18 تیر سال 59 را باید یکی از مهمترین برهه های انقلاب اسلامی و حساس ترین لحظات آن نام برد.
در حالی که نهال نوپای انقلاب اسلامی در حال شکل دادن به نهادها و ارگانهای خود برای اداره ی کشور بود و نخستین انتخابات ریاست جمهوری به تازگی برگزار شده بود گروهی از افراد نفوذی بازمانده از رژیم وابسته شاهنشاهی در ارکان کشور تصمیم میگیرند تا با استفاده از شبکه خود در نیروهای ارتش و با قی ماندگان نفوذی دست به کودتای بسیار بزرگ بر علیه انقلاب بزنند.
طراحی کودتا
در دى 1358 یکى از هواداران شاپور بختیار، به نام مهندس قادسى، نمودار سازمانى را تهیه کرد و نام آن را نقاب گذاشت، نام نقاب جمع حروف اول «نجات قیام انقلاب بزرگ» بود و سازمان داراى شورایى شامل مسؤول تهران، مسؤول امور شهرستانها، مسؤول امور وزارتخانهها، مسؤول امور دانشگاهها، انتشارات و تبلیغات، مسؤول امور ایلات و مسؤول امور چریکى بود.
از نظر مسؤولان نقاب، فتح تهران مساوى با پیروزى در سراسر کشور بود و با تصورى که از کودتاى 28 مرداد 1332 داشتند فکر مىکردند با سقوط تهران همه کشور تسلیم آنها مىشوند.
هر چند در برخی روایتها نیز گفته می شود بنی عامری از بازنشتگان ژاندارمری طراح اصلی بوده است .
براى شروع کار در صدد به اختیار گرفتن یک پایگاه نظامى برآمدند که داراى هواپیما، به تهران نزدیک، در خارج از شهر، عناصر آن قابل جذب و رهبران عملیات هوایى، با پرسنل و اماکن آن آشنایى داشته باشند. به این ترتیب پایگاه هوایى شهید نوژه براى شروع کودتا انتخاب شد.
قرار بر این بوده است که با هماهنگی های صورت گرفته ارتش عراق بصورت صوری تجاوزی را به خاک ایران انجام دهد و هواپیماهای آن حریم هوایی کشور نقض کنند و در جواب این اقدام خلبانهایی کودتا به بهانه مقابله با تجاوز عراق اقدام به پرواز کنند اما به سمت تهران و منزل امام حرکت کنند.
در واقع مقرر شده بود ابتدا مقر بیت امام،سپاه،نخست وزیری و ریاست جمهوری و مراکز حساس بمباران و سپس اشغال شود.
در این طرح قرار بر این بود که همه سران نظام در یک لحظه به شهادت برسند تا انقلاب ساقط شود.
در این مرحله باید صداوسیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد ارتش جمهورى اسلامى، پادگان حر، پادگان قصر و پادگان جمشیدیه تسخیر شود و در سطح شهر تهران با اعمال خشونت و ارعاب حالت نظامى ایجاد شود، طبق برنامه اگر نیروى زمینى موفق نمىشد صدا و سیما را تسخیر کند، هواپیماها آنجا را بمباران مىکردند.
افشاى کودتا
در خصوص نحوه ی افشای کودتا و مطلع شدن انقلابیون از این واقعه روایتهای مختلفی عنوان شده است.
مسحن رضایی مسئول وقت اطلاعات سپاه کشور از با خبر بودن اطلاعات سپاه از این واقعه در چندین ماه قبل از اتفاق و با خبر کردن رهبر انقلاب که در آن زمان نماینده امام خمینی در ارتش بودند پرده برداشته است.
اما یکی از مهمترین منابع و وروایتها در این زمینه سخنان آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب در این زمینه است.
3 روز مانده به موعد کودتا یکى از خلبانان که براى همکارى انتخاب شده بود، در تهران با سروان حمید نعمتى ملاقات مىکند، حمید نعمتى به او مىگوید مأموریت تو بمباران بیت امام(ره) است و ما مىتوانیم تا 5 میلیون نفر را بکشیم.
گویا شگرد حمید نعمتى این بود که در نخستین دیدار توجیهى کودتا به خلبانان عضوگیرىشده چنین جملهاى را مىگفت تا از میزان آمادگى آنها براى شرکت در کودتا و کشتار میلیونى مردم اطلاع یابد
.
خلبان یادشده در مقابل نوع مأموریت و وسعت کشتار مردم غافلگیر و مردد شد، اما بهدلیل ترس از سران کودتا نمىدانست چه باید بکند.
پس از خروج از خانه حمید نعمتى، تشویش و نگرانى بر او مسلط شده بود و مىخواست موضوع را با کسى در میان بگذارد.
آن شب در خانه موضوع کودتا را با برادر و مادرش در میان مىگذارد و مادر که بهشدت ناراحت شده بود، پاسخ داد: تو نه تنها نباید اینکار را بکنى، بلکه باید به انقلابیون خبر دهى و جلوى اینکار را بگیرى که اگر غیر از این باشد شیرم حلالت نیست.
این سخن مادر موجب شد در نخستین دقایق بامداد چهارشنبه خلبان یادشده تصمیم خود را بگیرد و با پذیرش احتمال کشته شدن توسط سران کودتا، ماجراى کودتا را افشا کند. او از خانه خارج مىشود و پس از پرسوجوها و دوندگىهاى مختلف، حدود اذان صبح منزل حضرت آیتالله خامنهاى را یافته و خود را به آنجا مىرساند.
مقام معظم رهبرى این واقعه را چنین تعریف مىکنند: شبى حدود اذان صبح دیدم که در منزل ما را بهشدت مىزنند، من رفتم دیدم مىگویند: یک ارتشى آمده و با شما کار واجب دارد، دیدم یک نفر تکیه داده به دیوار، با حال کسل و آشفته و خسته سرش را فرو برده، گفتم: "شما با من کار دارید؟" بلند شد و گفت: بله. گفتم: چکار دارید؟ گفت: کار واجبى دارم و فقط به خودتان مىگویم... من به حرفش حساس شدم... احتمال این بود که سوءنیتى داشته باشد؛ اما دیدم نمىشود به حرفش گوش نداد... یک جایى گوشه حیاط نشستیم... آثار بیخوابى و خیابانگردى و خستگى و هیجان در او پیدا بود.
خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان اجتماعى تشکیل شده و تصمیمى بر کودتایى گرفته و پولهایى به افراد زیادى دادهاند، به خود من هم پول دادهاند... قرار است جماران و چند جاى دیگر را بمباران کنیم! پرسیدم: "کى قرار است این کودتا انجام شود؟" گفت: امشب. من دیدم مسأله خیلى جدى است و باید آن را پیگیرى کنم، در این بین این احتمال را مىدادم که یک سیاست باشد و بخواهند ما را سرگرم کنند، اما در عین حال اصل قضیه آنقدر مهم بود که با وجود این احتمالات، لازم بود آنرا پیگیرى کنیم.
نقش سپاه استان همدان در خنثی سازی کودتای بزرگ نقاب یا همان نوژه
نکته بسیار حایز اهمیت در این میان که تا حد بسیار زیادی از دید عموم و رسانه غافل مانده است نقش استان همدان و بخصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان همدان در این زمینه است.
روایت سعید طایفه نوروزی فرمانده وقت سپاه پاسداران همدان که در کتاب از الوند تا قراویز آورده شده است در این زمینه بسیار شریرین و حاوی نکات بسیار مهمی می باشد.
این فرمانده سپاه با بیان اینکه در ان زمان سپاه همدان تجیهزات و امکانات مناسب و حتی مکان کافی نداشت در این کتاب اینگونه روایت میکند:یک روز داغ تیر ماه با مسئولین سپاه در اتاقم نشسته بودم که بچه های نگهبانی آمدند و برادر نوروزی دو نفر با شما کار دارند.
آن دو نف بعد از ورود از ایین فرمانده سپاه میخواهند که تنها به صحبت بپردازند.
پس از خلوت شدن اتاق این دو فرد موضوع کودتا را در میان می گذارند اما نوروزی که دقایقی کاملا شوکه شده است پس از مکثی تاکید میکند که او امکاناتی ندارد و همینطور زمان تا انجام کودتا چندان با قی نمانده است تا سپاه همدان بتواند کاری انجام دهد.
پس از این سخنان نوروزی به همه ی نیروهای سپاه دستور میدهد همه در ستاد سپاه جمع شوند و بصورت آماده باش در آیند.
وی ادامه میدهد بر طبق اطلاعات محل اختفای تیم کودتا در نزدیکی پایگاه هوایی را شناسایی کردیم .
پس از کنترل بر این پایگاه که یک کار خانه شن و ماسه بود نیروهایمان را با همکاری پلیس و کمیته به روستاها فرستادیم تا مردم را آگاه کنیم.
نوروزی ارسال نیروهای سپاه به داخل پادگان و دادن ماموریت برای زدن خلبانان احتمالی هواپیماها را اقدام مهم و اثر گذار در خنثی کردن کودتا عنوان کرده است.
وی ادامه می دهد:در ادامه ما تا صبح آن روز در جاده ساوه چندین خودرو استیشن کودتاچیان را گرفتیم و افراد کودتا را بازداشت کردیم.
پس از بازداشت عوامل کودتا و دستگیری سران ان در نقاط مختلف کشور خطر بزرگی که می توانست همه ی موجودیت نظام را با خطر مواجه کند خنثی شد.
انتهای پیام
دیدگاه شما