تاریخ : 30. آذر 1391 - 10:21   |   کد مطلب: 1740
سابقه نظریه پایان دنیا و نابودی زمین در دوران معاصر به دهه 1980 بازمی گردد که بسیاری از آمریکایی‌ها و " رونالد ریگان " رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده و مشاوران خرافاتی او، اعلام کردند که آتش بزرگ آخرالزمان در زمان آن ها اتفاق خواهد افتاد و حتماً شاهد نابودی زمین و پایان دنیا در دوران خود خواهند بود!

به گزارش صبح رزن به نقل از خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران؛ چند وقتی است که برخی اظهارات خرافی درباره پایان دنیا در 21 دسامبر 2012 مطرح شده است!

قبل از این هم، قرار بود شرکت صهیونیستی «پپسی» آرم خود را بر روی ماه بیاندازد، اما افراد خرافاتی که در بسیاری از کشورهای جهان به پشت بام‌ها رفته بودند، چیزی ندیدند!
 
در سال 2000 نیز، همین افراد خرافاتی اعلام کردند که دنیا به آخر خواهد رسید و از بین خواهد رفت!

معمولاً این‌گونه عقاید در میان افراد بی‌سواد و یا افراد دارای توهمات آخرالزمانی، دیده می‌شود.

در ایران، بسیاری از افراد ریشه این‌گونه شایعات را دراعتقادات خرافی و افراطی دانسته و می‌گویند که " شب یلدای" خود را به این وسیله خراب نمی‌کنند.

سابقه نظریه پایان دنیا و نابودی زمین در دوران معاصر به دهه 1980 بازمی گردد که بسیاری از آمریکایی‌ها و " رونالد ریگان " رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده و مشاوران خرافاتی او، اعلام کردند که آتش بزرگ آخرالزمان در زمان آن ها اتفاق خواهد افتاد و حتماً  شاهد نابودی زمین و پایان دنیا در دوران خود خواهند بود!

در آن زمان اعلام کردند که موجودات فضایی به زمین حمله خواهند کرد و جنگ ستارگان به راه خواهد افتاد اما اکنون می‌گویند که ستارگان و سیّارات با زمین برخورد می‌کنند و همراه با آتشی بزرگ، نابودی زمین اتفاق می‌افتد!

اما باید ببینیم که این‌گونه ادعاهای افراطی و خرافی، ریشه در کدام اعتقادات دارد و بازیگران پشت پرده آن، چه اهداف سیاسی را دنبال می‌کنند؟

یکی از مهم‌ترین اعتقادات افراطی، مربوط به یهودیت صهیونیستی و مسیحیت صهیونیستی است که از آتش بزرگ آخرالزمان به عنوان زمینه ظهور مسیح خود سخن می‌گویند.

ریشه اصلی مسیحیت صهیونیستی به فرقه پروتستان و آموزه های "مارتین لوتر" و "جان کالوین"درنهضت اصلاح دینی قرن 16 میلادی دراروپا بازگردانده شده وهمچنین لابی صهیونیستی درانگلستان (پیوریتانیسم) که بعدها به آمریکا نیز رسوخ کرده، نقش مهمی در ترویج این اندیشه ها داشته است.

براساس اعتقادات مسیحیت صهیونیستی به هزاره گرایی(Milenyalism) و تفسیرخاص از کتاب مقدس (تورات) مبنی بر وقوع آتش بزرگ آخرالزمان در هزاره سوم میلادی، عیسی مسیح(ع) دراین واقعه ازآسمان به زمین بازخواهدگشت.

علاقه مسیحی- صهیونیستهای بنیادگرا به اسرائیل و آغاز سریع جنگی که به زعم آنها بازگشت مجدد مسیح را فراهم می کند نیز به همین دلیل بوده است.

در مجموع، گروه های صهیونیست- مسیحی به تعیین و بازشناسی مکان های پیش گویی شده توسط کتاب مقدس، علاقه زیادی دارند و آتش بزرگ آخرالزمان را همراه با سلاح های هسته ای می دانند.

 ازجمله مهترین نوشته ها دراین باره که فروش فوق العاده ای درجهان داشت، کتاب "هال لیندسی" با نام "زمین، سیاره بزرگ درحال مرگ"(1970) بود.

وی دراین کتاب، آغاز جنگ جهانی سوم را درزمان حمله شوروی و یکی ازهمپیمانان عرب آن به اسرائیل دانسته بود که این جنگ، جهان را درآستانه نابودی قرارداده و درهمان لحظه عیسی مسیح (ع)رجعت می کند و بشر را از مهلکه خودساخته خویش، نجات می بخشد!

