صبح رزن به نقل از زهراقزیلی - خبرگزاری فارس، فیلم «لاک قرمز» از معدود فیلمهای جشنواره فیلم فجر بود که با تحسین کارشناسان مواجه شد اما نتوانست نظر هیات داوری را به خود جلب کند. این فیلم داستان دختری نوجوان را روایت میکند که در سن شانزده سالگی با بحران جدی مواجه میشود و باید برای عبور از این بحران همه توان خود را معطوف حل مشکلات کند. فیلم، نسبت به بعضی آثار اکران شده به لحاظ محتوا و ساختار یک سر و گردن بالاتر است. سینمای ایران سالهاست که در فقدان آثاری با موضوع نوجوان و توجه درست به این قشر از جامعه رنج می برد اما «لاک قرمز» با نگاه شریفی که به خانواده و جامعه نوجوان دارد مورد توجه سالنداران قرار نگرفت و با تعداد سالن محدود اکران شده است. فیلمی که میتوانست به یک اثر سیاه نما بدل شود اما با نمایش درست و به اندازه معضلات و مشکلات نوجوان در جامعه با امید به پایان می رسد. فیلمساز به درستی از فضای تلخ و پرتنش اثر مخاطب را عبور میدهد و به دوراز شعارزدگی و درشت نمایی فیلمی درخور توجه خلق میکند. سید جمال سید حاتمی (کارگردان) و کامران مجیدی (تهیه کننده) درباره ساختار فیلم و حرکت نکردن به سمت درشتنمایی و مشکلات نوجوانان به گفتوگو نشستیم که در پی میآید.
فیلمی رئال برگرفته از جامعه/ ناامیدی و یاس فیلم را جهتدار میکند
فیلم «لاک قرمز» براساس الگوی رئال ساخته شده و محتوای آن با توجه به شرایط مسایل روز جامعه، «لاک قرمز» فیلم تلخی است اما به دور از سیاه نمایی . درباره نوع هدایت و تفکری که می توانست اثر را به سمت سیاه نمایی هدایت کند اما کاملا از آن پرهیز شد. بفرمایید.
همانطور که گفتید «لاک قرمز» کاملا یک فیلم رئال و برگرفته از اجتماع حال حاضر ایران است اما سیاه نمایی ندارد. فیلم ما یک اثر اجتماعی رئال و به روز است، زمانی سیاه نمایی در فیلم معنا پیدا می کند که قصد و قرض در فیلم دیده شود یا در فیلم ناامیدی باشد وقتی این المان ها با فیلم رئال همراه میشود فیلم جهت گیری می کند و از واقعیت دور میشود و به سیاه نمایی نزدیک می شود.
فیلم پتانسیل سیاهنمایی داشت
زمانی که این فیلم را کار میکردیم از روز اول به این مهم اذعان داشتیم که در تفکر ما پررنگ کردن معضلات و ایجاد یاس وجود ندارد با این نوع تفکر طبیعتا فیلم به سمت سیاه نمایی نمیرود و نرفت.گرچه پتانسیل آن وجود داشت و اگر ما می خواستیم به راحتی می توانستیم به سمت سیاه نمایی حرکت کنیم . ما می توانستیم برخی مسایل را با بزرگنمایی به نمایش بگذاریم و چاشنی یاس و ناامیدی را با آن بیامیزیم و به سمت سیاه نمایی برویم اما اصلا به این سمت نه نویسنده رفت و نه من به عنوان کارگردان، فیلم را به آن سمت هدایت کردم.
آدمهای فیلم به ذات منفی نیستند
جالب است در فیلم بهزیستی به نمایش گذاشته می شود اما به نوجوان قصه (اکرم) کمک میکند، پلیس به نوع دیگری کمک می کند، قوه قضاییه کمک می کند در حالی که در آثار دیگر می بینیم هر یک از این نهاد ها به نوعی به نمایش گذاشته می شوند که فیلم طعنهای به این ارگانها و در نهایت نظام داشته باشد.
همین طور است . در محله یک عروسی شکل می گیرد. آدم های خوب در قصه دیده می شوند اما متاسفانه آن ها هم گرفتار هستند . آدم هایی که ذات یا ذهنیت منفی داشته باشند در کار نمی بینیم اگر اطرافیان این نوجوان با او همکاری نمی کنند زیرا خودشان نیازمند به کمک هستند و نمی توانند بیش از آن که در فیلم نمایش داده شده، کمک کنند. حتی در مخیله مان هم نبود به سمت سیاه نمایی بروند.
دنبال ساخت فیلمی که در جشنوارههای خارجی موقعیت فراهم کند نبودیم
شرایطی را جشنواره های جهانی فراهم می کنند تا فیلمساز با پررنگ کردن هاشورهایی به سمت سیاه نمایی نزدیک شود.
مجیدی: ما از همان ابتدا که قرار گذاشتیم فیلمنامه را کار کنیم قصدمان این نبود که فیلمی بسازیم تا موقعیتی را برای ما در جشنواره های خارجی فراهم بیاورد. ما دوست داشتیم یک فیلم شریف و بومی بسازیم که با مخاطبین خودمان ارتباط برقرار کند. هر فیلمساز و تهیه کننده ای جزء آمالش است که فیلم هم در کشور خودش با اقبال مواجه شود و هم با حضور در جشنواره ها در ارتباط با مخاطب خارجی موفق باشد .
فیلم درخواست حضور در جشنوارههای مهم دنیا داشت و مورد توجه هیات های انتخاب هم قرار گرفت.
مجیدی: بخش بین الملل فیلم به خانم کتایون شهابی (داور کن 2016) سپرده شد. در آن موقعیت تایم چندانی هم نداشتیم با ایشان صحبت کردم گفتند دیر به من اعلام کردید من کار را بارها می بینم و ارزیابی می کنم تا بتوانم آن را به درستی عرضه کنم . ایشان بسیار پخش کننده حرفه ای هستند و از ایشان در همین فرصت تشکر می کنم من فیلم را فرستادم و ایشان فردای آن روز با من تماس گرفتند با مذاکرات اولیه ایشان کار را دوست داشتند و با فیلم خوب ارتباط برقرار کرد. ما زمان برای جشنواره نداشتیم تعطیلات نوروز هم بود مجبور شدیم فیلم را با مسافر به جشنواره کن برسانیم . هیات انتخاب فیلم را دیده بودند و در بخش منتقدین جزء 20 فیلم اولیه بودیم و یادداشت دادند که فیلم انسانی و شریفی است. در جشنواره مونترال با اختلاف یک فیلم، فیلم ما از رقابت جا ماند. ما به جشنواره برلین نرسیدیم اما در جشنواره ردیف A دنیا توانستیم نظر هیات های انتخاب را جلب کنیم که خانم شهابی هم از انتخابشان راضی بودند .
مانعی برای دریافت پروانه ساخت از شورا نداشتید.
مجیدی: سنگ اندازیهایی در ابتدای ارایه فیلمنامه وجودداشت دوستان می ترسیدند فیلم به سمت سیاهنمایی پیش برود و ما برخی مشکلات را آگراندیسمان کنیم .ترس از این داشتند که نکند فیلم جهت دار شود. ما تلاش کردیم تا توانستیم پروانه ساخت بگیرم.
فیلمنامه اولیه از خط قرمزها عبور کرده بود/ لبه تیغ حرکت کردیم
فیلمنامه را چگونه برای ساخت انتخاب کردید؟
مجیدی:فیلمنامه توسط آقای سید حاتمی به من پیشنهاد شد. فیلمنامه مربوط به آقای علیرضا طالبزاده بود که در طول داستان از برخی خط قرمزها عبور کرده بود و المانهایی داشت که ما نمی توانستیم به آن بپردازیم به واسطه این مهم که برخی از آن ها نخ نما بود. ما با نویسنده جوان دیگری آقای امیرمحمد عبدی صحبت کردیم و فیلمنامه توسط ایشان کامل نوشته شد و 180 درجه تغییر کرد . این فیلمنامه با نظارت آقای سید حاتمی نگاشته شد. وقتی این تغییرات عمده حاصل شد تصمیم به ساخت گرفتیم. ما کاملا لبه تیغ حرکت کردیم دختر می توانست به هر سمت و سویی گرایش پیدا کند اما در نوع تفکر آقای سید حاتمی و من این نبود که دختر به سمت رفتارهای غلط در جامعه سوق پیدا کند. ما تلاش بسیار کردیم که دوستان را متقاعد کنیم که ما به دنبال نمایش مشکلات و رفتن به سمت رفتار غلط در جامعه نیستیم .
به دفعات به نیروی انتظامی و بهزیستی رجوع کردیم
با توجه به مشکلاتی که نوجوان با آن درگیر هستند بیش از دیگر فیلم ها کار نیاز به پژوهش و تحقیقات میدانی و اجتماعی داشت.
آقای عبدی براساس پژوهش فیلمنامه را تغییر داد ما یک ایده از فیلمنامه اولیه با نام «بر بلندای کوه» نوشته آقای طالب زاده داشتیم . ایده ای را برداشتیم و آقای عبدی با مشورت بنده کار را تغییر داد . این فیلمنامه به سمتی رفت که به ذهنیت من و ایشان نزدیک بود و فیلمنامه ای شد که دوست داشتیم. پژوهش ما بیشتر در حوزه بهزیستی و نیروی انتطامی بود. مسیری که نوجوانی برای جمع کردن خانواده باید طی کند به دفعات به نیروی انتظامی و بهزیستی رجوع کردیم و مشاوره گرفتیم تا چیزی غیرواقعی نداشته باشیم. خوشبختانه همه چیز درست درآمد.
پدر شرافتش را از دست نداد
معتاد در فیلم شخصیتی به نمایش گذاشته شده که دختر از آن منزجر نیست. دختر حتی در مقابل بی احترامی مادر پس از مرگ پدر او را مورد عتاب قرار می دهد . فرد معتاد در این فیلم برخلاف دیگر آثار به نمایش درآمده در جشنواره فجر فرد کلیشه ای نیست .
زمانی اعتیاد خانواده را خراب و افراد را نسبت به سرپرست خانواده دلزده می کند که سرپرست خانواده اعتیاد به زندگیاش تبدیل شود و خانواده را فراموش کند. در آن زمان است که خانواده از فرد معتاد بدش می آید و به عنوان سربار از آن یاد می شود. در فیلم ما پدر این اتفاق برایش رخ نمی دهد درست است که وضع مالی اش خوب نیست اما تلاشش را می کند. خیلی از افراد در جامعه هستند که تلاش می کنند اما امکان معیشت مناسب ندارند . این پدر هم همین است تلاش می کند، گرفتار اعتیاد است اما شرافتش را از دست نداده، چون شرافتش را از دست نداده دختر ارتباط خوبی با پدر دارد. وقتی پدر را ازدست می دهد از پدر تلاش را به ارث می برد.
دو نوع زن در فیلم نمایش میدهیم/ فیلم تمرکزش روی خانواده است
در فیلم دختر برای خانواده تلاش می کند اما مادر تاب و توان مشکلات را ندارد از این جهت که دختر و تلاشش پررنگ شود شخصیت مادر را ضعیف به نمایش گذاشتید؟
مادر به نسبت ضعیف تر است. دختر باید جای آن را پر کند، مادر در نقطع ضعیف، دختر را در موقعیت قوت پررنگ تر می کند. ما دو نوع زن را در فیلم به نمایش می گذاریم . زنی که ضعیف است و در مقابل مشکلات تاب تحمل ندارد کمر خم می کند اما جایش رادختر پر می کند. ما در جامعه امروز، بچه ها و زنانی داریم که خانواده را سرپرستی می کنند و خانواده توسط آن ها حفظ می شود. این فیلم تمرکزش خانواده است و یکی از اعضای خانواده این کار را انجام می دهد دختر نوجوان به سمتی می رود که تبدیل به یک مادر برای خانواده میشود و زود رشد میکند. در پایان دختر مسیری را طی کرده که به یک رشد رسیده و قابل احترام است.
