به گزارش خبرگزاری فارس، جام جم نوشت: ماجرای آشنایی اعضای گروه جهادی مقداد با یکدیگر به زمان دانشجویی بر میگردد، زمانی که آنها با هم در دانشگاه درس میخواندند. بعد از فارغالتحصیلی، همه به دنبال کار رفتند، ازدواج کردند و بچهدار شدند؛ اما این باعث نشد که در کنار هم و با هم کار نکنند. اوج داستان اما مربوط به از دو سال پیش است. زمانی که همه اعضای گروه، که همه هم دهه شصتی هستند، یک تصمیم مهم گرفتند. تصمیم گرفتند که از تهران کوچ کنند. البته این کار در ابتدا ساده نبود. بعضی از آنها شغل خوب و شرایط اجتماعی خیلی خوبی داشتند. در نهایت اما دل به دریا زدند و از شغل خود استعفا دادند، باروبنه جمع کردند و از پایتخت دل کندند و راهی یکی از مناطق محروم شدند تا برایشان شرایط معیشتی مناسبی بسازند.
16 زوج جوان از تهران راهی استان گیلان، شهرستان رودبار، بخش خورگام شدند. بخش خورگام که اقوام تات و کرد کرمانجی در آن ساکن هستند، 43 روستا دارد و شغل غالب مردم روستا هم کشاورزی است. خورگام جایی که محل زندگی و فعالیت این گروه هم است. محمدصادق حیدری، رئیس گروه جهادی مقداد درباره اینکه چرا گیلان را انتخاب کرده اند و اینکه آیا استان محرومتری وجود نداشت، به ما میگوید: «اتفاقا محرومیت استان جدی است. منطقه هنوز آب شرب ندارد و لولهکشی آب هم به خانهها کشیده نشده است.» حیدری تعریف میکند که برای آب آشامیدنی او به همراه اعضای گروه و مردم روستا از چشمه آب استخراج میکنند. او تأکید میکند که فقر زیر سرسبزی استانهای شمالی پنهان شده است. داستان پیدا کردن بخش خورگام هم جالب است. هرچند گروه یک شورای تصمیمگیری دارد که همه تصمیمات و فعالیتها براساس آن انجام میشود، اما سالها پیش زمانی که یکی از اعضای گروه از این منطقه عبور کرد به محرومیت آن پی برد. البته آن زمان که گروه تصمیم به مهاجرت گرفته بودند، مناطق دیگری هم در نظر داشتند، اما در نهایت، خورگام برای کار، فعالیت و زندگی انتخاب شد. نکته مهم اما برای گروه که از همان اول هم اهمیت داشته، ایجاد اشتغال بوده است. به خاطر همین هم این گروه یک شورا دارد، به نام شورای معیشت. شورایی که قبل از ورود به منطقه خورگام، شش ماهی در این منطقه، به شناسایی و تحقیق پرداخت تا مهمترین بخش ماجرا، یعنی اشتغالزایی انجام شود.
هر منطقه، یک تخصص
در همین شناساییها و تحقیقها بود که اعضای گروه متوجه میشوند نیازهای اشتغالزایی در هر کدام از روستاها با آن دیگری متفاوت است و همین هم روند کار را تغییر میدهد. حیدری میگوید دارایی منطقهای هر کدام از روستاها متفاوت است. روند پیشرفت و اشتغالزایی هر کدام از روستاها با آن دیگری متفاوت است و هیچ کدام از روستاها هم برای اشتغالزایی از الگوی یکسانی پیروی نمیکند. اتفاقا همین باعث شده است که شورای معیشت هر کدام از زوجها را برای یک روستا در نظر بگیرد. این البته به این معنا نیست که از تخصص هر کدام از خانوادهها در روستاهای دیگر استفاده نمیشود. اعضای گروه با هم در ارتباطند و در مشکلات و پیشرفتهایشان با هم تعامل دارند. همین متفاوت بودن روستاها از یکدیگر باعث شده است هر کدام از زوجها به روستایی بروند. به عنوان مثال، فارغالتحصیل گیاهان دارویی در یک روستا ساکن شد و کارشناس ارشد کشاورزی هم در روستایی دیگر. حالا دو سالی از فعالیت این گروه در شمال کشور میگذرد. آنها در سال اول فعالیت، حدود 1800 متر از سطح منطقه را زیر کشت بردند؛ اما شاید یکی از مهمترین کارهایی که آنها در زمینه کشاورزی در منطقهای که ساکنش هستند، انجام دادند، کشت زعفران باشد. سال گذشته بود که یکی از استادان دانشگاهی در رشته کشاورزی به منطقه آنها رفت و در تحقیقاتی هم که انجام داد، متوجه شد کشت زعفران در این منطقه مناسب است؛ به لطف این گروه در 20 منطقه کشت زعفران انجام و برای 20خانواده هم اشتغالزایی شده است؛ حیدری میگوید: «بهترین کاهوی ارگانیک کشور هم در این منطقه تولید میشود.»
