حسن مسلمی نائینی طی یادداشتی نوشت: امروز رئیس جمهور محترم توصیه کردند که آیه 56 سوره مبارک انفال را بخوانیم:
الَّذِینَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا یَتَّقُونَ
کسانی از آنان که با آنان عهد بستی آنگاه عهد خود را در هر مرتبه میشکنند و راه تقوا نپیمایند.
و ارتباط دادند با عهد شکنیهائی که در خصوص برجام از طرف شیطان بزرگ آمریکا و هم پیمانانش انجام شده و از برجام دفاع کردند. بنده نیز توفیق پیدا کردم این آیه و آیات بعد از آنرا مطالعه کنم:
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ
پس چون بر آنان دست یابی چندان به تهدید و مجازات آنان پرداز که پیروانشان را پراکنده سازی، باشد که متذکر شوند.
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَیٰ سَوَاءٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ
و چنانچه از خیانتکاری گروهی (از معاهدین خود) سخت میترسی در این صورت تو نیز با حفظ عدل و درستی، عهد آنها را نقض کن، که خدا خیانتکاران را دوست نمیدارد.
وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَبَقُوا ۚ إِنَّهُمْ لَا یُعْجِزُونَ
کافران هرگز نپندارند که پیش افتادند، (نه) هرگز (خدا و رسول خدا را) زبون نتوانند کرد.
(تقبل الله)
«شیخ طوسی» گویند: مجاهد گوید: این آیه 56 درباره بنیقریظه نازل گردید، موقعی که عهد خود را با پیامبر شکسته بودند زیرا عهد کرده بودند که با رسول خدا صلی الله علیه و آله جنگ نکنند و با دشمنان اسلام متفق نشوند ولی در جنگ خندق با قریش بر ضد مسلمین کمک و معاضدت نموده بودند و خداوند از آنها انتقام کشید.
داستان قوم بنی قریظه از این قرار است:
نقش بنی قریظه در غزوه خندق (احزاب)
عدهای از یهودیان بنی نضیر که بعد از تبعید در خیبر سکونت داشتند به مکه رفتند و برای جلب رضایت مشرکان ، دین آنان را بر حق دانستند.10
و با وعدههایی، قبائل دیگر را بسیج کرده و سپاه احزاب را به راه انداختند 11
و از بنی قریظه خواستند تا با آن همراه شوند، ابتدا نپذیرفتند اما سرانجام نقص پیمان کرده و ایشان را همراهی نمودند .
در جنگ احزاب از تهاجم بنی قریظه و آذوقه فرستادن برای مشرکان ، به هراس افکندن کودکان و زنان سخن به بیان آمده است. 12
همچنین به مشرکان سلاح رساندند و به تصور آنکه سپاه ده هزار نفری احزاب پیروز خواهند شد به جاسوسی و تخریب روحیه مسلمانان پرداختند تا ایشان را در پرتگاه خطر نابودی قرار دهند.13
این جنگ با امدادهای غیبی خداوند به پیروزی مسلمین منجر گشت اما خیانت و پیمان شکنی بنی قریظه در نبرد احزاب که در حساس ترین شرایط صورت گرفت و هستی اسلام در خطر بود ، قابل گذشت نبود ، از این رو هنوز چند ساعت از بازگشت رسول خدا از کنار خندق نگذشته بود که از جانب خداوند مأمور به حرکت به سمت بنیقریظه شد.
بنیقریظه تنها قبیله مطرح یهودی ساکن مدینه بود که تا جنگ خندق پیمان خود را با مسلمین حفظ کرده بودند .
با رسیدن سپاه اسلام مقابل دژهای آنان ، رسول خدا (ص) طبق سیره همیشگی خود ابتدا از آنان خواست اسلام بیاورند چون سر باز زدند ، ایشان را محاصره کردند. 14
مدت محاصره 25 روز به طول انجامید. 15
بنی قریظه از پیامبر خواستند تا با آنان چون بنی نظیر رفتار کند و به ایشان اجازه دهد اموال منقول خود را برداشته از مدینه خارج شوند، اما رسول خدا(ص) نپذیرفت، بار دیگر بنی قریظه از پیامبر(ص) خواستند تا اموال خود را نیز بر جا گذاشته و از مدینه بیرون بروند ولی رسول خدا(ص) باز هم نپذیرفت و فقط خواستار تسلیم شدن بی قید و شرط آنان بود .
کعببن اسد قرظی که بزرگ آنان بود وقتی این قاطعیت پیامبر را مشاهده کرد به قبیله خود گفت: ای قوم از 3 پیشنهاد من یکی را بپذیرید . نخست آنکه به محمد ایمان آورید و عناد را کنار بگذارید ، زیرا او فرستاده خداست و ما صفات او را از احبار شنیدهایم و تورات او را تصدیق میکند . افراد قبیله گفتند : ما هرگز کتاب دیگری اختیار نمیکنیم و دست از دین خود بر نمیداریم .
