مشرق ،جریان سیاسی خاص یا همان اصلاح طلبان، همه ساله در ایام محرم و یا به بهانه آن، به یکباره صحبتهای عجیب و غریبی را درباره معارف محرّم و مقولات دینی مطرح میکنند.
چند سال قبل بود که سعید حجاریان، تئوریسین ستادی این جریان طی اظهاراتی از این گفت که عملکرد ائمه(س) پس از عاشورا عقلانیتر شد و آنها دیگر به سمت قیام مسلحانه حرکت نکردند چون از سرنوشت امام حسین عبرت گرفته بودند!
او در صحبت های خود حتی از این گفت که امام خمینی(ره) هم پس از انقلاب با اعتدال بیشتری نسبت به پیشاانقلاب عمل کرده است.[1]
حجاریان بعدها در تکذیبی نصفه و نیمه و بدون توضیح، معنای پیش گفته را تکذیب کرد اما پژواک این صحبت های او در میان سایر اصلاح طلبان و همچنین سخنان دیگری که از حجاریان در زمینه ساختگی بودن معنای شهادت توسط روحانیونی مثل شهید نواب صفوی برای توجیه «کیش مرگ» منتشر شد، نشان می داد که تکذیب حجاریان به هیچ وجه قابل باور نیست.
در راستای همین حرکت خزنده، اما چندیست که برخی فعالین اصلاح طلب، ساحت فقه شیعه و روحانیت را هم با تلمیح و حتی بصورت علنی مورد اشاره قرار میدهند و درباره آن حرفهای خطرناکی را به زبان میآورند.
حوالی چهار ماه قبل بود که «عمادالدین باقی»، از فعالان اصلاحطلب در جلسه تشکلی موسوم به انجمن اسلامی مهندسین برای شبهای قدر، با طرح موضوع «علی الگو و علی ابزار» اظهارات عجیبی را در ایام عزاداری برای امیرالمومنین(ع) بر زبان آورد.
او گفته بود:
«در همین فقه حدیث محور (شیعه) هیچ نشانی از اینکه سیره علی و نهج البلاغه او که قدمتش با فقه ما یکی است دیده نمیشود ولی سنت سوگواری برای امام همواره با قوت و قدرت ادامه داشته است. مگر کلمات نهج البلاغه و امام حسین حدیث نیستند؟ چرا در فقه و استنباط احکام حضور ندارند؟...از سنت و سیره امام حسین و کلمات طلایی او در فقه هیچ نشانی نیست و نه او و نه نهج البلاغه جزو منابع و مدارک اجتهاد نبودهاند و ائمهای هم که روایاتشان مدرک بوده است یادبود تاریخ تولد و وفاتشان هیچ توازنی با این دو امام ندارد!»[2]
این صحبت های غلط متأسفانه آنطور که باید حتی توسط طلّاب و حوزویان هم مورد توجه قرار نگرفت تا اینکه چند روز پس از باقی، «نجفقلی حبیبی» دیگر چهره اصلاح طلب نیز طی اظهاراتی در روزنامه آرمان امروز گفت: «اظهار نظر نادرست مراجع و علما دولت و جامعه را دچار مشکل میکند!»[3]
در همین اثنی، مجید انصاری، معاون حقوقی رئیسجمهور روحانی هم طی اظهاراتی در مراسم بزرگداشت شهید آیتالله صدوقی و فرزند وی در یزد، خط اشاره شده را اینچنین ادامه داد:
«حوزههای علمیه ما باید به جای غرق شدن در ظواهر، افرادی مانند صدوقی تربیت کنند، باید انسانهایی اخلاقمدار، روشنفکر و در میان مردم با مردم تربیت کنند تا همچنان روحانیت مردمی بماند و بتواند کار انبیا را ادامهرو باشد.»[4]
و نفر بعدی هم «محمدجواد حجتی کرمانی» از معمّرین اصلاح طلب بود که چند ماه قبل در یک سخنرانی عبارتی تحت عنوان «استبداد صلحا»! را در یک جلسه به کار برد.
اما این خاتمه ماجرا نبود...
غلامرضا ظریفیان، فعال اصلاح طلب و معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات به تازگی در اظهاراتی در یک نشست اصلاح طلبانه و با شمایل عزداراری! که وبسایت جماران آنها را بازنشر داده، گفته است: «یکی از شاخص های ولایت حقیقی این است که ولی حقیقی خود را فدای امتش میکند. اما ولیّ دروغی امت را فدای خود میکند. در این ولایت مردم جایی ندارند، تنها موؤید هستند...قرآن یکی از مصادیق شرک را تبعیت بیچون و چرا و بی منطق از روحانیون میداند؛ البته روحانیون احبار رهبان.»[5]
وبسایت جماران همچنین این اظهارات را با تیتر «در الهیات اموی مردم فدای ولی میشوند/ قرآن یکی از مصادیق شرک را تبعیت بی چون و چرا از روحانیان میداند» منتشر کرده است.
*راز رفتارهای اصلاحطلبان در کنایه به دین و شرع و محرّم چیست؟!/اگر سکوت در مقابل این کنایهها ادامه یابد...
در ظاهر امر، کسی دقیقا معنای این رفتارهای اصلاح طلبان و کنایههای گاه و بیگاه آنها را به شرع مقدس، به فقه شیعه، به مذهب و مقولات دینی و بالخصوص به مکتب عاشورا نمیداند.
همپوشانی کامل این اظهارات، کانونی بودن فرهنگ عاشورا و ترور روحانیت سه شاخصه اصلی است که میتوان در این اظهارات به تماشای آنها نشست.
اگرچه از جانب برخی محافل تحلیلی گمانههایی برای چیستی هدف این اظهارات عجیب وجود دارد اما نکته آنجاست که مهمتر از هدف این صحبت ها، سردی و تنزّه طلبی کسانیست که وظیفهشان روشنگری در مقابل این سخنان و شبهات است.
این سکوت ها پیش از این و در جریان فتنه سال 88، آسیب های بزرگی را بر جای گذاشت.
منابع:
1_http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930807001263
2_mshrgh.ir/739076
3_mshrgh.ir/746688
4_mshrgh.ir/744442
دیدگاه شما