"جری فالول" و"هال لیندسی" (کشیش های صهیونیست) در این ارتباط می گویند:
« خداوند از ما می خواهد وارد جنگ خطرناکی شویم. این جنگ حد و مرزی برای تاریخ بشری قرار نمی دهد و اکنون درحالی که حدود دوازده دولت جهان، سلاح هسته ای دراختیار دارند، می توانیم بر سراسر جهان غلبه کنیم.»

"پت رابرتسون" انجیلی تلویزیونی می گوید:
« کتاب مقدس اشاراتی مشخص به حوادث آینده جهان دارد و پیشگویی هایی را دربرمی گیرد که جهان را به لرزه درمی آورد. آتش بزرگ آخرالزمان در جای خود قرار دارد و ممکن است برای تحقق پیشگویی های «حزقیال ْ»هرآن به وقوع بپیوندد. آتش بزرگ  هرآن ممکن است اتفاق بیفتد و ایالات متحده در این پیشگوی های «حزقیال» باید حضور داشته باشد و ما همگی آماده ایم.»

"جان هاگی" نویسنده آمریکایی کتاب "سپیده دم آخر" می نویسد:
« همان گونه که می دانیم فرجام جهان نزدیک شده است و آمریکا سمبل تایتانیک جدید است. ما اکنون درحال حرکت به سوی فاجعه هستیم.»

کشیش "کن باگ" از کلیسای "کتاب مقدّس ماکلین" می گوید:
« فرجام فرارسیده است... به نظر من احتمال بسیار زیادی وجود دارد که در زمان ما به وقوع بپیوندد... پیش از وقوع آن، آتش جنگ ها برافروخته شده و از هر دو نفر، یک نفر کشته خواهد شد. به عبارت دیگر سه میلیارد نفر کشته خواهند شد.»

کشیش انجیلی "جری فالول" اعلام کرد:
« آتش بزرگ آخرالزمان یک حقیقت است؛ حقیقتی وحشتناک و ترس آور. ما بخشی از آخرین نسل هستیم؛ نسل آخر. تاریخ به اوج خود خواهد رسید... فکر نمی کنم فرزندانم بتوانند کاملاً به زندگی خویش ادامه دهند... درآن موقع، اولین و آخرین زد و خوردها به وقوع می پیوندد. سپس خداوند از این جهان و هستی خلاص می شود. او این زمین را نابود خواهد کرد... این آسمان ها و زمین را. میلیاردها نفر در آتش آخرالزمان خواهند مرد.»

تأثیر این سخنان در جامعه و دولت آمریکا افزایش داشته و کلیساهای کتاب مقدّس به عنوان دانشگاه های مذهبی و جنبش های انجیلی، تندروترین و پرشورترین مدافعان عقیده آتش بزرگ آخرالزمان هستند.

شهرت این عقیده از افراد سبک سر و سبک مغز فراتر رفته و به بلندپایه ترین دولتمردان آمریکا رسیده تا جایی که وزیر دفاع اسبق آمریکا "کاسپار وینبرگر" اعلام کرد که من اعتقاد دارم جهان به سوی پایان درحال حرکت است، آن گونه که من به خواست و اراده خداوند امید دارم و هر روز احساس می کنم زمان مورد نظر درحال فرا رسیدن است.

"ریگان" رئیس جمهور وقت آمریکا درسال 1980، نسل خود را نظاره گر قطعی پایان دنیا و نابودی زمین دانست!

 

 

"هال لیندسی" نویسنده کتاب پرفروش "زمین، سیاره بزرگ درحال مرگ" می گوید:
« 200 میلیون سرباز حداقل از شرق به همراه میلیون ها سرباز دیگر از غرب و از امپراطوری نوین روم(اروپای غربی)! مسیح، کسانی که شهرش را اشغال و غارت کردند، خواهد کشت. سپس ارتش هایی را که در دشت مجدو گردآمده اند، ازبین خواهد برد. عجیب نیست که چنان سیل خونی راه بیفتد که تا افساراسبان و تا 200 مایلی قدس برسد!... این دشت با دستگاه ها و تجهیزات مدرن و حیوانات و اجساد مردان و خون پر خواهد شد... تمام شهرهای جهان نابود خواهند شد. لندن، پاریس، توکیو، نیویورک، لس آنجلس، شیکاگو همه نابود خواهند شد. »

"دیوید مک پرسون" محقق و مورخ آمریکایی، خطر این‌گونه عقاید را به عنوان عقیده ای کُشنده و مُسری اعلام کرده است.

" تر دانیال" دبیرتحریریه "گزارش پیشگویی های هزاره" در فیلادلفیا می گوید که معتقدان به نزدیک بودن فرجام جهان، دست به اعمال عجیب و غریبی می زنند.

مسیحیان صهیونیست به آزمایش انسان‌ها توسط خداوند برای بازشناسی میزان اطاعت و فرمانبرداری از وقایع خاص و مشخصی که خداوند خواهان آن‌هاست، اشاره می کنند.
 

طبق اعتقاد آن‌ها، مسیحیان باید عقیده مذهبی خویش را به همه ملل جهان از جمله اسرائیلی ها ابلاغ کنند و پیش ازآنکه سراسرجهان را مصیبت و نابودی فراگیرد، مسیح فرود خواهد آمد و یاران و پیروان خویش را جدا می کند تا دوباره متولّد شوند.

"کارل مارک انتبایر" در 24 ژوئیه 1965 خدا را سپاس گفته که شاهد آتش بزرگ آخرالزمان از روی کرسی های افتخار در بهشت خواهد بود! از نگاه او تمام کسانی که دوباره زاده شده اند، شاهد این نبرد از آسمان خواهند بود.

به اعتقاد مسیحیان صهیونیست، همه حوادث اصلی و مهم جهان، حول محور بازگشت اسرائیل به وجود و هستی می چرخد و یهودیان می بایست هرآنچه را که برای بازگشت مسیح لازم است، انجام دهند.

به اعتقاد "جان فالوورد" رئیس دانشگاه فرقه لاهوتی دالاس و استادِ "هال لیندسی"، خداوند به همه فرزندانش به یک چشم نگاه نمی کند و نجات‌بخشی او برای یهودیان و مسیحیان است، نه مسلمانان! مگراینکه به مسیحیت درآیند!

"فالوورد" و سایر بنیادگرایان مسیحی، برپایی اسرائیل در سال 1948 را تحقق پیشگویی های تورات دانسته و آن را نشانه نزدیک شدن به حوادث آخرین روزهای جهان و زمینه ای برای بازگشت مجدّد مسیح می دانند!

این گونه اعتقادات، نه فقط مسیح بلکه یهودیان و اسرائیل را در مرکز توجهات قرار می دهد و از خلال اعتقاد به دولت یهود به عنوان رأس توجهات الهی، سرزمین اسرائیل را به عقیده ای نزد مسیحیان تبدیل می کند تا فضیلت و برتری دولت یهود نزد خداوند، بالاتر از کلیسا و مافوق تعلیمات حضرت مسیح(ع) دانسته شود.

دراینجا فقط مسیح و مسیحیت، بنده و برده یهودیان نمی شوند بلکه خداوند نیز بنده یهودیان است زیرا خداوند بدون اجازه آنها نمی تواند به مسیح، اجازه بازگشت دهد!

"ناتان پیرلیموتر" عضو جمعیت مقابله با افترا در زیر مجموعه یکی از سازمان های افراطی یهودیان، اعتراف کرد که بنیادگرایان انجیلی، متون مذهبی را به گونه ای تفسیر می کنند که نشان دهد همه یهودیان یا باید به مسیح ایمان بیاورند یا در آتش بزرگ آخرالزمان کشته شوند.

وی معتقد است مسیحیان باید درصدد گردآوردن دوستانی برای حمایت از اسرائیل باشند و اختلافات لیبرالیست ها و راست نئومحافظه کار در آمریکا نباید مانع از کمک های مالی به اسرائیل شود.

وبرهاتکینز" در کتاب "این آخرین قرن است"، جهان اسلام را به کلی، دشمن مسیح دانسته و "هال لیندسی" نویسنده معروف آمریکایی، به ضرورت حمایت آمریکا برای تداوم حیات اسرائیل اشاره کرده است.

"جری فالول" کشیش انجیلی، وظیفه مسیحیان و شرط توجه خداوند به آنها را حمایت از اسرائیل می داند.

"پل بویر" در کتاب "وقتی زمان فرو می‌پاشد"، پیشگویی های قریب الوقوع را خواهان برکندن ریشه مسلمانان، نه تنها از قدس بلکه از سراسر خاورمیانه دانسته، زیرا آنها بر سر راه وعده های الهی داده شده به یهودیان ایستاده اند. او به نقش جوامع آسیایی، آفریقایی و کشورهای خاورمیانه در مصائب الهی فرجام جهان، اشاره کرده است.

به هرحال، تقدیرگرایی به عنوان نظام ایمانی مسیحیان صهیونیست، دارای چند ویژگی اساسی است:

کسانی که عقیده آتش بزرگ آخرالزمان را تبشیر و تبلیغ می کنند، در حقیقت، دشمن سامیان(نژاد یهودیان) هستند. علاقه وافر کشیش های صهیونیست به اسرائیل و حمایت آنها از یهودیان به دلیل احساس گناه درباره آزار و اذیت هایی که در حق یهودیان شده و یا همدردی با یهودیان کشته شده در جنگ جهانی نیست، بلکه آنها از اسرائیل حمایت می کنند زیرا به زعم آن‌ها مکان فرود مسیح در دومین ظهورش است. همزمان، آنها به تحقیر یهودیان به عنوان این که یهودی هستند، می پردازند.

تقدیری ها دیدی بسته به خداوند و شش میلیارد انسان روی زمین دارند. به عقیده آنها خدا تنها به دو ملت یهودیان و مسیحیان توجه دارد و مسیحیان نیز باید پیرامون اسرائیل گردآیند، لذا خداوند، 14 میلیون نفر یهودی را درحال حاضر در مسیری"زمینی" و یک میلیارد مسیحی را در مسیری "آسمانی" قرار داده و پنج میلیارد انسان دیگر در جهان، جایی در محاسبات الهی ندارند و باید در آتش بزرگ آخرالزمان، قربانی شوند!

آنها قاطعانه اعتقاد دارند که عقل و آنچه در ذهن خداوند می گذرد را درک می کنند! مانند سناریوی فیلم های سینمایی، زمان را دوره بندی کرده و فرجام سعادتمندانه انسان ها و فرار از فرجام مصیبت بار جهان را احیای مذهبی دانسته که تنها برای اندک برگزیدگانی مانند آنها میّسر است.

"جی. ولتر" در کتاب "بنیادگرایان نوین"، از اطمینان راسخ میلیون ها نفر به حاکمیت رهبرانی مانند بنیادگرایان انجیلی، سخن گفته که بسیار قدرتمندتر و گسترده تر از کشیشان دیگر یا رهبران سایر سازمان ها و مؤسسات کلیسایی و حتی دانشمندان و روحانیون لیبرالیست مسیحی بر پیروان خویش، است.

بنیادگرایان انجیلی با اعتماد به نفس خود، یاران و پیروانی را از همه طبقات اجتماعی گردآورده و اعتقاد دارند که واقعاً برگزیده و فرستاده خداوند هستند!
این ادعا در مواضع جرج دبلیو بوش رئیس جمهور سابق آمریکا و نیز نئومحافظه کاران حاکم در دولت او دیده می شد و جنگ علیه مسلمانان بدین نحو، توجیه می گشت.

اعتقاد به جبر نیز یکی دیگر از وی‍ژگی‌های  تقدیری هاست. آن ها از روند درحال فزونی زشتی، فساد و تباهی در جهان انتقاد می کنند اما هیچ سعی و تلاشی برای بهبود این اوضاع انجام نمی دهند زیرا روحانیون آنها، بشارت دهنده خدای خشم و انتقام و جنگ هستند.

آنها می گویند خداوند از ما نمی خواهد برای صلح گام برداریم بلکه خواهان آغاز جنگ هسته ای است که کره زمین را تخریب و نابود کند.

به قول کشیش بریتانیایی به نام "رابرت گوبت" از نتایج جانبی وحشتناک اعتقاد به مقدّرکردن آتش بزرگ توسط خداوند و نابودی جهان، تبدیل آسان توصیف آن حالت به تحقق آن و کوشش برای وقوع آن از سوی تقدیری هاست.

کشیشان تقدیری(مسیحیان صهیونیست)، مسیح را به شکل ژنرال پنج ستاره ای که رهبری ارتش های مسلّح به کلاهک هسته ای را در جهان برعهده داشته و میلیون ها انسان را به قتل می رساند، تصور می کنند.

این درحالی است که به قول"جان گروسان" درکتاب "ولادت مسیح"، تعالیم اصلی حضرت عیسی مسیح(ع)، مقابله با خشونت و ایمان واقعی به مساوات اجتماعی بوده و هرگونه دیدگاهی که خواهان خدایی خشمگین و نیز انتقام جوست را رد می کند.

بنابراین در همه ادیان بزرگ و حقیقی، کلماتی برای ایجاد "بهشت و زمینی جدید" با همسایگان خویش که در صلح و آرامش به سر می برند و با عدالت، مساوات، تفاهم و مهربانی با یکدیگر برخورد می کنند، وجود دارد.

در واقع، هر انسانی می تواند خصوصیات خالقی که خواهان پیروی از اوست را کسب کند: خدای جنگ یا خدای عشق به هستی و صلح؟!

بدین ترتیب است که عقاید یهودیت صهیونیستی و مسیحیت صهیونیستی، وقوع هرچه زودتر آتش بزرگ آخرالزمان و نابودی کره زمین و پایان جهان را تجویز می‌کنند.

اما معلوم نیست که با نابودی زمین و پایان دنیا، مسیح(به زعم آن‌ها) قراراست در کجا ظهور کرده و حکومت کند؟!

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن