تاریخ : 26. ارديبهشت 1394 - 19:02   |   کد مطلب: 13187
حسین شمقدری گفت: قطعاً پلان‌هایی وجود دارد که از آن‌ها استفاده نکردم اما واقعا تصویری وجود نداشت که چهره ابوالفضل دوزنده را به عنوان یک جانباز پناهنده تغییر دهد. او در جلوی دوربین من خودش بود آن هم بدون هیچ نقابی، وی همواره با این که پناهنده شده بود به نظام و رهبری به شدت اعتقاد داشت.

حسین شمقدری در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس درباره مستندش «سی و سه سال سکوت» و همچنین برخی از حرفهایی که گفته می شود مبنی بر این که وی از نام پدر خود «جواد شمقدری» و رانت او توانسته مستند «سی و سه سال سکوت» را بسازد گفت: از نام پدرم برای ساخت فیلم استفاده نکردم و در ارتباط با فضاسازی‌هایی که گفته می‌شود باید بگویم همواره وجود داشته است اما مهم این است که فیلم بتواند خود حرفش را به خوبی بزند و دردهای یک جامعه را بیان کند در نتیجه تاثیرگذار خواهد بود.

این مستندساز ادامه داد:اگر یک اثر سینمایی در مسیر درستی ساخته شود چه در شکل فیلم داستانی و چه در قالب یک فیلم مستند قطعاً تاثیر خوبی خواهد گذاشت. نمی‌توان انکار کرد قطعاً بودن نام شمقدری و ارتباط‌ هایی که وجود دارد به این مستند و ساخته شدن آن کمک کرده است اما این کمک ها از جنس مالی نبوده است و این همراهی‌هایی که وجود داشته است معنوی بود و به بنده جرأتی داده اند که بتوانم حرفم را بزنم.

وی در ادامه با اشاره به این که بنده به عنوان کسی که توانایی ریسک کردن را داشتم باید این کار را انجام می‌دادم چرا که ساخت چنین مستند‌هایی را وظیفه خود می‌دانم گفت: امیدوارم این شروعی باشد تا فیلمسازان در بخش مستند بتوانند مشکلات مردم را دلسوزانه و بی‌پروانشان دهند دلسوزانه به این معنا که تخریبی در کار نباشد و نخواهیم که از فضای نقد وانتقاد سوء استفاده کنیم.

شمقدری تصریح کرد:تا این نقد‌ها صورت نگیرد نمی‌توانیم پیشرفت کنیم امیدوارم این گونه انتقا‌دها که فیلم مستند «سی و سه سال سکوت» شاهد بودیم شروعی باشد برای دیگر جوان‌ها که بتوانند به راحتی وارد فضای نقد سالم در آثارشان شوند. با ساخت مستند‌های انتقادی و اصولاً هر فیلمی منافع بسیاری از افراد به خطر می‌افتد شخصاً انتظار ندارم که آن‌ها هم همچون من ریسک کنند و حرف‌هایی را بزنند که شاید موقعیتشان به خطر می‌افتد.

وی در ادامه افزود: من هم به عنوان کسی که احساس کردم به نسبت خیلی‌ها می‌توانم ریسک کنم و وارد فضایی در فیلمم شوم که تعداد زیادی از مستند سازان شرایط گفتنش را ندارد به فال نیک می‌گیرم. فیلم‌های قبلی بنده هم تقریباً به همین ترتیب ساختهشدهاست تلاش می‌کنم همواره حرفهای مردم و دغدغه‌های آن‌ها را در آثارم بزنم البته در مسیری که برای کشورم سازندگی داشته باشد. در مجموع انتظاری که از من وجود دارد این است که به عنوان کسی که توانایی ریسک کردن و زدن حرف‌هایی که خیلی‌ها به سراغش نمی‌روند این کار را انجام دهم در نتیجه سعی می‌کنم شخصاً خود را سانسور نکنم.

شمقدری در پاسخ به این پرسش که آیا تصاویری وجود داشت که ممکن بود چهره این جانباز ایرانی پناهنده در آلمان را تخریب کند و شما تعمداً از آن‌ها استفاده نکرده باشید گفت: قطعاً پلان‌هایی وجود دارد که از آن‌ها استفاده نکردم اما واقعا تصویری وجود نداشت که چهره ابوالفضل دوزنده را به عنوان یک جانباز پناهنده تغییر دهد او در جلوی دوربین من خودش بود آن هم بدون هیچ نقابی، وی همواره با این که پناهنده شده بود به نظام و رهبری به شدت اعتقاد داشت. دوزنده بی‌پرده جلوی دوربین من نشست و آنچه را صلاح می‌دید که به نظام لطمه نمی‌زند می‌گفت اما بسیاری از مسائل هم توسط وی عنوان نشد آن هم به این دلیل بود ممکن است اعتماد مردم به برخی از ارگان‌ها و سازمان‌های اداری بیش از حد کم شود و این به نفع نظام نباشد. در هر صورت دوزنده با آگاهی شخصی که داشت بسیاری از خط قرمز‌ها را کنار گذاشت و تصمیم گرفت جلوی دوربین حرف‌هایش را بزند.

او همچنین در این باره که چگونه این جانباز را راضی کرد تا جلوی دوربین همراهی اش کند گفت: ابوالفضل دوزنده قرار بود که چند عمل جراحی انجام دهد وی تا به امروز بالای سی بار به اتاق عمل رفته است از آن جهت که فکر می‌کرد دیگر زنده نباشد و فرصتی پیدا نکند که حرف‌هایش را بزند برخلاف بسیاری از جانبازان پناهنده دیگر که می‌ترسیدند حرفی بزنند جلوی دوربین دغدغه‌هایش را عنوان کرد.

شمقدری در ادامه درباه اینکه ابتدا طرح ساخت این مستند به شکل دیگری بود و در مسیر تحقیق تغییر کرد گفت: ابتدا تمام مجموعه‌ای که همواره کنار هم فیلم می‌سازیم یک دغدغه اولیه داشتیم و آن هم این بود که مقایسه‌ای را انجام دهیم و شاهد باشیم که دیگر کشور‌های اروپایی به مجروحین جنگ خود چگونه امکانات می‌دهند و یا برای حل مشکل آن‌ها چقدر تلاش می‌کنند در مجموع می‌خواستیم خدمات داخل ایران که به مجروحین داده می شود را با اروپایی‌ها مقایسه کنیم و حتی نحوه برخورد آن‌ها با مجروحینشان یکی از مسائلی بود که دنبال می‌کردیم در همین حین عده‌ای به ما گفتند: «کجای کار هستید آن‌ها جدا از اینکه به معلولین و مجروحین خود امکانات می‌دهند مجروحین و جانبازان مارا نیز در یک بستر مناسب مورد حمایت قرار داده‌اند». این حرف باعث شد که کم کم سوژه مورد نظر خود را پیدا کنیم. ابراهیم حاتمی کیا فیلمی در این مورد ساخته بود به نام «از کرخه تا راین» شباهت‌هایی که بین شخصیت اصلی فیلم بنده با فیلم حاتمی کیا وجود دارد بسیار اتفاق بوده است.

این کارگردان در ادامه گفت: ابوالفضل دوزنده در ابتدا به هیچ عنوان به من اعتماد نداشت و راضی نمی‌شد که با من صحبت کند. طی یک ماه کنار هم در کشور آلمان بودیم. دوزنده طی دو الی سه روز با من ارتباط برقرار کرد و کم کم شاهد اعتماد وی بودم.

او درباره این که آیا تلاشی کرد تا سوژه‌اش عکس العملی را که می‌خواهد نشان دهد یا این که او را‌‌ رها کرد و تمام پلان‌ها بدون هماهنگی و دخالت وی در نوع آن گرفته شده است اظهار داشت: اکثر خاطراتی را که در فیلم شاهد هستیم برای من تعریف کرده است و یک بار دیگر در یک شرایطی که مناسب دیدم از وی خواهش کردم آن را برایم جلوی دوربین تعریف کند. اما به وی چیزی را تحمل نکردم و اصلاً نخواستم از احساسات او سوء استفاده کنم تا عکس العمل خواصی را از دوزنده بگیرم. هر آنچه که در فیلم دیده شد برآمده از احساسات خود او است. اما برخی از صحنه‌ها را یک بار برای فیلمبرداری فرصت داشتیم همانند ضبط صحنه‌ای که با پروفسور سمیعی قرار ملاقات داشتیم. زمان هیچ گونه هماهنگی را نداشتیم به همین جهت آنچه که مشاهده کردید در لحظه اتفاق افتاده بود.

وی در ادامه گفت: ایران در شهر کلن آلمان ساختمانی دارد به نام «خانه جانبازان» این جانباز ایرانی که برای مداوا به آنجا فرستاده شده بود که در ‌‌نهایت بعد از پناهندگی در شهر آخن که در نزدیکی کلن است زندگی می‌کند. تقریباً تا هفت الی هشت سال پیش هم مجروحین جنگ را به آنجا می‌فرستادند تا مداوا صورت بگیرد اما در این مدت دیگر این کار را انجام نمی‌دهند. تا جایی که من می‌دانم کشور آلمان یکی از بهترین خدمات پزشکی در دنیا را دارد ،نباید واقعاً بدون دلیل جانبازان خود را از مداوا در کشوری که ممکن است به روی سلامتی شان تاثیر داشته باشد محروم کنیم.

حسین شمقدری در پایان در حمایت از کودکان مظلوم و بی‌گناه یمن گفت: افراد زیادی ادعای حمایت از حیوانات را دارند که بسیار خوب است اما سوال در اینجا است چرا در حمایت از هم نوع خود تجمعی نمی‌کنند و یا حمایت خود را اعلام نمی‌کنند. فکر می‌کنم باید به همدیگر بیش از این‌ها محبت داشته باشیم.

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن