به گزارش صبح رزن به نقل از "رجانیوز"، با وجود تمرکز اکثر بحثهای اینچنینی به حوزه سینما باید گفت موضوع سیاسیکاری در جشنوارههای هنری غرب محدود به سینما نیست. در همین زمینه پیش از این در گزارشی مفصلا به جریان حمایت از آثار خاص در جوایز معتبر عکاسی جهان پرداختیم. جشنوارههایی که صرفا به عکسهایی با موضوع اعدام یا اسیدپاشی در ایران جایزه میدهند و چنین تصویری از ایران را تبیلغ میکنند.
اما با این وجود طبعا بحث جشنوارهها و محافل سینمایی به دلیل اهمیتشان حجم بیشتری از گفتگوها و بحثوجدلهای رسانهها و اهالی فرهنگ را به خود اختصاص میدهند و در این میان حتی اظهار نظر یک فیلمساز و مخالفت او با سیاستهای جاری در این جشنوارهها میتواند به یکی از بحثهای اصلی رسانهها تبدیل شود.
از جمله اظهار نظر سال گذشته بهروز افخمی که تا مدتها به یکی از بحثهای رسانههای سینمایی تبدیل شد. بهروز افخمی در مصاحبهای دربارهی سیاستهای جشنوارههای جهانی گفته بود: «حالا توجه کن که (گذشته) جایزه جشنواره کن را که البته از نظر من هیچ وقت اعتبار نداشته، به یک فیلم پورنو میبازد. حالا جناب عالی میفرمایید در آنجا دموکراسی معنایی دارد؟ فرهادی سال قبل به خاطر فیلمی ضعیفتر از این اسکار گرفت، اما امسال جایزه را به یک فیلم پورنو دربارهی همجنسبازی میبازد. این دموکراسی است؟»
و بعد در یادداشتی خطاب به مانی حقیقی که به صحبتهای او معترض شده بود اینطور نوشت که: «اونجا که نوشتم صهیونیستها در چهارگوشهی جشنواره و فعالیتهای فرهنگی دنیا توی برجهای تیر نشستن و همه چیزو زیر نظر دارن و همه جور توطئه میکنن، این حرف از خودم نبود عباس کیارستمی این حرفو گفته و من از او نقل کردم. فقط اسمشو نیاوردم./گفت: خب گفته باشه. پیر شده داره هذیان میگه!/گفتم: خودت هذیان میگی! عباس کیارستمی الان دیگه به جشنوارهها و سیرکهای سینمایی نیاز نداره. این قدر روی فرش قرمز راه رفته که دیگه حالش بهم میخوره. مثل تو آرزو به دل که نیست! اگه الان چیزی رو که فهمیده و تجربه کرده نگه پس دیگه کی میخواد بگه؟ یکی از رفقا هم که بعد از نمایش «گذشته» در جشنواره کن با فرهادی صحبت کرده بود میگفت فرهادی از کوره در رفته و هر چی از دهنش در اومده راجع به تسلط اسرائیل بر رسانههای غربی گفته.»
حالا اما پس از مدتها باز بحث سیاسی بودن یا نبودن جشنوارههای جهانی به یکی از بحثهای مهم حوزه فرهنگ تبدیل شده است اما تفاوت اصلی این است که اینبار پای موسیقی و جشنوارهها و جوایز جهانی موسیقی مطرح است.
«گرمی» معتبرترین جایزه موسیقی در سطح جهان است و «گرامافون طلایی»ش حکم «مجسمه طلایی اسکار»را برای اهالی موسیقی دارد و هرچند موسیقی ایران هیچگاه به اندازه هنرهای دیگر در سطح جشنوارههای جهان مطرح نبوده اما طی سالهای گذشته نام برخی از ایرانیان نیز در بین نامزدهای بخشهای مختلف این رقابت مطرح شده است. البته هنوز هیچ یک از اهالی موسیقی ایران موفق به گرفتن این گرامافون نشدهاند.
اما امسال برخی گمانهزنیها از نامزدی آلبوم «ناگفته»ی حافظ ناظری در این رقابت حکایت داشت، آلبومی که در هفتههای اولیه انشتار جهانیش به پرفروشترین البوم موسیقی کلاسیک و سنتی جهان تبدیل شد اما با اعلام اسامی نامزدها در ساعات پایانی پنجمدسامبر، نامی از این البوم در میان نامزدهای نهایی نبود و شانس یک ایرانی دیگر برای گرفتن این جایزه از دست رفت.
حافظ ناظری اما در واکنش به این مساله در صفحه شخصی خود در یکی از شبکههای اجتماعی نوشت: «امروز احساسی درونم مُرد. تا آنجا که به موسیقی و رای هنرمندان مربوط بود، باافتخار و بالاترین تعداد در هفتشاخه یکه تاز بودیم، ولی آنجایی که سیاست وسط آمد، همه را بهعنوان یک ایرانی باختیم. واقعا متاسفم و بسیاربسیار شرمنده اینهمه عشق، محبت و اعتقاد شما عزیزانم شدم.»
نوشتهای که در آن ناظری از قرارگرفتن فضای داوری «گرمی» زیر سایه سیاست انتقاد کرده است و صریحا معترف است که «سیاست» نقشی جدی و اساسی در تعلق گرفتن یک جایزه به یک اثر «هنری» در سطح جهان دارد و برخلاف نظریههای شبهروشنفکران داخلی، محافل و جشنوارهها و جوایز معتبر جهانی، حتی در عرصه موسیقی نیز، از سیاست جدا نیستند.
بنابراین حالا باید منتظر ماند و دید که شبهروشنفکران ایرانی در مقابل این اظهار نظر ناظری نیز دست به فلسفهبافی در رد سیاسی بودن جوایز هنری جهانی خواهند زد و مانند دفعات قبل دادن جوایز جهانی عکاسی به عکسهای اعدام و همچنین جوایز اعطای معتبرترین جوایز سینمایی جهان مانند اسکار به فیلمی ضعیف اما ضدایرانی «آرگو» را یک استثناء و اتفاق قلمداد خواهند کرد؟
دیدگاه شما