صبح رزن به نقل از فرهنگ نیوز مریم کمالی نژاد: شبکهی فارسی زبان «جم» شروع کرده است به کلیپ ساختن و تبلیغهای مکرر و زیاد در باب استفاده از محصولات تولید ملی! بله، درست شنیدید! همانها که تا دیروز مبلغ محصولات نازل و درجه چندم چینی بودند و به عنوان کالای لوکس و اصل به هموطنان عزیزشان میفروختند و گاهی هموطن گرامی تا پای مرگ بخاطر مصرف کالای تقلبی میرفت، حالا نگران تولیدات ملی شدهاند. نه اینکه گمان کنید از «پودرهای لاغری» و کفشهایی که قرار است با ده قدم راه رفتن با آن ده کیلو از وزنتان را کم کنید و داروی معجزهآسای رویش مو و ... کوتاه آمدهاند! نه! آنها سر جایشان هستند، فقط معلوم نیست به چه دلیلی صاحبان این شبکهها به یکی از دغدغههای ملی فعلی ما که از توصیههای اکید آیت الله خامنهای هم هست، علاقهمند شدهاند.
کار بدی است؟
شعارشان این است «انتخاب منه، چون برای وطنمه» این شعار روی برخی محصولات ساخت وطن گفته میشود و بعد از معرفی چندین برند ایرانی از یک محصول از بینندگان میخواهد که بروند و بر اساس تجربهشان به بهترین برند رأی دهند، صد البته که عصای دستشان هم اینستاگرام است.
پیش از این، تبلیغ محصولات ایرانی در شبکهی جم که به ارتباط با گروههای معاند هم متهم است، با یک برند شوینده و قدیمی ایرانی شروع شد. یک بازیگر ترک جلوی دوربین میآمد و محصولی را تبلیغ میکرد که بسیاری از خانمها جزء انتخابشان نبود، اما پس از این تبلیغات بود که این برند ارتقاء عجیبی در ذهن زنان پیدا کرد و درست حدس زدید، تبلیغات کار خودش را کرده بود.
به نظرتان این کار بدی است؟ شاید با خودتان فکر کنید خیلی هم خوب است. هم برندهای مختلف ایرانی از یک محصول را بهمان معرفی میکنند و هم میفهمیم مردم بر اساس تجربهشان کدام یکی را انتخاب میکنند و برتر میدانند و هم حمایتی از تولید ملی شده است و این یک ایدهی ساده و اثرگذار است که تلوزیونچیهای ما هنوز به ذهنشان خطور نکرده، بعد از این همه تأکید از سوی بزرگترین مقام رسمی کشور!
راحت باشید
ممکن است اولین باری که تبلیغات محصولات ایرانی را در این شبکهها میبینید، حسابی تعجب کنید و بگویید: حتما به این کارخانه و صاحبان این محصول تذکر جدی داده خواهد شد! اما وقتی با ادامهی تبلیغات و حتی گستردهتر شدن آن روبهرو شدید، متوجه میشوید که خیر، از این خبرها نیست.
قیمت چنده؟
شمارههای زیادی اعلام میشود تا شما بتوانید برای سفارش تبلیغ، تماس بگیرید. شماره، مربوط به کشور مالزی است، اما فردی که با شما صحبت میکند فارسی سلیس حرف میزند. قیمتها را که بپرسید با رقمهای نجومی روبهرو میشوید که به چند چیز بستگی دارد. اول اینکه از کدام شبکهی جم مایلید پخش شود، در چه ساعاتی و حین پخش کدام سریال تبلیغ محصول شما روی آنتن برود و سوم: آیا خودتان تیزر مربوطه را ساختهاید یا میخواهید شبکه آنرا برای شما بسازد؟ قیمتها حتی تا 98 میلیون تومان هم میرسد و قراردادها یک ماهه بسته میشود!
