به گزارش صبح رزن به نقل از عصر همدان، آمریکا به عنوان یکی از کشورهای غالب و برتر در پس از جنگ جهانی دوم توانست با استفاده از پیروزی در حهنگ جهانی و تمام کننده جنگ با حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی ساختارهای اقتصادی جهان و سازمانهای بین المللی را بر اساس میل و نیازهای خود مدیریت کند.
در پس این مدیریت ظالمانه بود که این کشور و سایر کشورهای غربی توانستند با استفاده از معیار کردن واحد پولی خود و اقتصادش همه مقدرات جهان را به خود وابسته کند.
اما اینک و یا گذشت نزدیک به بیش شصت سال جهان در آستانه تغییرات بزرگ است.
پیروزی انقلاب اسلامی طلیعه تغییرات بزرگ در سایه بازگشت دین به عرصه مدیریت جامعه بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی تمام تلاشهای سرمایه داری جهانی و سوسیالیسم برای به فراموشی سپردن دین باطل شد و دین با ادعایی بسیار مهم و قدرتمند با اراده مجتهدین شیعه به عرصه اجتماع بازگشت.
این بازگشت را باید آغاز افول و فروپاشی فکری و نظری تمدن غرب به رهبری آمریکا دانست.
این افول فکری در دهه های بعدی با پیشروی انقلاب اسلامی در بیداری ملتهای مظلوم جهان کم کم رنگ و بوی سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی در درون آمریکا نیز به خود گرفت.
امروز کشور آمریکا در درون خود با گذر از جنبش ضد وال استریت به عنوان نماد سرمایه داری وحشی غرب در حوزه اقتصادی به گسلهای متعدد اجتماعی و فرهنگی رسیده است.
صدای حرکتهای تجزیه طلبانه هر چند بسیار آهسته به گوش می رسد،روشنفکران و دانشمندان عرصه علوم اجتماعی این کشور از فوکویاما تا چامسکی در خصوص گسست هویت اجتماعی در این کشور به شدت هشدار می دهند.
در حوزه اقتصادی افزایش قدرت چین و پیشی گرفتن این کشور در تراز مالی آمریکا را مجبور کرده است تا بر خلاف تمام آرمانها و شعارهای سرمایه داری دست به محدود کردن تجارت با چین کند که خود نمایشی از نوعی گسست و فروپاشی آرمانی در نظام لیبرال دموکراسی است
کشته شدن فلوید سیاه پوست ،اعتراضات گسترده مردمی در شهرهای آمریکا به این جنایت و برخورد تبعیض آمیز با زنان در خشونتهای جنسی همگی از این قطب اقتصادی و صنعتی جهان مجموعه ای از گسلهای در حال زلزله ایجاد کرده است.
به نظر می رسد هر چند این کشور همچنان به عنوان قدرت اول اقتصادی و نظامی از خود نام می برد اما این قدرت یا سرعت بسیار زیاد در حال افول و سقوط است.
حبیب میرزایی
انتهای پیام/م
دیدگاه شما