ایران با اجرای رزمایش موشکی نشان داد که بازدارندگیاش نه تنها پابرجاست، بلکه در حال تقویت و نوسازی است. این اقدام، نشانهای روشن از هوشمندی راهبردی و انسجام دفاعی ایران در شرایط پساجنگ است.
این رزمایش «پیام روشنی به همراه داشت، ایران میتواند در هر شرایطی از منافع حیاتی خود دفاع کرده و هر تهدیدی را در نطفه خاموش کند.
از منظر نظریههای روابط بینالملل، این رزمایش را میتوان در چارچوب واقعگرایی کلاسیک (Realism) تحلیل کرد؛ جایی که قدرت نظامی مهمترین عامل بقا و امنیت دولتهاست. ایران با این اقدام، قاعده اصلی واقعگرایان یعنی «نمایش قدرت برای حفظ بازدارندگی» را عملی کرده است. در عین حال، مطابق با دیدگاه سازهانگاری (Constructivism)، این رزمایش پیامآور بازتولید هویت ایران مقتدر و مقاوم در ذهنیت داخلی و منطقهای نیز هست.
به بیان دیگر، این رزمایش فقط یک تمرین نظامی نبود، بلکه ترکیبی از بازدارندگی عملی و بازسازی هویت سیاسی–امنیتی ایران بود؛ اقدامی که هم دشمنان را از ماجراجویی بازمیدارد و هم به ملت و متحدان پیام اطمینان میدهد که توان بازدارندگی ایران زنده و پایدار است.
در واقع، این رزمایش نشان داد که ایران نه تنها توان پاسخ سخت را دارد، بلکه بهخوبی درک کرده چگونه با ترکیب بازدارندگی تنبیهی (Punishment) و انکاری (Denial)، هزینه هر ماجراجویی احتمالی علیه خود را بهطور چشمگیر افزایش دهد.
دیدگاه شما