کمترین هزینه می‌توان به هدف رسید.
شاید کوبیدن برخی از پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه در کوتاه‌مدت بخشی از داغ سنگین ترور فرمانده جبهه مقاومت را تسکین دهد، اما در بعد استراتژیک هم‌وزنی پاسخ به هیچ‌وجه قابل قیاس نیست.
حمله به متحدین آمریکا بعد از جنگ تمام‌عیار، دورترین گزینه محتمل است، در صورت حمله بی‌جهت به کشور‌هایی که ممکن است در جریان مسئله ترور نبوده‌اند، ممکن است موجب اجماع جهانی بی‌دلیل علیه ایران شود.
از سویی اگر جمهوری اسلامی به سرعت واکنشی مستقل از متحدینش نشان دهد؛ شاید آن تاثیر عمیق و لازم که بخواهیم اتفاق نیفتد.
مسأله شهادت سردار سلیمانی ایران را در سطح فوق حیاتی قرار داده است چرا که اگر واکنش درست و به جا نباشد تبعات بدی برای ما دارد و حتی می‌تواند مبدل به فرصت‌سوزی عظیمی شود.
در واقع واکنش جمهوری اسلامی یک پازل از مجموعه پازل‌هاست که باید درست و هماهنگ با کل جبهه مقاومت سر جای خودش قرار گیرد؛ تا اثر حقیقی بگذارد.
اگر ابعاد سیاسی و امنیتی هم در نظر بگیریم، مجموعه عملیاتی در سطوح مختلف خواهیم داشت؛ این سطوح از عملیات در بازه حداقل و حداکثری نیاز به بررسی و طرح‌ریزی عمیق دارد و در کوتاه‌مدت نمی‌شود تصمیم گرفت.
از سویی این سطح از عملیات و هماهنگی بین جبهه مقاومت در سطوح نظامی، سیاسی و امنیتی مسئله را دشوارتر می‌کند.
محتمل‌ترین گزینه ترکیبی از موارد چهارگانه در سه سطح کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت است.
در پایین‌ترین سطح و کوتاه‌مدت، پاسخ نظامی طبق موضع رهبر انقلاب و فرماندهان عالی‌رتبه ایرانی قطعی است و پایگاه‌های نظامی آمریکا هیچکدام تا وقوع حمله فرصت نفس راحت کشیدن نخواهند داشت.
در پیام رهبر انقلاب هم مسئله انتقام‌گیری عناصر مقاومت در اقصی نقاط جهان مشهود بود؛ با توجه به این موضع و شهادت مهدی ابومهندس، بخشی از پاسخ قطعا به عهده متحدین ایران در کشور‌های منطقه خواهد بود، چنانکه گروه‌هایی از انصارالله یمن تا حزب‌الله لبنان و گروه‌های عراقی و سوری آمادگی خود را برای خونخواهی شهدای مقاومت اعلام کردند.
در بازه میان‌مدت هم به خطر انداختن منافع آمریکا در منطقه قطعا در دستور کار جبهه مقاومت خواهد بود، دقیقا همان امری که سردار شهید قاسم سلیمانی طی دو دهه پیشین دنبال کرد؛ این منافع اعم از اقتصادی، امنیتی و سیاسی خواهد بود.
بالاترین سطح هم تکمیل پازل خروج آمریکا از کل منطقه است؛ رهبر انقلاب سال گذشته صراحتا گفتند که جمهوری اسلامی در دهه ۵۰ آمریکا را از ایران بیرون کرد و در دهه ۹۰ از منطقه بیرون خواهد کرد.
راهبرد اصلی خروج کامل آمریکا از منطقه و قطع ید از منافع کشور‌های اسلامی، به عنوان اصلی‌ترین هدف حال حاضر رسالت اصلی نیروی قدس سپاه پاسداران در منطقه بود.
با ترور سردار شهید سلیمانی، به طرز شگفت‌انگیزی خطوط قرمز ایران برای پیگیری این هدف جابجا شد و با سرعتی به مراتب بیش از پیش دنبال خواهد شد، این مطلب در اولین موضع رسمی فرمانده جدید نیروی قدس سپاه نیز عیان بود چنانکه گفت: کمی صبر کنید و با چشمان خود بقایای اجساد شیطان بزرگ را در خاورمیانه خواهید دید.
اصلی‌ترین گزینه‌های انتقام ایران
مجید تخت روانچی، نماینده ایران سازمان ملل شب گذشته در پاسخ به لفاظی آمریکا گفت: پاسخ حمله نظامی اخیر قطعا نظامی است.
انهدام ناوگروه آمریکا در خلیج فارس: حضور ناوگروه لینکلن در خلیح فارس طی ماه‌های اخیر خبرساز شد، یکی از اصلی‌ترین گزینه‌های پاسخ ایران می‌تواند انهدام این ناوگروه باشد؛ کمترین دستاورد این اقدام، نمایش قاطعیت ایران و زمینه‌سازی خروج نیرو‌های نظامی کشور‌های بیگانه از حریم آب‌های نیلگون خلیج فارس را فراهم کند.
انهدام چاه‌های نفت آمریکا در خلیج فارس: لیندزی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه نزدیک به ترامپ از کارکنان پالایشگاه‌های ایران خواست به دنبال شغل دیگری باشند، چون در صورت پاسخ ایران، این مراکز نفتی مورد حمله آمریکا واقع می‌شود.
ایران می‌تواند با انهدام چاه‌های نفت آمریکا در خلیج فارس، با یک تیر دو نشان بزند، هم پاسخ سنگینی داده شده و از سویی موجب افزایش شدید قیمت نفت هم خواهد شد.
حمله به پایگاه‌های نظامی آمریکا: مایکل مور مستندساز مشهور آمریکایی روز گذشته با انتشار تصویری از پایگاه‌های نظامی آمریکا اطراف ایران به زبان طنز نوشت که چقدر ایران جنگ‌طلب است که کشورش را در اطراف پایگاه‌های ما بنا کرد!
حضور ده‌ها پایگاه نظامی آمریکا در غرب آسیا، ابزاری برای فشار به کشور‌های این منطقه شده است؛ موشک‌باران برخی از این پایگاه‌ها به ویژه در کشورهایی، چون عربستان سعودی زمینه‌ای برای خروج کامل نیرو‌های نظامی آمریکا از غرب آسیا است.
گام پنجم، گام محکم: در پنجمین گام کاهش تعهدات هسته‌ای همراه با واکنش نظامی باید قدم محکمی برداشت، سناریو‌های افزایش سطح غنی‌سازی به ۲۰ درصد به همراه افزایش شدید نسل‌های مختلف سانتریفیوژ‌ها از جمله در دسترس‌ترین واکنش‌ها است.
خروج آمریکا از عراق: پس از شهادت ابومهدی مهندس، بسیاری از شخصیت‌های ملی و سیاسی عراق به زیر پا گذاشتن حاکمیت این کشور توسط آمریکا اعتراض علنی کردند تا جایی که توسط برخی مراجع حضور آمریکا در عراق حرام اعلام شد، قطعا یکی از پاسخ‌های محتمل جبهه مقاومت پیگیری خروج کامل نظامیان آمریکا از این کشور و پایان فتنه‌انگیزی آن‌هاست.