تشدید تحریمهای غرب بهویژه در زمینه نفت اگر با تصمیمات استراتژیک کارشناسان امر داخلی همراه باشد نه تنها منجر به بروز مشکل در کشور نشده بلکه موجب توسعه اقتصادی کشور نیز میشود چرا که پول قدرتمندی که در درون کشور از فروش نفت به دست میآید منجر به ایجاد یک سرمایه عظیم نقدینگی که در راه مصرف -نه سرمایهگذاری- خرج میشود و تنبلی و رکود در تولید و صادرات دیگر بخشهای غیرنفتی میشود و از طرفی هم موجب رشد تورم میشود. اقتصاد بدون نفت قطعا برگ برندهای در دست ایران است که هر زمان اراده کند صادرات نفت را قطع کرده و ذرهای احساس وابستگی نکند و تبدیل به ابزار قدرت شود نه پاشنه آشیل اقتصاد.
در ابتدا، موضوع را از تاکیدات و فرمایشات رهبر معظم انقلاب آغاز میکنیم و به نتیجهای که از نامگذاری هرسال بالاخص سال 1391 که اندیشمندانه و با عمق بصیرت نام گذاری شدهاند، اشاره میکنیم. در چنین فضایی است که جمهوری اسلامی ایران پس از غلبه بر مشکلات سیاسی، نظامی، فرهنگی خود در سالیان گذشته به چاره اندیشی در رفع وابستگیهای اقتصادی خود پرداخته و به جدّ در مقام یک جهش اقتصادی و تغییر موقعیت اقتصاد خود از حالت انفعال و تدافع به وضعیت تهاجمی و جهادی قرار گرفته است. نگاهی به عناوین اقتصادی سالهای گذشته همچون کار سازنده، صرفه جویی، خدمتگذاری، نوآوری و شکوفایی، حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف، کار مضاعف، همت مضاعف و جهاد اقتصادی همگی بیانگر رویکرد مذکور است ضمن آنکه مجموعه برنامههای توسعه و بستههای سیاستی و عناوین و محتواهای سیاستهای کلی ابلاغ شده توسط مقام معظم رهبری در سالیان گذشته نیز حکایت از اتخاذ رویکرد اقتصادی نظام دارد.
امسال و در ادامه حرکت جهاد اقتصادی کشور بهعنوان یکی از گلوگاهها و مولفههای اساسی در حل مشکل اقتصادی کشور و بهعنوان تضمین تحقق اهداف اقتصادی، موضوع تولید ملی و داخلی متغیّر مهم وتعیین کنندهای است که متاسفانه از آسیبهای متعددی نیز رنج میبرد.
از این رو رهبر معظم انقلاب اسلامی شعار امسال را با محوریت تولید داخلی و حمایت از آن مطرح کردند تا ان شاءالله با همت بلند و مورد انتظاری که از دولت و ملت ایران سراغ داریم، آخرین امیدهای دشمنان ایران را به یاس تبدیل کنند و توهم آنان مبنی بر احتمال به شکست کشاندن انقلاب اسلامی از طریق فشارهای اقتصادی را نیز همچون سایر اوهام و تخیلات باطل آنها با سیلی بیدار کننده ملت انقلابی ما از سرشان بیرون کند. این موارد کاملا حکایت از توجه مقام معظم رهبری به خلا تفکر تولیدی است. ما رنجی که از اقتصادمان میبریم در عدم توجه و درک واقعی از تولید داخلی بر پایه صنایع غیرنفتی است. در اثبات این موضوع به سخنان صریح اخیر معظم له نسبت به خروج اقتصاد کشور از پایههای نفتی اشاره میکند، میپردازیم:
«ما باید به اینجا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت بینیاز کنیم. یکی از بزرگترین اشکالات اقتصاد ما وابستگی ما به درآمد نفت است. من چند سال قبل از این گفتم - البته آن وقت مسئولان دولتی از این حرف هیچ استقبالی نکردند - ما باید به جایی برسیم که اگر یک روزی به خاطر قضایای سیاسی، اقتضائات سیاسی، یا اقتضائات اقتصادی در دنیا، اراده کردیم که صادرات خودمان را مثلاً برای مدت پانزده روز یا یک ماه متوقف کنیم، بتوانیم. شما ببینید این کار چه قدرت عظیمی را برای یک کشور تولید کنندهی نفت به وجود میآورد که یک وقت اگر اراده کرد، بگوید آقا من از امروز تا بیست روز نفت صادر نمیکنم. ببینید چه حادثهای در دنیا به وجود میآید. امروز ما نمیتوانیم این کار را بکنیم، چون به این درآمد احتیاج داریم. اگر یک روز اقتصاد کشور از درآمد نفت و صادرات نفت بریده شود، این توان را ملت ایران و نظام اسلامی در ایران به دست خواهد آورد؛ که تأثیرگذاریاش در دنیا فوقالعاده است. ما باید به اینجا برسیم. این حمایت میخواهد؛ باید از صادرات حمایت بشود»
افزایش درآمدهای کشور هرکسی را خوشحال میکند و معنای سادهتر آن همین است که دولت پولدارتر خواهد شد و تحلیل سادهانگارانهتر هم اینکه٬ دولت باید با دست و دلبازی بیشتری به هزینه کردن دستاوردهای این رکوردزنی تاریخی بسپرد و هر کسی را به گونهای راضی کند. میبینیم که در اغلب گزارشها و تحلیلهای رسانهای هم درکناردرآمدها٬ فهرست بلندبالایی ازتقاضاهایی که انگار منتظر چنین رشد درآمدی بودهاند٬ به معرض نمایش گذاشته میشود٬ یعنی درآمدهای نفتی را خرج «عطینا» بکنند!
