میدانیم که دین اسلام آخرین دین و احکام و قوانین اسلام آخرین مقرراتی است که از ذات مقدس پروردگار وضع شده است و پیغمبری بعد از خاتمانبیا نخواهد آمد و کتابی آسمانی بعد از قرآن کریم فرستاده نخواهد شد و باید این کتاب تا قیامت، کتاب قانون بوده و عترت و اهل بیت پیامبر اکرم (صلوات الله علیهم اجمعین) مبین آن باشند.
نیز روشن است که امت محمدی در زمان حضور حجت و معصوم حق، هر چند در زندان یا در حال تبعید باشند میتوانند وظیفه خود را ولو با مشقت بسیار و تحمل مشکلات فراوان، به دست آورند.
ولی سخن درباره زمان غیبت کبرای حجت حق است که در این موقعیت نمیتوان برای مسئله بیش از سه رویکرد فرض کرد؛ زیرا یا باید کتاب خدا و احکام و قوانین دین تعطیل شود و یا باید خود به خود بماند، یعنی خودش وسیله ابقای خودش باشد و یا نیاز به سرپرست و حاکم و مبین دارد که همان ولی امر و مجتهد جامعالشرایط است.
فرض اول، عقلا و نقلا باطل است؛ زیرا دین اسلام، آیین خاتم است و تا ختم نسل بشر باید راهنما و آیین امت باشد.
فرض دوم نیز باطل است؛ زیرا قانون خود به خود اجرا نمیشود و نیاز به شخص یا اشخاصی دارد که آن را حفظ کرده و به اجرا در آوردند. ناچار باید به فرض سوم قائل باشیم و بگوییم که ولی امر باید جامعه مسلمین را با همه شئونات و ابعاد آن نگه دارد.
از سوی دیگر نیز روشن است که جامعه به تشکیلات فراوان از قبیل ارتش، آموزش و پرورش، دادگستری و … نیاز دارد؛ لذا باید دست ولیفقیه در همه شئونات مادی و معنوی باز بوده و مبین، شارح، راهنما و حلال مشکلات باشد.
در نتیجه، ولیفقیه باید تمام شئونات امام معصوم(ع)، به استثنای امامت و آنچه مخصوص امام معصوم است را داشته باشد تا بتواند اسلام را در جامعه پیاده کند وگرنه در صورت عدم وجود تشکیلات و تشریفات حکومتی، دشمنان نخواهند گذاشت حکومت و آیین اسلامی پیاده شود.
دلیل دیگر اینکه با استدلال خلف میتوان گفت که هیچ جامعه و کشوری با هرج و مرج نمیتواند پایدار باشد و باید قانون و حاکم و حکومتی حکمفرما باشد و روشن است که اگر در جامعه اسلامی حکومت کفر و طاغوت حکمفرما باشد، دین مبین اسلامی باقی نمیماند و این، خلف فرض نخست است که گفتیم به دلیل عقلی و نقلی دین مبین اسلام باید تا قیام قیامت پایدار باشد که «و من یبتغ غیرالاسلام دینا فلن یقبل منه» (آل عمران، آیه ۸۵).
منبع: خبرگزاری دانشجو
دیدگاه شما