به گزارش اختصاصی صبح رزن،تعلیم و تربیت . معلمی یادگار ماندگار انبیاء و الیاء خداوند بوده است.سعادت و رفاه هر جامعه ای به تعلیم و تربیت صحیح نسلهای آن جامعه بر میگردد.
در این میان معلمی که با خون سرخ خود به تاریخ بشریت درس شهامت،ایثار و ازخودگذشتگی میدهد اقدامی فراتر از چارچوبهای کوچک ذهنی بشر مادی انجام داده است.
هرگز مپندارید کسانی که در راه خدا کشته می شوند ، مرده اند ، بلکه آنها زنده اند و نزد پرور دگار شان روزی می خورند
آل عمران -168
دانشجو معلم شهید : علی ادیانی کبیر
تحصیلات : دانشجو معلم ( سال دوم)
تاریخ و محل تولد : 10/7/1345 روستای قایش
تاریخ و محل شهادت : 29/10/1365 شلمچه ادامه عملیات کربلای 5
نحوه شهادت: اصابت ترکش به سر و صورت
مزار: گلزار شهدای روستای قایش
شهید علی ادیانی در سال 1345 در روستای قایش از توابع بخش سردرود در خانواده ای زحمتکش و سرشار از نور الهی متولد شد .
این شهید پاک طینت دوران کودکی را در دامان خانواده ای ساده و صمیمی و مومن تربیت یافت . این صفا و صمیمیت تا پایان عمر با عزت وی ،در سیمای ملکوتیش موج می زد .
وی در سن 7سالگی وارد مدرسه شد وتا پایان راهنمایی در روستای سلطان آباد تحصیل کرد و سپس برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان شهید موسوی شهرستان رزن گردید و دوره متوسطه را نیز با موفقیت سپری نمود . شهید ادیانی در فرصتهای پیش آمده فعالانه در جبهه ها حضور داشت .
معلم شهید ما اولین بار در تاریخ 25/7/1364 به جبهه اعزام و سه مرحله وبیش از 7ماه تا زمان شهادت در جبهه های مختلف حضور داشت .
بعداز اتمام دوران دبیرستان ، در مرکز تربیت معلم شهید رجایی همدان پذیرفته شد . او در آنجا دانشجویی فعال و نمونه بود .
در سال دوم دوره تربیت معلم بود که به منظور یاری رساندن به رزمندگان اسلام راهی جبهه شد و در منطقه عملیاتی کربلای 5 (شلمچه)عاشقانه جام شهادت سر کشید و به وصال معشوق رسید .
خوشرویی ،برخورد نیکو ، مودب بودن ، حساسیت به انجام فرایض دینی و پایبندی به مسائل اعتقادی از خصوصیات بارز آن شهید برزگوار بود .
خوش میروی به تنها تن ها فدای جانت مدهوش می گذاری یاران مهربانت
روانش شاد و راهش پر رهرو
فرازی از وصیتنامه شهید :
بنام خدای بزرگ، بنام خدای توانا، اینک نیت نوشتن مطلبی را ندارم بلکه میخواهم درد و دل کنم تنها کاغذ و مرکب در دسترس میبینم و فکر میکنم چه خوب مینویسم احساس میکنم در زندگی تنها و غریب مانده ام دوستان میخندند ولی من در گوشه ای گریه میکنم به حال خود از هر چه ناامید میشوم فقط امید را به خدا میبندم.
به امید آنکه تمام ریاها از بین برود و اعمال علی گونه بر تمام جهان مستولی گردد.
........ زمزمه می کنم ، گریه هایم بیشتر می شود . گریه را دوست دارم ، گریه برایم شادی آفرین است . گریه ها را نوعی تکلم با خدا می دانم
انتهای پیام/م
دیدگاه شما