پیشنهاد دوم اینکه اگر نبوت او را قبول نمیکنید ، زنان و فرزندانتان خود را بکشید و سپس به جنگ مسلمین بشتابید، تا اگر کشته شدید زن و فرزندانتان به دست آنان اسیر نشوند و اگر پیروز شدید باز زن و فرزند دیگری به دست میآورید . افراد قبیله گفتند : پس از آنان زندگی بر ما تلخ است. چگونه آن بیگناهان را به دست خود به کشتن دهیم ؟!
پیشنهاد سوم اینکه مسلمین میدانند ما روز شنبه کاری انجام نمیدهیم و فردا شنبه است. برای غافلگیر کردن آنان صبح همگی با شمشیرهای از غلاف بیرون آمده به آنان حمله ور شویم . باز قوم او نپذیرفتند و گفتند ما احترام شنبه را هرگز نشکنیم ، چرا که برخی پیشینیان ما که حرمت شنبه را زیر پا گذاشتند گرفتار خشم و غضب الهی شدند .
درخواست دیگر بنی قریظه این بود که هم پیمان خود ابولبابه ، به سوی ایشان فرستاده شود تا در خصوص تسلیم شدنشان رایزنی کنند، با موافقت پیامبر (ص) ابولبابه ضمن توصیه به تسلیم شدن، با اشاره به گردن خود به آنان فهماند که کشته خواهند شد.16
به یقین بدترین جنبندگان نزد خدا کسانی هستند که کافر شدند و ایمان نمیآورند ، همان کسانی که با آنها عهد بستی سپس هر بار عهد و پیمان خود را میشکنند و ( از پیمان و خیانت) پرهیز ندارند .»
او از حصار بیرون آمد و دانست که عملش نوعی خیانت به خدا و رسول او بوده است. نادم و پشیمان یک سر به مسجد پیامبر رفت. خود را به یکی از ستونهای آنجا بست تا خدا توبه او را بپذیرد. بالاخره یهودیان بنیقریظه که خود را مجبور به تسلیم میدیدند. رسول خدا به منظور حفظ وحدت و رضایت قبیله اوس و همراهی با آنان، رئیس آن قبیله ، سعدبن معاذ، را به حکمیت برگزید.
غزوه بنی قریظه اوسیان و یهودیان بنیقریظه بدین حکمیت راضی و خشنود شدند. سعد را که در جنگ خندق زخمی شدید برداشته و از مدینه به نزد رسول خدا آوردند و در بین را از او درخواست نیکی در حق بنیقریظه را کردند . او پس از ورود به جمع حکمی داد که تعجب یهودیان و همچنین افراد قبیله اوس که انتظار چنین حکمی را نداشتند و خشنودی خدا و رسول او را موجب شد . او گفت: «مردان آنها کشته شوند ، اموالشان تقسیم و فرزندان و زنانشان اسیر گردند و زمینهایشان میان مهاجرین تقسیم شود .»
مصادف هفتم ذیالحجه پیامبر به مدینه بازگشت . یهودیان را دسته دسته بیرون آوردند و سخن سعد را که خشنودی خدا و پیامبر را نیز به دنبال داشت ،اجرا شد .
برای این کشتار ادلهای ذکر شده از جمله اینکه در عهدنامه ایشان آمده بود که در صورت پیمان شکنی، پیامبر(ص) در ریختن خون ایشان ، آزاد است و اینکه خود ایشان داوری سعد بن معاذ را پذیرفته بودند. 17
غنائمی که از این غزوه بدست آمد میان مسلمانان تقسیم شد و برای اولین بار سهم سواره و پیاده مشخص گردید. 18
بدین صورت آخرین قبیله مطرح یهودیان مدینه از بین رفت. آیات 26 و 27 سوره احزاب در مورد آنان نازل آمده است: « و انزل الذین ظاهروهم من اهل الکتاب من صیاصیهم و قذف فی قلوبهم الرعب فریقاً تقتلون و تاسرون فریقاً و اورثکم ارضهم و دیارهم و اموالهم و ارضاً لم تطؤها و کان الله علی کل شیء قدیراً ؛ از اهل کتاب آن گروه را که به یاریشان برخاسته بودند، از قلعههایشان فرود آورد و در دلهایشان بیم افکند. گروهی را کشتید و گروهی را به اسارت گرفتید و خدا زمین و خانهها و اموالشان و زمینهایی را که بر آنها پای ننهادهاید، به شما واگذاشت و خدا بر هر کاری تواناست.»
حال در تعجب هستم که جناب رئیس جمهور چگونه قوم بنی قریظه را با کدخدا شبیه سازی کرده اند؟ چرا رئیس جمهور آیات بعدی را نخواندند تا متوجه شویم پیامبر (ص) چگونه با عهد شکنان برخورد کردند؟
دیدگاه شما