زن یک بخش از وجود بشریست که میتواند به نسبت مردان و حتی خیلی بیشتر از آنها بر جامعه بشری اثر گذار باشد به همین دلیل میتوان زن را یکی از عوامل موثر بر تعیین سبک زندگی نیز خواند که بر سایر مفاهیم سبک زندگی همچون خانواده ، ازدواج ، نوع برخورد، نوع لباس و پوشش و... احاطه دارد.
نوع نگاه زن به مردها میتواند یکی از دلایل تغییر برخورد آنها با این جنسیت باشد به گونه ای که اگر خود را در تقابل با مرد ببیند اولویت نخست زندگیش را در پیشرفت شغلی خود قرار داده و عمر خود را صرف رقابت شدید با مردان می کند وقتی زن وارد عرصه کار شد وقت کمتری را در اختیار خانواده قرار میدهد و همین موجب کاهش ارتباط فرزند با والدین میگردد حال کودک اغنای عاطفی از سوی مادر نمیشود و این تأثیراتی بد را در پی دارد زن مهمترین وظیفه خود را که مادر بودن است به جامعه میدهد یعنی فرزند خود را برای تربیت به جامعه می سپارد اگر زن به این نکته پی برده باشد که هر دو –زن و مرد-یک حقیقت اند و تکمیل کننده یکدیگر برای رسیدن به یک هدف هیچ گونه رابطه رقابتی بین زن و مرد به وجود نمی آید. البته اسلام شاغل بودن زن را منع نکرده تا آنجایی که به استحکام خانواده و تربیت فرزندان لطمه ای وارد نسازد و حتی در مشاغلی حضور زنان واجب است و در موارد استثناء است که مشاغلی برای زن منع شده باشد زیرا محیط شغلی که زن در آن هست از لحاظ کیفیت باید در حدی باشد که اسلام آن را تایید کند زیرا میتواند بر زن بسیار تأثیر گذار باشد این زن است که باید موثر بودن خود و مرد را به یک میزان در رسیدن به کمال باورکند که این امر با دور کردن نگاههای ابزاری از خود و به دنبال حقیقت بودن از راه کسب علم میسر است.
شغل در زندگی های دختران جوان نیز بسیار اثر گذار است طوری که سن ازدواج آنها را بالا میبرد سطح توقعات رو هم افزایش داده از طرفی فرصت های شغلی بسیاری از مردان گرفته شده و به زنان داده میشود که اثرات منفی بیکاری مردان نیز در زندگی همین دختران جوان دیده میشود . البته چیزی که امروزه بیشتر به چشم میخورد و دختران به دنبال آن میروند مشاغلیست که نوعی نگاه جنسی به آنها شده و نه از نوع مشاغلی که مرتبط با علوم و تکنولوژی و... است بلکه دختر ظاهری جذاب از خود ساخته و این ظاهر را برای خود ارزشی دانسته که این اتفاق ناشی از نداشتن سواد رسانه ای این افراد است. یعنی پیام برنامه ها و تبلیغات اطرافشان را نمیتوانند درک بکنند و نگاهی نقادانه به این موج تبلیغات که به سمتشان هجوم آورده را ندارند روح تجدد با نمادهای بیرونی در آنها دمیده میشود که ممکن است بسیاری از ارزشهای این شخص را دگرگون سازد حالا کسی که این تجدید را برای این زن تعبیر کرده نه آن معنای تغییر در انسان شناختی و جهان شناختی آن رو بلکه، نماد بیرونیش را طبق ارزش های خود به مخاطبین منتقل می کند و موجب دگرگونی در ارزشهای مخاطب که همان دختر است می شود در این حال قدرت تفکر را نیز از او گرفته و این خود نیز به نوعی ظلم به زن محسوب میشود.
زنان، تجدد برخواسته از فکر ملت هایی که دارای نظام ارزشی متفاوت از نظام ارزشی اسلامی اند را می پذیرند حال سعی در هماهنگی نظام های ارزشی خود با روح تجدد میکنند که این موجب تغییر در نظامهای ارزشی آنها می شود. این شخص خوشبختی را که در هر شرایطی میتواند برای خود ایجاد کند و آن نوع ارتباط با خدا و نزدیکی به خدا و رسیدن به آرامش است را در خانه مجلل تر، مبلمان جدیدتر ، ماشین شاسی بلند ، چمکه های زمستانی اش و مانتو های نازک و تنگ تابستانی اش میابد یعنی حقیقت وجود بشر را پنهان میکند و تنها به نیاز مادی آنها می پردازد غافل از اینکه شخصی که در شرایط حال حاضرش به خوشبختی دست نیافته با تغییر شرایط زندگی اش نیز به خوشبختی واقعی دست نخواهد یافت، تجدد کوچک تا بزرگ رفتار و اعمالش را مورد احاطه خود قرار میدهد بطور مثال دست دادن را که به نوعی احترام قائل شدن برای طرف مقابل است بدون درنظر گرفتن شرع در مقابل مردان نیز انجام میدهد. همین روالها که در زتدگی اش جا افتاد بر نوع تربیت فرزندش و همچنین همسرداری اش نیز تأثیر میگذارد در این حال غالب شدن تمدن وارداتی به تمدن اسلامی در زندگی زنان مسلمان را خواهیم دید.
خانم ورمزیار(دانشجوی دانشگاه پیام نور رزن)
دیدگاه شما