صبح رزن به نقل از جهان، فلسفه رفتن حضرت اباعبداللهالحسین(ع) به کربلا و شهادت ایشان در واقعه عاشورا، ریشه در آنجا دارد که بنیامیه و در رأس آن، یزید بن معاویه در صدد گرفتن بیعت از امام حسین(ع) بودند که ایشان زیر بار این ننگ ابدی نرفتند و آن را نپذیرفتند و لذا بنیامیه ایشان را تهدید به مرگ کرد. حضرت سیدالشهدا(ع) در پاسخ به دشمن دین و قرآن فرمودند: «هیهات منا الذله»! در نتیجه امام حسین(ع) که از سلاله نبوت و امامت بودند، با یزید بیعت نکردند و شهادت را پذیرا شدند اما زیر بار تهدید و ذلت نرفتند و یکی از ناپاکترین افراد را بر مردم تحمیل نکردند.
امام حسین(ع) در مقابل تهدید دشمن اسلام فرمودند: «من با یزید، نوه هند جگرخوار، فردی که در احد جگر پاک حضرت حمزه سیدالشهدا را از بدن ایشان بیرون میکشد و در هنگام خوردن جگر آن شهید در دهان آن ملعون به سنگ تبدیل میشود، بیعت نمیکنم و هیچگاه من، فرزندان و امت من زیر بار چنین ننگی نخواهیم رفت و اف بر من اگر بخواهم از خوف شمشیرهای برنده دشمنان اسلام، زیر بار این ننگ بروم.»
لذا یزید بارها با تهدید خاندان نبوت در صدد آلوده کردن این خاندان در راستای اهداف شوم خود بود که همواره با شکست و دست رد خاندان عصمت و طهارت(ع) مواجه شد، چرا که آنان در پی حقیقت و شهادتطلب بودند و هیچوقت تحت تأثیر ناجوانمردی اهل دنیا، شرارت و رذالت قرار نگرفتند.
آن هنگام که قبل از واقعه عاشورا حضرت علیاکبر(ع) از پدر پرسید: چرا سخن از مرگ بر زبان جاری میکنید، امام حسین(ع) در پاسخ فرمودند: بیعت نکردن با یزید شهادت را به دنبال دارد و ما با آن پلید، قطعا بیعت نخواهیم کرد. حضرت علیاکبر(ع) در مقابل به پدر خویش عرض کرد: مگر ما بر حق نیستیم و حق با ما نیست؟ سیدالشهدا(ع) در پاسخ فرمودند: کار ما حق است و در نزد خداوند مقبول واقع میشود و منجر به شرافت و عزت عترت و اهلبیت خواهد شد. آنگاه علیاکبر(ع) همانند پدر فرمود: ما اهل حقیقت هستیم «هیهات منا الذله».
حضرت قاسمبن الحسن(ع) نیز آن هنگام که از عموی خویش حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام اذن میدان گرفت، عرض کرد: مادرم مرا امر کرده و وصیت پدرم نیز جان دادن در رکاب شماست. امام حسین(ع) از ایشان پرسیدند: سر دادن، زیر سم اسبها قرار گرفتن و... برای تو چگونه است؟ قاسم(ع) در پاسخ عموی خویش عرض کرد: برای من از عسل شیرینتر است؛ «هیهات منا الذله».
در جایی دیگر از امام حسین(ع) پرسیدند چرا اهلبیت(ع) را به همراه خود به کربلا میبرید؛ در حالی که شما از خطر مرگ، اسارت و... آگاه هستید؟سیدالشهدا(ع) در پاسخ فرمودند: برای حفظ قرآن، عترت و عزت رسول خدا(ص)چنین میکنم، چرا که این اراده خداوند است تا با شهادت و اسارت اهلبیت(ع) پس از عزت یافتن در نزد پروردگار، عزت اسلام، پیغمبر(ص) و اهلبیت عصمت و طهارت(ع) تا ابد باقی بماند و چهره فسق و فجور بر همگان آشکار شود و مردم نامردی بنیامیه، آل ابوسفیان و فرزندان هند جگرخوار را درک کنند و خونخواران و تابعین شیطان و مخالفان قرآن و عترت شناسایی شوند.
حضرت فرمودند: «من حسین فرزند علی و فاطمه از شهادت خود، فرزندان، نزدیکان و یارانم و اسارت اهلبیتم از دیاری به دیار دیگر و... مضایقه ندارم تا رسوایی دشمنان اسلام را در تاریخ به ثبت برسانم و این افتخار تا ابد برای آل پیغمبر(ص) به یادگار بماند».
امام حسین(ع) با هدف پاسداری از اسلام و قرآن و عترت پا در میدان نبرد میگذارد و اهلبیت(ع) را با خود همراه میکند و اگر اکنون در جامعه افرادی در پی شبههسازی در فلسفه وجودی کربلا، حضور اهلبیت(ع) در این قیام و عاشورای حسینی هستند، به راستی طعم حقیقت و شهادت در راه خدا و «هیهات منا الذله» را درک نمیکنند، در حالی که این واقعه باعث شده است همگان از آن بهره گرفته و از ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون و تا ابد، آل امیه را به عنوان بزرگترین و عنودترین دشمنان اسلام، پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) لعنت فرستند.
اکنون ما نیز باید از راه و حرکت حضرت سیدالشهدا(ع) متابعت و بر اساس حکم قرآن، به امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اقدام کرده و همگان را به اخلاق و اسلام دعوت و از منکرات ظالمان و گنهکاران پیشگیری کنیم.
منبع: وطن امروز
دیدگاه شما