آیا این خود، خروج ارز از کشور محسوب نمیشود؟
دوستی خاله خرسه
نمیخواهیم حرفی بزنیم که مصداق توهم توطئه داشتن، باشد، اما کدام عقل سالمی باور میکند که شبکهی جم که هویتی ترکیهای ـ سعودی دارد و با گروههای معاند هم در ارتباط است، به ناگهان نگران تولید ملی ما شده و در کنار سریالهای ترکی و کش رفتن بازیگرهای ایرانی و پناه دادن به آنها، برای اقتصاد کشوری که هیچچیزش را قبول ندارند، وقت و انرژی صرف میکند؟
باز هم آنکورسازی
زن جوانی با موهای پریشان و اغراق شده و لباسهایی که به هیچ کجای فرهنگ اسلامی ما جور در نمیآید، روی صفحه آمده و یک شویندهی ایرانی را معرفی میکند! لباس، موی پریشان و محصول ایرانی مفاهیمی است که به هم گره میخورند و در ذهن بیننده باقی میمانند و این اثری است فرهنگی که به نام اقتصاد خورده است.
از سوی دیگر، بازیگران فرار کرده و پناهنده، بعد از پخش سرودی اثرگذار و ملی، یکی یکی با قیافههای جدیدشان میآیند جلوی دوربین و میگویند نباید به کسانی که استعداد و تواناییهای ما را نادیده میگیرند توجه کنیم و دوست آن کسی است که به ما میگوید ما میتوانیم و ما همه آرزویمان سربلندی هموطنان و مملکتمان است!
معلوم نیست دقیقا کدام هموطن و کدام مملکت مد نظرشان است. همان که از آن فرار کردهاند؟ همانها که باید رهایشان کنیم و بفروشیمشان تا زندگی بهتری برای خودمان دست و پا کنیم و افتخار بازی کردن در فیلمهای سخیف و غیرحرفهای و پیشپا افتاده نصیبمان شود؟ و اگر قرار است همه با هم برای سربلندی مملکتمان تلاش کنیم، آنها کجای این معادلهاند؟
استفاده از بازیگران ایرانی که جذب این شبکهها شدهاند در این تبلیغات تنها نشان یک مسئله است؛ مردم بازیگری را که از مملکتاش میگذارد و میرود را دیگر مثل سابق حمایت نمیکنند و علاقهی پیشین را به او ندارند. به خاطر آورید بازیگرانی چون گلشیفته فراهانی که با رفتنشان از ایران تا چه اندازه میزان محبوبیت و اقبال عمومی را از دست دادند، این نزول از چشم مردم به این خاطر است که جامعه گمان میکند به او پشت شده، کسی را که هزینههای زیادی برایش پرداخته، حالا گذاشته و رفته و تمام آنچه برای مردماش مهم و اعتقاد است را به سخره گرفته! مسئولان شبکهی «جم» این را خوب میدانند و برای اینکه این بازیگران و فیلمهایی که در آن بازی خواهند کرد دچار تحریم مخاطب نشوند، شروع کردهاند به تطهیر آنها، آنهم با کمک مسئلهی حمایت از تولید ملی که دغدغهی این روزهای همهی ایرانیان است. شنیدن یک مفهوم ملی، میهنی از جانب این بازیگران، تا حدودی از منفور شدن آنها جلوگیری میکند.
ما به فـکر شماییمـ
مردم سردرگم ماندهاند که بالاخره این شبکه و صاحبانش آدمهای خوبی هستند یا نه! اگر معاندند پس چرا اینقدر برای محصولات ما تبلیغ میکنند و نگران تولید ملیمان هستند، اگر خوباند پس چرا از سوی دشمنان ما تغذیه میشوند؟
نردبانی به نام غیرت ملی
این شبکه در رقابتی عجیب و غریب با شبکههای داخلی میخواهد بگوید: «ما از شما در جذب مخاطب موفقتریم» مخاطب ایرانی اگر شبانهروز هم پای تلوزیون جم و امثالهم باشد، باز هم غیرت و عرق ملی دارد، پس «جم» برای جذب بیشتر، به یک مسئلهی داخلی و ملی چنگ میاندازد.
دقیقا همانکاری که در ایام محرم انجام میدهد؛ یعنی پخش تیزری با محوریت امام حسین(ع) و موسیقی حزین و «سلام بر حسین(ع)» و ... که مابین سریالهای ترکی پخش میشود. این تفکری سادهلوحانه است که گمان کنیم شبکهای که صاحباش سعید کریمیان است و پدرش عضو مجاهدین خلق بوده و خودش چند صباحی را در پادگان اشرف گذرانده و بقیهی افراد خانوادهاش هم ربطی به مجاهدین خلق و دشمنان ایران دارند، با این کارش قصد ادای احترام به امام حسین(ع) را دارد.
فرهنگ یا اقتصاد
ماجرا هم فرهنگی است هم اقتصادی. این تبلیغات در همنشینی با پیامهای غیراسلامی و غیردینی، فرهنگ ما را هوشمندانه نشانه گرفتهاند. شبکهها روز و شب مشغول پخش رایگان سریالهای ترکی هستند که هزار و یک مفهوم ضد خانواده و ضد دینی را با خود به همراه دارد و از طرف دیگر سعی دارد به ما بگوید ما نگران اقتصاد خانواده شما هستیم.
به ما اعتماد کنید
مخاطب باید به رسانه اعتماد کند، آنوقت است که هرچه بیشتر در تسخیر آن درخواهد آمد. همهی ما، حتی بیخبرترینمان دیگر فهمیدهایم که اهداف این شبکهها عوض کردن سبک زندگی ایرانی اسلامی است و این جنگی است که به نرمی پای دشمن را تا خانههایمان باز کرده است. بنابراین برای جلب دوبارهی اعتمادی که منتقدین و تحلیلگران و روانشناسان و جامعهشناسان، با مشاوره و حرف و نقد در سالهای گذشته، سعی کردند آن را سلب کنند، از حربهی حمایت از تولید ملی استفاده میکنند.
هر روز بیشتر از دیروز
بابت تبلیغاتی که از سوی کارخانجات و صاحبان صنایع و محصولات ایرانی به شبکههای جم پرداخت میشود، دشمن دیرینه، در لباس دوست، روز به روز بیشتر تطمیع میشود و هر روز یک شبکهی جدید به کاروان شبکههایی که هر کدام سلیقهای از مخاطب را نشانه گرفته است، اضافه میشود. گروه شبکههای جم، حالا دیگر دارد از خودمان پول میگیرد، تا سبک زندگی مان را عوض کند، اعتقاداتمان را نشانه بگیرد، جوانهایمان را پای برنامههایی که مملو از مفاهیم ضداخلاقی است بنشاند و روز و شب برای کودکان و نوجوانانمان کارتنها و فیلمهایی پخش کند که هیچ تناسبی با فرهنگ ما ندارد.
تناقض در این شبکهها بدجوری توی ذوق میزند، اما چند درصد بینندگان میتوانند تحلیلهای اینچنینی داشته باشند؟ کدامشان به دنبال نیت و غرض اصلی میرود؟ گویا مسئولان مملکتی و وزارت صنعت و معدن هم، قرار نیست همچنان عکسالعملی در اینباره نشان دهند.
تلوزیون داخلی چه میکند؟
هنوز هم که هنوز است، با وجود زمین خوردن اقتصاد و تولیدات داخلی و کارگاهها و کارخانجات و خارج شدن ارز از وطن به سمت کشوری مثل چین و گسترش مصرفگرایی در میان خانوادهها و افتادن در تسلسل مصرف و تباهی! و در خطر افتادن فرهنگ بیش از اقتصاد، باز هم در میان پیامهای بازرگانی شبکهی ملی شاهد تبلیغ محصولات خارجی هستیم. خمیردندان و کرم و ... و خبری از ایدهی جذابی در زمینهی اطلاعات دادن حول محصولات ایرانی و قیاس آنها با نمونههای خارجی و بررسی قیمت و ... نیستیم! حتی تعرفهی تبلیغات تلوزیونی آنقدری زیاد است که جز قولهای اقتصاد، کسی نتواند از پساش برآید.
تلوزیون ایران، میتواند با ارائهی بستههای تبلیغی جذابتر، با ایدههایی ساده و کمک گرفتن از مشاوران تبلیغاتی باهوشی که در کشورمان کم هم نیستند و تعرفهی تبلیغاتی معقولتر، این خلاء را پر کند و همانطور که دیدیم سریالهای ایرانی با استقبال بیشتری از سریالهای ترکی روبهرو شدند، قطعا تبلیغات داخلی برای صاحبان محصولات ایرانی، هم بیدردسرتر است، هم بخاطر مخاطبان بیشتری که در سراسر ایران دارد، مشتری بیشتری را جذب میکند و هم هزینهی آن در همین کشور و برای همین مردم صرف میشود.
دیدگاه شما