تاریخ : 28. مرداد 1392 - 16:41   |   کد مطلب: 3807
به بهانه ی سالگرد کودتای 28 مرداد:
امروز 28 مرداد بود و بازهم یاد آن روز غم انگیز در دلها زنده شد. تاریخ این سرزمین و این کشور از این دست روزها و ایام تلخ و دلهره آور بسیار به خود دیده است . روزهایی که در آن ترس برشجاعت و تزویر بر صداقت و پستی و غفلت برآگاهی غلبه می کند . پیش می آید آنچه نباید روی بدهد . 28 مرداد 1332 و دو سال منتهی به آن بی گمان یکی از دردناکترین و عبرت آموزترین لحظات تاریخی و در عین حال پر ابهام ترین آن هاست.

امروز 28 مرداد بود و بازهم یاد آن روز غم انگیز در دلها زنده شد . تاریخ این سرزمین و این کشور از این دست روزها و ایام تلخ و دلهره آور بسیار به خود دیده است . روزهایی که در آن ترس برشجاعت و تزویر بر صداقت و پستی و غفلت برآگاهی غلبه می کند . پیش می آید آنچه نباید روی بدهد . 28 مرداد 1332 و دو سال منتهی به آن بی گمان یکی از دردناکترین و عبرت آموزترین لحظات تاریخی و در عین حال پر ابهام ترین آن هاست.

چند سالی هست که در این زمینه و این روز تلخ و درد آور در سپهر تاریخی – سیاسی ایران تحقیق کرده ام و هنوز سوالاتی هر چند دیگر نه به اندازه قبل برایم باقی مانده است . یادش بخیر دوران دبیرستان جمله ای از هگل فیلسوف دیالکتیک آلمانی آموخته بودم بدون این که او را بشناسم و روی تخته سیاه کلاس می نوشتم و آن جمله این بود :« تاریخ به انسان می آموزد که هیچ کس از آن نیاموخت » و هر بار که می نوشتم دوستان و همکلاسی هایم مرا به باد تمسخر می گرفتند که می خواهی با این جملات چه بگویی؟ سال سوم دبیرستان دبیر خوب و دردمند ورزشمان به من چیزی گفت که شاید دلیل نوشتن این مطلب باشد. او پس از دیدن این جمله در تخته گفت : فلانی خودت به پند این جمله عمل و فکر میکنی ؟ و من شاید هنوز هم به جواب این سوال نه برای خودم فقط بلکه به پاسخ این سوال در جهان امروز و به ویژه ایران امروزی فکر می کنم. نسل جوان امروز باید حوادث دو سال منتهی به 28 مرداد و زمینه های کودتا از اختلافات سطحی و کودکانه تا اختلافات نظری و اعتقادی رهبران نهضت نفت را بشناسند تا شاید این جمله هگل را نقض کنند. چه موهبتی و چه سعادتی و چه پیشرفت هایی که می شد در سایه وحدت برای حقیقت توسط رهبران دینی و ملی  نهضت نفت  برای ایران و بشریت به وجود آورد که از دست رفت؟

 28 مرداد رور تلخی است  و عبرتی بزرگ دارد. چه اتفاقات باور نکردنی که در دوران حکومت مصدق روشنفکر بر سر مردم نیامد از آزادترین دوران مطبوعات تا انحلال بچه گانه مجلس و خوردن فالوده با آمریکاییها توسط مصدق به امید دوستی آنها یا نکته ای دیگر تا دستهای پشت پرده چرچیل خان! چه ملیون و روشنفکرانی که دیکتاتوری کردند و چه مذهبیون و علمایی که برای پادشاه مغرور از پیروزی کودتا پیام تبریک فرستادند و البته بعدها از این کار بیت معظم خود پیشمان شدند.یک نکته جالب و تحریک کننده برای تحقیق این که شاید باور نکنید  طبق قانون اساسی مشروطه اصولاً کودتایی روی نداده است.

چه نواب ها و فاطمی هایی که جسماً و روحاً بر دار اختلاف نرفتند!

و باز یک نکته جالبتر در اتفاقات 4 سال پیش کشورمان بسیاری از حرکتهای به اصطلاح معترضان به نتیجه انتخابات 22 خرداد مشابه حرکتهای کودتاگران سال 1332 بود از به میدان آوردن پهلوان پنبه ها یا همان اراذل و او باش و لات ها  تا استفاده   از زنان خیابانی در خط مقدم مقابله (منظور من  این نیست که  همه ی افراد معترض در خیابان از این قماش بودند بلکه بخش طراحی شده ی قضیه مد نظرم است)استفاده از اختلافات قشر نخبگانی جامعه برای زدن پنبه ی حکومت ملی، همه مشابهت های فراوان تاریخی دارد.دوست داشتم دهها صفحه ودر دهها ابعاد این حادثه را باز گو کنم اما این کار هم شاید وقتی دیگر.و اما در پایان مطالعه این کتابها میتواندچراغ راه آینده باشد:

فراز و فرود زندگی مصدق –امیر منصور مهدوی.جبهه ی ملی از نهاوندی.نهضت مقاومت ملی(نقد خاطرات شعبان جعفری).مستند فوق العاده ی نفت،سلطه و مبارزه ساخت سیمای جمهوری اسلامی،بیست سال تاریخ ایران از حسین مکی.آرشیو روزنامه های دوران حکومت مصدق مانند نبرد ملت روزنامه وابسته به فداییان اسلام.کتاب پرمحتوای سازمانها و جریانهای مذهبی -سیاسی ایران از رسول جعفریان هرچند اختلاف نظر مبنایی با جعفریان که از جریان محافظه کار فرهنگی است دارم اما قلمش و بیانش در کاوش تاریخ  را پاس باید داشت.

آزاد