تاریخ : 7. اسفند 1391 - 10:52   |   کد مطلب: 2372
نمی دانم اهل بحث با دیگران هستید و تا حالا با کسی در رابطه با یک موضوع خاص بحث کرده اید یا نه. من بحث های زیادی را دیده ام که به نتیجه نرسیده است و در اکثر اوقات هم تنها دلیل آن این بوده که هر دو طرف از مدار منطق منحرف شده اند و کار به لجبازی کشیده است. به نظر شما دلیل این انحراف از مدار منطق چیست؟
نمی دانم اهل بحث با دیگران هستید و تا حالا با کسی در رابطه با یک موضوع خاص بحث کرده اید یا نه. من بحث های زیادی را دیده ام که به نتیجه نرسیده است و در اکثر اوقات هم تنها دلیل آن این بوده که هر دو طرف از مدار منطق منحرف شده اند و کار به لجبازی کشیده است. به نظر شما دلیل این انحراف از مدار منطق چیست؟

خیلی وقت ها بیش از این که بحث کننده به داشتن دلایل قوی و ارائه سند برای پیروزی در یک بحث احتیاج داشته باشد به خصوصیت هایی همچون«ادب»، «احترام» و «صبر و حوصله» احتیاج دارد.این موضوع مخصوصا وقتی که طرف بحث شما یک جوان است و موضوع مورد بحث نیز یک موضوع گفتمانی است و به عقاید او مربوط می شود داشتن این خصوصیات برای رسیدن به نتیجه مطلوب در بحث کاملا حیاتی است.

مثلا وقتی یکی مثل من قرار است با یک جوان و یا نوجوان بر سر موضوعی مثل پوشش ظاهری و نگاهی که به این مسئله دارد بحث کند، دو اتفاق عمده می تواند رخ دهد: اول اینکه من با یک قیافه اخمو و حق به جانب وارد بحث شوم و کل شخصیت و تفکرات طرف مقابل را زیر سوال ببرم و با عصبانیت در همان چند جمله اول او را به شدت تکفیر کرده و متهم به انجام گناهی نابخشودنی کنم.در این صورت است که بحث و گفتگو از مسیر منطق خارج می شود و حتی آوردن خروارها دلیل و برهان هم نمی تواند بحث را به سرانجام مناسبی برساند چرا که این طرز صحبت من موجب خدشه دار شدن غرور طرف مقابل شده و او حالت لجبازی به خود می گیرد و تمام هدفش هم متقابلا این خواهد بود که غرور و شخصیت و تفکرات من را زیر سوال ببرد.

اما اتفاق دوم چیست؟ راه دوم برخورد محترمانه و مودبانه است. وقتی من با کسی که عقاید و رفتارش را قبول ندارم – و او هم همینطور- در برخوردهای مکرر رفتارهای محترمانه ای از خود بروز دهم قطعا همین رفتار مناسب در گام های بعدی ذهنیت طرف مقابل را برای پذیرفتن استدلال های من بسیار آماده تر خواهد کرد. گاهی پیش می آید که همین مقدمات –که به درستی انجام شده است- تاثیر کافی را بر روی طرف مقابل گذاشته و بدون این که گفتگوی خاصی صورت گیرد خود بخود در ذهن طرف مقابل یک تصویر مثبت از اعتقادات و تفکرات من ایجاد می کند و این قدم بسیار بزرگی است. بردباری و خوش خلقی میانبرهایی هستند که در کنار استدلال و منطق می توانند ما را در مسیر امر به معروف و نهی از منکر، زودتر به مقصد برسانند و بر همه ما واجب است که این میانبرها را بلد باشیم.

یکی از مورادی که در بین جوانان بسیار محل بحث قرار می گیرد موضوع پوشش ظاهری و مخصوصا حجاب خانم ها و آقایان است. شاید خیلی وقت ها ما با دیدن یک آقا و یا مخصوصا یک خانم بدحجاب او را منحرف بدانیم و هنگام بحث نیز به تندی به عقاید و افکار او بتازیم اما در این رابطه توجه شما را به بخش هایی از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با طلاب حوزه های علمیه خراسان شمالی جلب می کنم. ایشان در این دیدار فرمودند:«خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانون های فرهنگی هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود:«و سنه من نبیه»، که ظاهرا عبارت است از «مداره الناس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده ای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهایی که در استقبال امروز بودند و شما –هم جناب آقای مهمان نواز و هم بقیه آقایان- الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانم هایی بودند که در عرف معمولی به آنها می گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چکار کنیم؟ ردش کنیم؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص های این حقیر باطن است، نمی بینید. «گفتا شیخا هرآنچه گویی هستم/آیا تو چنان که می نمایی هستی؟». ما هم یک نقص داریم او هم یک نقص دارد. با این نگاه و این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. »(بیانات رهبر معظم انقلاب در سفر به خراسان شمالی)

 

طیب سعیدی

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن