«بیست و یک روز بعد» چه ویژگیهایی داشت که با معیارهای شما مطابق شد و بازی در آن را پذیرفتید؟
وقتی بازی در «بیست و یک روز بعد» به من پیشنهاد شد من هیچ شناختی از آقای محمدرضا خردمندان (کارگردان) نداشتم، چون این کار اولین کار بلند ایشان بود. بعد از گپ و گفتهایی که با آقای خردمندان داشتم، به این نتیجه رسیدم که ایشان توانایی و شناخت خوبی نسبت به این حوزه دارند. بنابراین با اینکه نقشم در این فیلم کوتاه بود، اما به ایشان اعتماد کردم و از نتیجه کار هم راضی بودم.
آیا کارگردان این فرصت را برای بازیگران فیلماش بهوجود میآورد که دستشان را براساس خلاقیتهای شخصیشان باز بگذارد یا حرف، حرف خودشان بود؟
نه، دست بازیگران را بازمیگذاشت، البته در حد چارچوبی که برای خودشان قائل بودند. سر صحنه بارها میشد ما پیشنهاد میدادیم که اگر این جمله را طور دیگری بگویم چطور است یا فلان حرکت را انجام دهیم، چطور میشود و... ایشان جوانی روشن و بااستعداد بود و مفهوم کارگردانی را بخوبی درک و از انرژیهای دورش بدرستی استفاده میکرد. او بازیگرانش را بخوبی هدایت میکرد و به نتیجه دلخواه میرسید.
ظاهرا کوتاهی و بلندی نقش هم برایتان اهمیتی ندارد؟
نه، اصلا. این البته خیلی کلیشهای است، اما اندازه نقش مهم نیست و این اندازه خود بازیگر است که اهمیت دارد، ولی درمجموع فکر میکنم اتفاقا در نقشهای کوتاه کار بازیگر راحت است و میتواند بازی را که دلش میخواهد بهتر ارائه دهد.
پدری که در این فیلم نقشاش را بازی میکنید کمی بداخلاق و با سوءنیت است. قبول دارید که سویههای منفی این نقش خیلی پررنگ است؟
فکر میکنم این شخصیت خاکستری است. یعنی وقتی از دور نگاهش میکنیم، شخصیت خیلی بدخلق و بدجنسی دارد، اما وقتی به او نزدیک میشویم خوبیها و لایههایی دارد که در همان چندسکانسی هم که بازی کرده خوب دیده میشود.
خودتان با نقشهای منفی راحتتر کنار میآیید یا نقشهای مثبت؟
من عاشق نقش منفی هستم، اما نمیدانم چرا کم به من پیشنهاد میشود! به این دلیل نقش منفی را دوست دارم که معمولا در فیلمها و سریالهای ما نقشهای مثبت خیلی یک وجهی و کلیشهای درمیآید، اما نقشهای منفی اینطور نیست و کسی نیست که سانسورشان کند و از آنها ایراد بگیرد.
بازیگر برای زندگی در یک نقش دیگر است که بازی میکند، نه برای اینکه مردم تشویقش کنند یا نه. اتفاقا به نظر من بازیگر اگر نقش منفی را به قدری منفور بازی کند که احساس مردم نسبت به خودش هم تغییر کند، یعنی در آن موفق بوده. من هم بارها شده نقشی را بازی کردم که وقتی مردم مرا در خیابان میدیدند، میگفتند این نقشها را بازی نکن در شأن تو نیست! اما من در چنین مواقعی اتفاقا خیلی هم خوشحال میشدم از اینکه نقشم را اینقدر خوب و باورپذیر بازی کردم.
با توجه به اینکه شما در مدیومهای مختلف (سینما، تلویزیون و تئاتر) بازی کردید. به نظرتان بازی در این سه حوزه با هم متفاوت است؟
مطمئنا متفاوت است. هر کدام از این مدیومها جایگاه خاص خودش را دارد و هیچ یک نسبت به دیگری اولیتر نیست، فقط بازیگر هنگام بازی باید تفاوت اینها را بشناسد و بداند در کجا قرار گرفته.
تا این لحظه که از اکران عمومی «بیست و یک روز بعد» میگذرد بازخوردهای فیلم را چطور دیدید؟ بخصوص در فضاهای مجازی که مردم معمولا تعارفات مرسوم را کنار میگذارند و هرچه میخواهند بیرودربایستی میگویند؟
الان یکی دو ماه است که برای فیلمبرداری سریالی در شهرستان هستم و وقت نکردم بازخوردهای مردم را در فضاهای مجازی و... ببینم، اما هر کسی این فیلم را دیده و با خودم صحبت کرده راضی بوده. ضمن اینکه در جشنواره فجر سال گذشته هم «بیست و یک روز بعد» بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفت و یکجورهایی جوایز را درو کرد.
آقای صدیق؛ نظرتان راجع به فضای کلی سینمای این روزها چیست؟
سینمای امروز ما با چنگ و دندان سعی میکند مخاطبش را نگه دارد. گاهی در این سعی و تلاش شاید کمی به سینمای سخیف نزدیک شود یا بعضا دولتی یا... شود، اما به هر حال به هر وسیلهای شده دارد نفس میکشد. امیدوارم کسانی که مسئول حفظ این بخش فرهنگی هستند کمی نگران حال و روز این سینما باشند و اجازه بدهند این سینما که وجههای بینالمللی دارد به حیات درست خودش، درست ادامه دهد. اگر کمکی به آن نمیکنند لااقل سنگ هم جلوی پایش نیندازند.
غیر از تعداد کمی از سوپراستارها، خیلی از بازیگران نسبت به دستمزدهایشان اعتراض دارند. به نظر شما دستمزد بازیگران منصفانه است؟
نه! دستمزدها عادلانه نیست و خیلی کم است. شاید دستمزد ما برای یک پروژه در کوتاهمدت رقم زیادی باشد، اما باید به این نکته هم توجه کرد که ما تمام ماههای سال را سرکار نیستیم و خیلی وقتها کاری انجام نمیدهیم.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
الان سر فیلمبرداری سریال «گیلهوا» به کارگردانی آقای اردلان عاشوری هستم که در گیلان فیلمبرداری میشود. برای تئاتر پیشنهادی دارم که هنوز تصمیمی دربارهاش نگرفتهام و در سینما هم یک کار آماده پخش دارم.
از سینمای کودک حمایت نمیشود
فکر میکنم همه بدانند کار اولی که با آن شناخته شدم «زیزی گولو» به کارگردانی مرضیه برومند بود و به همین خاطر همیشه نسبت به حوزه کودک احساس دین و علاقه میکنم. من همین امسال در جشنواره فجر و جشنواره کودک دو فیلم «بیست و یک روز بعد» و «دزد و پری» را درباره کودک داشتم و قرار است «دزد و پری» هم در آینده نزدیک اکران شود. خیلی دوست دارم کارگردانی کودک و نوجوان انجام دهم، اما بازیگری فرصت این کارها را به من نمیدهد. به نظرم الان به این حوزه کمی با دیده اغماض و سهلانگاری نگاه میشود و اگر تلاش خود دوستان علاقهمند نباشد حمایتی از هیچ نهادی برای پیگیری سینمای کودک نمیشود. شاید این حرف خیلی کلیشهای است، اما کودکان امروز جوانان و آیندهسازان فردا هستند و خوراک فکری و رفتاری آیندهشان را باید از امروز رقم بزنیم.
ساناز قنبری
دیدگاه شما