تاریخ : 29. مرداد 1404 - 6:56   |   کد مطلب: 29664
یادداشت:
غرب‌دوستی و غرب‌ترسی درو روی یک سکه
بیش از یک سده است که تاریخ ایران شاهد پیوند عجیب دیکتاتوری و دوگانه غرب‌دوستی و غرب‌ترسی بوده است.

بیش از یک سده است که تاریخ ایران شاهد پیوند عجیب دیکتاتوری و دوگانه غرب‌دوستی و غرب‌ترسی بوده است. از زمانی که رضاخان با حمایت روشنفکران غرب‌گرا قدرت را به دست گرفت و با شعار توسعه، اسلحه را به سوی مردم نشانه رفت، تا دوران محمدرضا که با کودتای آمریکایی و به نام انقلاب سفید، دیکتاتوری مدرن را به نفع غرب پیش برد، این دوگانه به ابزاری برای سرکوب اراده ملت تبدیل شد. غرب‌دوستی و غرب‌ترسی، دو روی یک سکه‌اند که همواره در خدمت استبداد بوده‌اند.این داستان با سرنگونی پهلوی پایان نیافت. نهضت آزادی که در ظاهر داعیه آزادی داشت، پشت پرده با آمریکا مذاکره می‌کرد و در برابر رأی مردم می‌ایستاد. این جریان که امام خمینی(ره) آن را «اسلام آمریکایی» نامید، در کنار متحجران حوزوی، به دنبال تحمیل اراده خود بر ملت بود.این ماجرا پس از رحلت امام(ره) نیز ادامه داشت و افرادی با ایده‌هایی چون ریاست مادام‌العمر و مهندسی انتخابات، دوقطبی‌های ساختگی خلق کردند تا مردم را بازیچه قدرت‌طلبی خود کنند؛ اما وقتی این جریان از صحنه قدرت کنار رفت، دست به اعتصاب، نامه‌نگاری و آشوب خیابانی زدند.

سال ۸۴ و ۸۸ نقطه اوج این جریان بود. وقتی رأی مردم به مذاقشان خوش نیامد، با دروغ و بحران‌سازی، زمینه تحریم‌های بی‌سابقه را فراهم کردند. مردمی که تنها گناهشان عدم انتخاب این جریان بود، تاوان سنگینی پرداختند. این گروه که دم از آزادی می‌زد، در عمل دیکتاتوری را بازتولید کرد. زمانی هم که سکان دولت را به دست گرفتند، با شعارهایی چون «همه چیز هماهنگ شده» و گره زدن آب خوردن مردم به برجام، اقتصاد مقاومتی و اصل ۴۴ را به نابودی کشاندند. نتیجه؟ معضلاتی که امروز همچنان طعم تلخ آن را می‌چشیم.

غرب‌دوستان و غرب‌ترسان هرگز ساکت ننشستند. آن‌ها وقتی شکست می‌خورند، زیر میز می‌زنند. برای این افراد، مردم بیش از هر چیز مزاحم‌اند، چرا که اعتقادات و اراده مردم مانعی در برابر زدوبندهایشان است. این جریان با بازار آزاد و اقتصاد باز، جیب خود را پر می‌کند و با وقاحت در برابر دوربین می‌گوید: «هر کاری بخواهیم می‌کنیم.»

جنگ دوازده‌روزه اما بیداری ملت را رقم زد. این جریان که حالا طرد شده، باز به تکاپو افتاده و خواستار تسلیم شدن در برابر آمریکا و واگذاری دارایی‌های ملت است. عجیب‌تر آنکه یکی از روزنامه‌نگارانشان قرارداد ننگین ترکمنچای را ستایش می‌کند؛ همان قراردادی که مستبدان غرب‌ترس به مردم تحمیل کردند. این سنخیت با گذشته استبدادشان را عیان می‌کند.

خدا را شکر که این دست‌وپا زدن‌ها ماهیت حقیقی این جریان را رسوا کرده است. تا زمانی که غرب‌دوستی و غرب‌ترسی ریشه‌کن نشود، طعم واقعی آزادی را نخواهیم چشید. دهه‌هاست این جریان در مسیر ذلت گام برمی‌دارد و آینده نیز همین خواهد بود.