تاریخ : 25. مهر 1395 - 12:17   |   کد مطلب: 19934
شاید زمان آن رسیده باشد که بحثی جامع درباره شجریان بماهو شجریان آغاز شود. خبرگزاری تسنیم در پرونده «شجریان؛ از سپیده تا فریاد» این موضوع را بررسی می‌کند.

صبح رزن به نقل از خبرگزاری تسنیم:

«محمدرضا شجریان» را باید در گیومه گذاشت. شنیدنِ این نام در ذهن هر ایرانی تصویری خاص و متفاوت ایجاد می‌کند؛ یکی با شنیدنِ نامش «سپیده» را زمزمه می‌کند، یکی زیر لب «مرغ سحر» می‌خواند، یکی حال و هوایش رمضانی و ربنایی می‌شود، یکی «چهارگاهِ» «دستان» به ذهنش می‌رسد و یکی هم «فریاد». کسی هم ممکن است هیچ‌کدام از این آثار را به یاد نیاورد اما یادِ این بیافتد که بدون شنیدن آثارش، به یکباره طرفدارِ شجریان شده است؛ آن هم از حدود هفت سال پیش.

بیراه نیست اگر گفته شود که هر کدام از آثار شجریان از ماندگارهای موسیقی ایرانی هستند و مخاطبان واقعیِ این خواننده با شنیدن نامش بخشی از آثار او را در ذهن تداعی می‌کنند؛ این همان شناخت شجریان به واسطه هنرمند بودنش است. اما او چند سالی است که وجوه دیگری هم پیدا کرده است. وجوهی خلق شده به دست حاشیه‌های جدید اطرافش.

مخاطبان اصیل و واقعی موسیقی ایرانی و البته صدای شجریان، اهل ادبیات و اندیشه‌اند. وقتی خواننده‌ای کلامِ آوازش از اشعار حافظ، سعدی، مولانا، خیام و دیگرانی در این قدوقواره باشد، مخاطبش هم باید با این کلام آشنا باشد. برای این که مخاطبی آثار شجریان را خوب درک کند، باید عرفان حافظ را درک کند، صراحت، شیوایی و عاشقانه‌های سعدی را با  تمام وجود حس کند، شیدایی مولانا را بفهمد. در کنار این درک ادبی بالا، موسیقی را هم باید درک کند، باید حوصله داشته باشد و ساعتی دور از هیاهوهای دنیای امروز یکی از آوازهای این خواننده موسیقی ایرانی را انتخاب کند و بشنود.

همین‌طوری و به یکباره یا به تعبیر امروزی‌ها «یهویی» نمی‌شود مخاطب شجریان و آوازش شد اما برخی شدند و این عجیب بود. اما آیا شجریان هم در حادث شدن این اتفاق عجیب، نقشی داشت؟ در این میان هستند کسانی که گمان می‌کنند طرفدار محمدرضا شجریان هستند اما واقعیت این است که نیستند. تشخیص این موضوع چندان دشوار نیست؛ آن‌ها با شنیدن نامِ شجریان یاد هیچ کدام از آثارش نمی‌افتند، هیچ کدام از آوازهایش را زمزمه نمی‌کنند؛ در حقیقت آن‌ها طرفدارِ هنرِ شجریان و موسیقی ایرانی نیستید و متاسفانه باید با صراحت گفت که آن‌ها در خیلِ «طرفدارنماها» قرار می‌گیرند.

اگر از این طرفدارنماها پرسیده شود که «سِرعشق» یا «همایون مثنوی» در کدام دستگاه خوانده شده یا به بیان بهتر: اصلا دستگاه چیست؟ پاسخی ندارند. اگر از آن‌ها خواسته  شود «قاصدک» را زمزمه کنند هرگز نمی‌توانند. آن‌ها هیچ ذهنیتی از شاهکارِ «نوا مرکب‌خوانی» ندارند.

طرفدارنماها، طرفدار چه چیزی درباره شجریان هستند؟ آن‌ها طرفدار کدام شجریان هستند، آن‌ها صرفاً طرفدار اظهارات عامیانه و موضع‌گیری‌های جناحی و سیاسی او هستند. آن‌ها شجریان را دوست دارند تنها برای اینکه اعتراضی کند و آن‌ها این بار به نام او کف و سوت بزنند. حالا وقت آن رسیده که این جمله گفته شود که طرفدارنماها همان کسانی هستند که دشمنان اصلیِ وقارِ هنری شجریان قلمداد می‌شوند. هرچند آغازگر و زمینه‌ساز این فرصت‌طلبی، خود شجریان باشد.