تردیدی در وابستگی همه بدبختیهای کشورهای نفتخیز دنیای در حال توسعه به درآمدهای نفتی وجود ندارد. حتی خود این ملتها نیز به خوبی دریافتهاند که میان درآمدهای بادآورده نفتی و سبد سنگین بدبختیها و ناکامیهایشان پیوندی استوار وجود دارد و هر قدر هم که وابستگیهایشان به این درآمدهای خدادادی بیشتر شود٬ رنجوریهایشان نیز بیشترخواهد شد. اما میبینیم که هزاران دلیل و حساسیت دیگر وجود دارد که اعتنا کردن به آنها٬ حکومتهای «اوپکی» را از هزینه کردن بهینهی درآمدهای نفتی در مسیر توسعه واقعی کشورهایشان باز میدارد. نتیجه همین میشود که مشاهده میکنیم و در تمام دو دههی اخیر٬ بیش از500 تا600 میلیارد دلار درآمدهای نفتی را درچاههایی ریختهایم که هیچ« بازیافتی» از آنها انتظار نمیرود.
به جرات میتوان گفت، زمینههایی که دشمن را به تحریم نفتی تشویق میکند مربوط به نقاط ضعف اقتصادی ایران در وابستگی بودجه عمرانی و جاری دولت به درآمدهای نفتی و عدم اتکا به درآمدهای مالیاتی و صادرات غیر نفتی است که امید مضاعف در درون دشمن ایجاد میکند که با اعمال تحریمهای خرید نفت ایران، به منبع اصلی درآمد دولت ایران و منبع اصلی ارز بانک مرکزی ایران ضربه وارد کند. کارشناسان تحریم کنگره آمریکا معتقدند با این اقدام اولا دولت ایران بودجه لازم برای پرداخت حقوق کارمندان را نخواهد داشت که خود موجب نارضایتی مردمی میشود. ثانیا بانک مرکزی نیز ارز لازم برای عرضه در بازار و پاسخگویی به نیاز واردات کشور نخواهد داشت که خود موجب افزایش نرخ ارز و افزایش قیمت اقلام وارداتی و در نتیجه نارضایتی مردمی میشود.
وجود درآمدهای آسان نفتی و یارانههای انرژی باعث شده تا دولتها و به تبع آن مردم ایران به نوعی گرفتار فرهنگ آمادهخواری و تنبلی در اقتصاد شوند. شکلگیری الگوی ناکارآمد و غیر بهینه (مسرفانه) در تولید و مصرف از تبعات وجود درآمدهای آسان نفتی است که هر گونه تلاش برای کاهش وابستگی به نفت را کم اثر میکند.
ما باید فرصتهایی راکه در اثر افزایش درآمدهای نفتی بهدست آمده٬ غنیمت شمرده و از آنها دراستفاده بهینه در مسیر توسعه اقتصادی کشور بهره بگیریم و از تبدیل این فرصتها به تهدیدها جلوگیری کنیم. با این اوصاف اگر درآمدهای حاصل از صادرات نفت تحت عنوان رنگین کردن سفرهی مردم صرف شود٬ درابتدا برای طبقات آسیبپذیر بسیارخوشحال کننده است.٬ اما این موضوع آثارتورمی دارد ٬چراکه از طرفی در صندوق مردم پول گذاشته میشود و از طرف دیگر با افزایش قیمت اجناس از سبد آنها همان پول برداشت میشود. این کار موجب افزایش تورم میشود و هیچ اقتصادی در هیچ مقطعی آنرا تجویز نمیکند. اما این سئوال پیش میآید که آیا برای درمان این بیماری اقتصادی زیرزمینی کشور٬ دارویی تجویز شده است؟...
دیدگاه شما