در جغرافیای کلمات واژه ای جدید ایجاد شده است که با خود معنا و مفهومی عمیق و فراگیر از همه ی مفاهیم پاک و نیک انسان شمول را دارد.
مدافعان حرم واژه ای است که این روزها زیاد به چشم میخورد یا شنیده می شود.
امروز این واژه تبدیل به یک مفهوم و فرهنگ در بین تمام اقشار جامعه ای ایرانی شده است.
واقعه ی تلخ خان طومان به خوبی گستره ی پوشش و محبوبیت این فرهنگ و مدافعهان قهرمان حرم را نشان داد.
قطعا هر اقدامی در راه تکریم و ترویج ایثار و شهادت امری مبارک و بسیار مهم و حیاتی است.
این روزها در نمایشگاه کتاب تهران در غرفه ای به نام مدافعان حرم تصاویر ویرانه های سوریه را با بک گراندی سیاه و تاریک و تار قرار داده اند تا هر انکه از مخاطبان نمایشگاه دوست داشت با این عکس و تصویر زمینه از ویرانه ها و مخروبه های تاریک و تار سوریه عکس یادگاری بگیرد.
اصل اقدام یعنی تلاش در جهت ترویج روحیه مدافعان حرم امر خوب و پسندیده است.
اما محتوا و سلیقه ای که در این غرفه و حرکت به کارگیری شده است ،جای سوال و شبهه ی فراوانی ایجاد کرده است.
در حالی که در مدافعان حرم فرهنگی سرشار از نور و امید است و در طراحی های فرهنگی المانها و رنگها و نمادها هستند که به مخاطب پیام منتقل میکنند قرار دادن غرفه ای با تصویر بزرگ از ویرانه های سوریه آن هم رنگی تاریک و سیاه در بهترین حالت می تواند یک بد سلیقگی باشد.
امیدواریم که این حرکت یک کج سلیقگی باشد و نه یک عمد.
بی دقتی در مدیریت چنین حرکتهای فرهنگی که با همه ی مقدسات یک ملت سر و کار دارد و در آینده قرار است منبع الهام بخش و امید آفزرین برای فردای یک ملت باشد خطایی بعضا جبران ناپذیر است.
کجای فرهنگ مدافعان حرم بانوی امید و مقاومت که در هنگام دیدن سر برادر خود بر بالای نیزه جمله ی من جز زیبایی ندیدم با تاریکی و سیاهی و نا امیدی یکسان است؟
دیدگاه شما