شخصیت های نمایش داده شده در فیلم چقدر ما به ازای بیرونی دارند و نزدیک به واقعیت هستند؟
در اطراف ما این افراد وجود دارد و چیز عجیب و غریبی نیست . ما اطرافمان از این دست افراد، زیاد است اما ما زود از کنار آن ها عبور می کنیم شاید با این فیلم یک بار دیگر روی افراد اطرافمان عمیق شویم . حتما آقای امیر عبدی مابه ازاهای بیرونی در ذهن داشته تا این کاراکترها را توانسته خلق کند.
تجربیاتم در زندگی به کارگردانیام کمک کرد
نوع کارگردانی ،طراحی صحنه، گریم و... همه درمسیر داستان و به سمت تصویر کردن یک کار رئال است و برخی صحنه ها از جمله سکانس های تاثیرگذار پشت میله های بهزیستی یا دستفروشی دختر است.
بله.تصمیم بر این بود فیلم رئال بسازم. کاراکترها واقعی بودند، زندگی واقعی بود و تصمیم براین بود که نزدیک به روایت مستند گونه شویم با این تصمیم باید همه ابزارها به این سمت هدایت می شد. هیچ چیزی نباید از این قاب بیرون می زد که خودنمایی کند برای این که این خودنمایی اتفاق نیافتد همه ابزارها و تکنیک ها در اختیار این بود که ما را به سمت این فضا نزدیک کند از دوربین روی دست، طراحی صحنه و بازهای بسیار خوب و رئالی که بازیگران ارایه دادند، گریمی که اصلا به چشم نمی آید. اینها همه فکر شده بود و تیمی هم که کمک میکردند در این مسیر بودند همه تلاش کردند تا به این فضا نزدیک شویم. خودمن این فضاها را زیاد لمس کردم و در این محیط بزرگ شدم فضا برای من آشنا تر بود و همین امر باعث شد تا بهتر بتوانم همکارانم را راهنمایی کنم که به سمت رئال بروند و به فضای ذهنی من بیش از پیش نزدیک شوند. شاید بخشی از توفیق من در روایت همان تجربیاتی بود که در زندگی داشتم و در خدمت قرار گرفت.
کارگردانی هم در خدمت تار و پود داستان قرار می گیرد؟
یک قصه وقتی قرار است ساخته شود باید به ساختار آن فکر کرد. شاید سریال «سرزمین کهن» یا فیلم «انگشتر» ( با آقای مجیدی کار کردیم) ساختار کاملا با این اثر متفاوت باشد. ساختار باید درخدمت داستان باشد . برای این فیلم آگاهانه به سمت مسیری رفتیم که به صورت مستند و رئال نزدیک شویم و دوربین روی دست باشد و مانند کارهای قبلی من دوربین روی سه پایه نیست کادر بندی و همه چیز تحت الشعاع این بود که چیزی دیده نشود.
به نوجوانان اتهام نزنیم/ «لاک قرمز» به دختر نوجوان اعتماد به نفس میدهد
با توجه به این مهم که فیلم درباره خانواده و تلاش نوجوان است زمان مناسبی برای اکران فیلم است؟
شاید زمانهای بهتری برای اکران فیلم باید در نظر گرفته میشد در حال حاضر اواخر آذرماه هستیم نزدیک به جشنواره و فیلم ها از تب و تاب می افتد. این آثار نیاز به حمایت دارد اگر آموزش و پرورش از ما حمایت می کرد و دانش آموزان این فیلم را می دیدند بسیار به فروش فیلم کمک می کرد از سوی دیگر مهارت زندگی به دختران و نوجوانان می آموزد
یکی از آفت های امروز جامعه این است که خانواده ها می گویند این بچه کاری از عهده اش بر نمی آید در حالی که این اتهام به نوجوانان و جوانان است حتما اگر در موقعیت قرار بگیرد می تواند مشکلات را مرتفع کند و حتی زندگی را بچرخاند . این فیلم به دختران نوجوان اعتماد بهنفس می دهد که هم به زندگی امیدوار باشد و هم بداند که درچه شرایطی زندگی می کند و چه زندگی خوبی دارد و به نوعی باعث بروز و ظهور توانمندی هایش خواهد بود.
متاسفانه آموزش و پرورش توجه لازم را ندارد. دانش آموزان را برای دیدن فضای شهرک غزالی از طرف مدارس می آورند تا با فضای پشت صحنه و ساخت و ساز آشنا شوند از آنها پرسیدم جدیدا چه فیلمی مدرسه شما را به عنوان اردو برده فیلمی را نام بردند که ربطی به بچه نداشت احتمال انتخاب اولیاء مدرسه شاد بودن فیلم بود اگر آگاهانه از سوی آموزش و پرورش فیلم انتخاب شود در نوع پرورش نسل آینده بسیار موثر خواهد بود. این مختص فیلم من نیست فیلم های دیگر هم هستند که می توانند مهارت زندگی به بچه ها آموزش دهند. نوجوانان در این سن با تهدیدهای مختلف مواجه می شود چرا نباید این فیلم را ببینند در حالی که شرافت در فیلم وجود دارد و اعتماد به نفس و انگیزه به نوجوان می دهد ما به همه این موارد آگاهانه فکر کردیم و به عنوان کلاس درس است. هم منافع جمعی برای جامعه دارد و هم برای پخش فیلم هم موثر است.
مجیدی: با احترام به همه بازیگران که در فیلم کار کردندو خوش درخشیدند متاسفانه فضای اکران به سمتی بود که به من می گفتند فیلم بازیگر استار ندارد و با انتخاب بازیگر نوجوان فیلم هم سرشناس نیست. اما این فیلم نیاز به حمایت دارد ای کاش آموزش و پرورش توجهی به این اثر می کرد . ما آگاهانه همه عوامل را دور هم جمع کردیم. 4 ماه زمان صرف کردیم تا کاراکتر اصلی ، نقش اکرم و قهرمان قصه را برای این نقش انتخاب کنیم با توجه به حساسیت های آقای سید حاتمی داشتند و به نظرم به حق بود و همه بازی ها درست از کار درآمد گروه 4 ماه وقت گذاشت تا پردیس احمدیه انتخاب شد. در حالی که همکاران من می گفتند کار خطرناکی است اما اعتقادم این است که باید از پتانسیل و چهره های جدید استفاده شود. این فیلم کاملا شخصی است و برای تامین بودجه آن انگیزه ای برای سرمایه گذار وجود نداشت زیرا قهرمان فیلم یک نوجوان است که مورد اقبال جامعه سینما رو نیست زیرا جامعه سینما رو قالبا یک طیف خاصی هستند. نکته بعد قصه مفرحی هم نداریم ما صددرصد ریسک کردیم . متاسفانه سالن مناسب به ما داده نشده سالن های ما تک سانس است با همین بضاعت سالنی که در اختیار داریم شاهد اقبال خوب مخاطب هستیم و رشد 50 درصدی فروش وقتی سالن در اختیارما قرار گرفت شاهد این مدعا است. اگر سالن در اختیار فیلم قرار گیرد فیلم می تواند با اقبال مواجه شود.
انتهای پیام/ ا
دیدگاه شما