تاریخ : 17. فروردين 1393 - 18:32   |   کد مطلب: 7127
یادش بخیر همین چند سال پیش بود که حرف از اصالت باورهای دینی در مردمان رزن بین اقوام مهاجر کرده به تهران زده می شد.

یادش بخیر همین چند سال پیش بود که حرف از اصالت باورهای دینی در مردمان رزن بین اقوام مهاجر کرده به تهران زده می شد.

 معتقد بودن ،مسجد پر جمعیت ،دختر مدرسه ای های چادری به ذهن مخاطبی مثل ما که سواد ابتدایی داشتیم خطور می کرد .آن زمان تنها تصویر از یک مسجد با جمعیت زیاد،مسجد جامع روستای پدریمان بود.ولی در  شهرک فرهنگیان به اصرار مردم و مهم بودن  کارهای مذهبی از نظر مسئولین، کتابخانه ارشاد را موکتی انداخته بودند. با بودجه  و جمعیتی کم و اخلاصی بسیار در ماه مبارک و ماه محرم مراسم ها  و سخنرانی مذهبی با شکوهی برپا می شد که تاثیرات همان نماز و دعا را در سبک زندگی به طور ملموس احساس می کردیم.

اما الان که شهرک فرهنگیان برای خودش چهار پنج هزار جمعیت دارد با یه مسجد بزرگ وبا شکوه ،افسوس که صف نماز مغرب آقایان از این جمعیت چند صد نفری به چهارصف هم نمی رسد ( چیزی حدود 60 نفر) .از جمعیت خانم ها هم که از مادرم سوال کردم غالبا از 20 تجاوز نمی کند.

یاد جمله ی رهبری افتادم که فرمودند:باید آسیب شناسی کنیم چرا در بخش سبک زندگی اسلامی پیشرفتی نکرده ایم .....

آیت الله بهجت (ره)فرمودند :اگر خدا و عبادتش بر همه ی کارهایت ارجحیت داشت، بدان مومن شده ای.چرا سالن های ورزشی شهید مفتح ،سالن بسیج،استخر و ...جمعیتی چند ده نفری به خود ببیند ولی مساجد...البته که مخالف ورزش نیستیم و اسلام نیز سفارش و توصیه ی اکید به ورزش کردند. گریزی بزنیم به سبک زندگی بعضی دختر خانم ها و آقا پسر های شهرمان که خیلی هم  جمعیتشان کمه !!! از آن جایی که خانم ها مقدم تر هستند، اینجا هم از مادران فردای جامعه شروع می کنم.دختر خانم هایی که قبل از جشن تکلیف به کلاس زبان رفته و حالا که بعد از چند سال پیاپی کلاس زبان رفتن (در دو موسسه ی به اصطلاح معروف رزن )حالا آوردن الفاظ انگلیسی در صحبتهایشان از نان شب هم برایشان واجب تر شده  است. و از روی چشم و هم چشمی هم که شده لا اقل هفته ای 3 جلسه به کلاس زبان می روند ،از این مکان علم آموزی به ظاهر مقدس (البته در نظر والدین این دختر خانم ها)به منزل رفته و کوله ی باشگاهشان را برداشته و به یکی از باشگاه های  یوگا ،تکواندو ،والیبال،استخر (روز های دو شنبه و جمعه صبح)رفته ودعا به جان آقای احمدی نژاد می کنند و  می گویند محمود مچکریم!!! البته چشم و هم چشمی در اولویت دوم دختر خانم هاست. اولویت اول داشتن اندامی لاغر و و باربی شده ،به گونه ای که حتی بر اعصاب و روان خود (بر اثر غذا نخوردن)وپدر مادر بیچاره فشار می آورند تا شاید اندامی شبیه فلان بازیگر 19 ساله ی آمریکایی (که از درون آن بشقاب شگفت انگیز که بر روی آن جعبه جادویی نازک شده فرستاده می شود)شوند.بعد از باشگاه مفرح ورزشی و داشتن اندامی شبیه همان بازیگر اشاره شده و دیگر بازیگران خارجی و داخلی حالا کمی درس خوانده و کمی هم با دوستان خود در شبکه های اجتماعی  ان شاءالله مجاز ارتباط بر قرار کرده و به رخت خواب مبارک می روند تا صبح پدر یا مادر (،مادر!!! تعجب نکنید مادران هم مثل پدران هنر رانندگی بلدند و بهتر از پدران هم پارک می کنند)مرحمت کرده دختر خانم گرامی را به مدرسه می رساند تا خدای ناکرده دختر عزیزشان مورد مزاحمت واقع نشود .با این وجود مزاحمت ها فقط صبح ها از ساعت 7 تا 8 است .وبعد از ظهر ها موقع تعطیل شدن ،خبری از آن مزاحم ها نیست و با صلاح والدین خودشان راه مدرسه به سمت منزل را طی می کنند .بگذریم بهتر است!!! 

بریم سراغ این آقا پسر های مادر مرده که با وجود این کارخانه های فعال و روبه راه دغدغه ی این را داشته باشند که بعد دوره متوسطه ، سر شغل های فراوان ایجاد شده ی شهرستان بروند یا به آن دانشگاه های رزن ،قروه ،دمق بروند که خالی از دانشجو نماند و احیانا به اندازه ی پرسنل هم که شده دانشجو داشته باشد .البته این آقا پسر های رشید و پهلوان که بدن های خودشان را در باشگاه های پرورش اندام شهر ساخته و هیچ کدام از دو مورد بالا را انجام نداده و کماکان به همان باشگاه های اشاره شده رفته و بی خیال درس، شغل و آینده می شوند و با همون دختر خانم های وارسته ای که پیشتر به آنها اشاره شد بعد از فعل وانفعالات انجام شده و رفت و آمد های نا موفق از چند گزینه ی روی میز همون گزینه ی دوم را بعد از بیست و اندی سالگی انتخاب می کنند و زندگی جدیدی برای مدت 6 سال (12ترم)در یکی از دانشگاه های معتبر شهر می گذرانند .

حالا برویم سراغ والدین این دختر پسر ها که اکثرا با سواد واز قشر زحمت کش فرهنگی و کارمند هستند و علاقه مند یکی از این جناح های سیاسی شهر فعالیت کرده و به کار خود مشغول و دنبال چند میلیون تومان نان حلال برای اولاد صالح خود هستند،برای اینکه عریضه خالی نماند به مسجدی که احیانا با هیئت امنایش مشکل سیاسی نداشته باشد رفته و چند رکعت نمازی گذرانده تازه اگر روحانی در مسجد باشد و آن جمعیت 50 ،60 نفری را  شکل بدهند.گفتم که همه نه اکثرا خانواده دوست هستند و در کنار خانواده ی محترم به اون جعبه باریک خیره شده و گذران عمر بر وفق مراد است.

به اصل مطلب برگردیم و آسیب شناسی کنیم چرا در سبک زندگی اسلامی در دارالمومنین رزن به جای مناسبی نرسیده ایم چرا مساجدمان خالی هستند؟یا آنطور که باید باشند نیستند؟چرا برنامه های مساجدمان جاذبه ای برای جوانان ندارند؟در این سال هم که شده بیایید خودمان ،از خانواده خودمان شروع کنیم... 

محمد حقوردی 

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن