پس از یک سال از آغاز به کار کمپین فیسبوکی «آزادی یواشکی زنان در ایران» میزان فعالیت این صفحه فیسبوکی و بهدنبال آن میزان مخاطبین این کمپین بهشدت کاهش یافته است. اخیرا کمیت و کیفیت مطالب منتشر شده در این کمپین بهحدی پایین آمده که سبب اعتراض بسیاری از مخاطبین شده است.
«مسیح علینژاد» هرازچندگاهی در صفحه فیسبوکش از تنهاییهایش یاد میکند و از شرایط زندگی در غربت بهشدت ناراحت و افسرده است. در ماههای اخیر و پس از عدمموفقیت در فعالیتهایش دیگر از آن شادابی ظاهری سابق نیز دیگر خبری نیست.
علینژاد چند سال پیش و پس از فرار به دامن کشورهای غربی، گفته بود که دوری از وطن و خانواده نمیتواند او را در راه رسیدن به اهدافش سست و ناکام کند، اما گویا وی امروز از آن سخنان پشیمان است و بهشدت افسرده و ناامید است.
افسردگی و ناراحتی شدید در متنهای «مسیح علینژاد» به وضوح قابل مشاهده است؛ به نحوی که چند روز پیش در صفحه فیسبوکش نوشت: “وقتی همه عزیزانت را یک جایی جا گذاشته باشی، دیدنِ کسی که خانوادهاش هر روز و همیشه ناز و نوازش و محبتش میکنند آسان نیست، زور هم بزنی باز هم هر آغوش آنها یک دهن کجیِ بزرگ است به آغوش نداشتهات …”
«مسیح علینژاد» با آنکه چند ماه است برای دومین بار ازدواج کرده، اما بهنظر میرسد این روزها نسبت به شوهر جدیدش نیز دلسرد شده و بار دیگر خود را “بیپناه” میخواند. وی نوشت: “گاهی در برابر کسانی که ذرهای معنی دلتنگیام را نمیفهمند پشیمان میشوم که زبان باز میکنم. من از آن دسته از آدمهام که روزی هزار بار توبه میکنم از اینکه چرا اینقدر بیپناه میشوم گاهی که به مردمان توی فیسبوک پناه میآورم … شاید وقتش رسیده بروم داستان بلندی بنویسم و از اینجا و نوشتههای کوتاهم فاصله بگیرم … یک آدم واقعی که از تکتک عزیزانش دور افتاده و گاهی غبطه میخورد به آغوشها و این به معنای بدی خواستن برای دیگران نیست به معنای این است که دلتنگی دارد خرخرهام را میجود و من هم آوردم اینجا دادمش دست دیگران تا آنها هم خرخرهام را بجوند. این است راز حماقتِ آدمهای دلتنگ.”
دلتنگی و دوری از خانواده و همچنین روابط سرد با همسر جدید، علینژاد را به مرحلهای رسانده که نسبت به روابط عاطفی و عاشقانه دیگران حسادت میکند؛ حتی چند روز پیش در مصاحبه با «صدای آمریکا» تمنای بازگشت به ایران را داشت، اما خود بهتر میداند که این امر غیرعملیست و او دیگر نمیتواند وطن و خانوادهاش را ببیند.
برخی از دوستان «مسیح علینژاد» با دیدن شرایط نامناسب روحی او سعی میکنند تا وی ارتباط بیشتری داشتهباشند تا وضعیت روحی وی بدتر نشده و کار به خودکشی نکشد. علینژاد در ماههای اخیر چندین بار اعلام کرده بود که دوست دارد بمیرد و نمیتواند تنهایی را تحمل کند. اگر در ماههای آینده با خبر خودکشی وی برخوردیم، نباید تعجب کنیم.
گویا «مسیح علینژاد» نیز به این حقیقت پیبرده که به انتهای خط رسیده و بهزودی توسط افرادی که برای فعالیتهای جاسوسی و ضدایرانی استخدام شد، دور انداخته و به فراموشی سپرده میشود.
انتهای پیام/
دیدگاه شما