متاسفانه پس از موضع‌گیری‌های سیاسی نابلدانه محمدرضا شجریان در سال 1388 برخی این هنرمند را بدون نگاه هنری ستایش و برخی نیز او را (باز هم بدون نگاه هنری) به طور کامل تکفیر کردند. در واقع هر کسی از ظن خود با شجریان برخورد کرد و نتیجه این شد که یکی از سرمایه‌های هنری ایران بر اثر اشتباهات خودش و البته فضاهای سیاست‌زده‌ اطرافیان و همینطور برخی مخالفانش، برای چند سالی در سایه باقی بماند و اکنون او در بستر بیماری است.

در تمام سال‌های بعد از فتنه سال 88 این اعتقاد وجود داشت که موضع‌گیری‌های شجریان علیه «نظام جمهوری اسلامی ایران» بوده است و ورود رسانه‌های خارجی و شبکه‌های مخالف این نظام ماجرا را جدی‌تر هم کرد. هر روز جنجالی علیه جمهوری اسلامی با بازخوانی فرصت‌طلبانه برخی مواضع شجریان علیه این نظام در رسانه‌ها به راه می‌افتاد و عده‌ای با مخفی شدن پشت او و به اصطلاح از موضع او بر نظام جمهوری اسلامی شوریدند. اما اکنون و در ماه‌های اخیر و البته پیش از شدید شدنِ اوضاع بیماری‌اش، در مصاحبه‌ای مطالبی بیان کرده که به نوعی پالس مثبت او، عقب‌گرد از مواضع گذشته‌اش یا اگر خوش بینانه نگاه شود، شفاف کردن مواضع‌ گذشته‌اش تلقی می‌شود.

صحبت‌های جدید او حتی اگر اینطور قضاوت شود که زمینه‌سازی برای حضور دوباره اش است، می‌تواند باز هم دست مایه فرصت و بهانه‌ای باشد که اگر او تلویحاً یک گام به عقب نشسته، حرف‌های جدیدش شنیده شود. او چندی پیش گفته بود:«شما فرض کنید هر نظامی؛ مثلاً در نظام جمهوری اسلامی که همه آن را پذیرفتند، یک آدمی می‌آید یک کار اشتباهی می‌کند. ما به او تذکر می‌دهیم. این تذکر دلیل آن نیست که با نظام جمهوریت مخالفیم. این آدم اشتباهی کرده و دروغی گفته است به او تذکری می‌دهیم. یا وقتی به یک نفر می‌گوییم تو حق توهین کردن به مردم را نداری این درافتادن با کل نظام نیست. عده‌ای می‌خواهند سوء‌استفاده کنند که چون این شخص به وزیر یا رئیس جمهور گفته این کار را اشتباه انجام دادی، پس این آدم با اصل جمهوری مخالف است که این ستم است».

هر چند رسانه‌ها اینطور تیتر کردند که شجریان با این صحبت‌هایش می‌خواهد بگوید که اعتراض او در سال 88 به یک شخص بوده و حقیقت آنگونه که برخی گمان می‌کنند نیست، اما هنوز امتناع او از آوردن عنوان «اسلامی» در کنار عبارت جمهوری چنانچه از سر آگاهی باشد، قابل تأویل و تفسیر است به اینکه آیا او با اسلامیت نظام جمهوری اسلامی سر سازش ندارد؟ این ابهامی است که شاید بهترین فرد برای پاسخگویی به آن «محمدرضا شجریان» باشد.

البته برخی همین حد از موضع‌گیری او را یک اشتباه تاکتیکی می‌دانند و از آنجایی که این مواضع را عقب‌نشینی در برابر جمهوری اسلامی می‌خوانند، او را بازخواست می‌کنند. به هر روی شجریان و تمام رخدادهای پیرامون او در سال‌های اخیر موضوعی است که شاید زمان بحث جامع درباره آن‌ها فرا رسیده است. زمان آن شده که «شجریان» را از تمام زوایای ممکن مورد بررسی قرار داد و او را واکاوی کرد.

به همین منظور پرونده‌ جدید خبرگزاری تسنیم با عنوان «شجریان؛ از سپیده تا فریاد» از امروز منتشر می‌شود. در این پرونده گفتگوهایی با گروهی از هنرمندانِ هم‌دوره، همکار و البته شاگردان او صورت گرفته تا شجریان در متن قرار گیرد و از گوشه‌های مختلف بررسی شود.

انتهای پیام/

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن