به گزارش صبح رزن به نقل از نافع، برخلاف اظهارات اخیر رئیس جمهور در رابطه با ایجاد بیش از 700هزار شغل در سه ماهه نخست امسال باز هم نتایج طرح آمارگیری نیروی کار سال 96 در سایت مرکز آمارنشان دهنده افزایش بیکاری در جامعه بوده است از همین رو بر آن شدیم تا به سراغ مردم رفته و از اوضاع کسب و کارشان کمی جویا شویم.
یکی از جوانان همدانی که به خاطر بیکاری مجبور به دست فروشی شده است در گفت و گو با خبرنگار ما اظهار می دارد: من شخصا اگر شغل دیگری داشتم وقتم را برای دست فروشی نمیگذاشتم.
وی ادامه می دهد: خیلی ها هستند که مدرک تحصیلی بالایی دارند، لیسانس و فوق لیسانس داریم که دست فروشی میکنند، ما در کشور مشاغلی که جزء شغل های تولیدی باشد زیاد نمیبینیم کارخانه ها هم که تعطیل و نیمه فعال هستند اگر حداقل کارخانه ای باشد چرخ اقتصاد میچرخد.
راضی به کارگری در کارخانه ها هستیم اما نیست
این شهروند همدانی ادامه می دهد: من مجبور به کار بساطی هستم مغازه گرفتن هم بسیار دشوار است و هزینه های زیاد میخواهد من راضی ام حداقل کارخانه ای باشد در آن کارخانه کارگری هم بکنم اما متاسفانه چنین چیزی نیست.
یکی دیگر از جوانان همدانی که مشغول به پهن کردن بساط دست فروشی است در گفت و گو با خبرنگار ما می گوید: لیسانس کامپیوتر دارم اما مغازه آرایشگری دارم که روزی 4-5 شغل در روز بیشتر ندارم چرا که آرایشگاه زیاد است.
این شهروند همدانی ادامه می دهد: برادر لیسانس است و بیکار است پسرخاله ام فوق لیسانس است و بیکار است و روز به روز هم در یکی دو سال اخیر اوضاع به سمت بدتری پیش می رود.
وی ادامه میدهد: تولید ما متاسفانه خوابیده است و کارها به سمت خدماتی رفته و توان و فکر جوانان ما در راستای پیشرفت کشور مورد استفاده قرار نمیگیرد.
عده ای سیر خورده چه میدانند ما چه میکشیم
به سمت خانم میانسالی میروم همین که از شغلش میپرسم، اشک در چشمانش حلقه میزند و میگوید: شوهرم 7 سال است که تصادف کرده ما در یک زیر زمین زندگی میکنیم، با بدبختی قرص و دارویش را میخرم، شهرداری میخواست بساطم را جمع کند گفتم فقط یک بار بیاید منزل ما را ببینید.
این شهروند همدانی که با فروش چند گل سر در روز خرج خود را در می آورد ادامه می دهد: یک عده سیر خورده چه میدانند که ما چه میکشیم، فقط یک بار بیایید شوهرم را ببینید.
پول اجاره خانه ندارم
یکی دیگر از شهروندان همدانی که همراه با فرزند و همسر خود است از وضعیت زندگی اش میگوید: من بیکارم مدتی است که در منزل پدر خانمم زندگی میکنیم.
وی ادامه می دهد: من تصادف کرده ام و پول اجاره خانه ام را ندارم.
این پدر از نگرانی اش برای فرزند کوچکش میگوید: من مسئول این کودک هستم برخی از مردم چه گناهی کردند که نباید غذایی داشته باشند برای خوردن و لباسی ندارند برای پوشیدن.
افراد باز نشسته را دوباره بر سرکار نگذارید
شهروند دیگری زمان قبل از انتخابات را به خاطر ما انداخته و بیان میدارد: قبل از انتخابات کاندیدا ها خودشان نیز اذعان داشتند که در هر خانه ای یک دو نفر بیکار است، این بیکاری چگونه باید حل شود الان از نسل جوان باید استفاده کرد.
وی با انتقاد از اینکه به جای به کار گرفتن نیروی جوان برخی بازنشسته ها مجددا روی کار می آیند اظهار می کند: دولت و مسئولین به داد جوانها برسند به نفع خود مملکت هم هست که از نیروی جوان بهره بگیرد.
وی اضافه میکند: دوباره افراد بازنشسته را رأس کار نگذارند ما فوق لیسانس های زیادی داریم اگر بلد نیستند آن فرد بازنشسته هم روزی مثل اینها بوده و این جوانان هم یاد میگیرند.
این خانم میانسال تصریح میدارد: چرا باید شغل دوم ها را به بازنشسته ها بدهند یک نفر چند شغل نداشته باشد یک عده بیکار باشند چرا پارتی بازی! ما الان در این خانواده پنج نفری همسرم حقوق بازنشستگی را میگیرد 5 نفر میخورند و 2جوان بیکار در خانه دارم چطور ناراحت نباشم چطور با هدر رفتن عمرشان خودشان غصه نخورند با این وضع چطور جوانان به راه اشتباه کشیده نشوند! اینا همه معضلات جامعه میشود.
انتهای پیام/
دیدگاه شما