مهاجرت معکوس داشتیم
شاید مهمترین کاری که در روستا انجام شده است، ایجاد اشتغال برای افراد گرفتار اعتیاد در روستا باشد. حیدری توضیح میدهد: «یکی از روستاهای ما بیشترین ادوات کشاورزی، بیشترین جمعیت، بیشترین جوان بیکار و معتاد را دارد. باید برای این روستا کاری میکردیم.» کار روی فرهنگ مواجهه با معتادان و نظر اهالی بر آنها سخت است. حیدری اما میگوید که هدف اولیه، یعنی اشتغالزایی به کمک آمد. حالا چند خانواده که عضوی از آنها به اعتیاد دچار هستند، در زمینهای کشاورزی، قرار است زعفران بکارند. طرحهای کشاورزی گروه 16 زوج جذاب است. رحیمی میگوید: «ما قرار است در زمینه چرم و پوست و مصنوعات آن نیز کارخانهای احداث کنیم.» به گفته رحیمی مقدمات کار انجام شده است و بهزودی هم کارخانه احداث خواهد شد. در این میان برای شروع کار، 120 نفر از اهالی روستا آموزشهای مقدماتی دیدهاند و در فاز ابتدایی کار، گروه قول داده 60 نفر از اهالی آموزشدیده را استخدام رسمی کند. کار اشتغالزایی در 43 روستا، این قدر خوب بوده که به گفته مسؤول گروه جهادی مقداد، حالا چهار خانواده به روستاهای خود بازگشتهاند، دوباره ساکن روستا شدهاند و حالا روستانشینی را به شهرنشینی ترجیح دادهاند و مهاجرت معکوس اتفاق افتاده است.
فرهنگ روستا را ارتقا دادیم
کشاورزی، کاشت و برداشت زعفران و کاهو تنها کاری نیست که این گروه در روستاهای محروم انجام میدهند. به گفته حیدری، آنها هر کاری که از دستشان بربیاید در این منطقه و در این روستاها انجام میدهند. چون اعضای گروه این روستاها را که خودشان هم در آنجا ساکن شدند، جزو خانه خود میدانند.
درست است که عمده کارهای این گروه در زمینه اشتغالزایی است اما در این منطقه کارهای عمرانی، فرهنگی، ورزشی و درمانی هم انجام میشود. لولهکشی گاز به مدارس، درست کردن طویله برای دامها، ساخت مدرسه، خانه و حمام از کارهایی است که مهندسان گروه انجام دادهاند. یکی دیگر از کارهای جذاب گروه کارهای فرهنگی است. برگزاری جشن تکلیف برای دختران نوجوان، پخش نذری آبگوشت ماهانه و پخش 1500 چادر رایگان در بین خانمهای روستاها، از اتفاقات فرهنگی است.
سال اول فعالیت این گروه جهادی اتفاق جالبی افتاد. گروه تصمیم گرفت که با اجاره سالن ورزشی کلاسهای ورزشی به صورت رایگان برگزار کند. به گفته حیدری برای اولین بار بود که خانمها میتوانستند ورزش کنند. امکانی که در روستا وجود نداشت و حالا با کمک 16 زوج جهادی و با حمایت صد درصدی اهالی روستا به سرانجام رسید.
حقوقمان کمتر است
«دو میلیارد تومان فقط هزینه فعالیتهای ما در این دو سال، در زمینه کشاورزی بوده است.» این را حیدری میگوید؛ اما خیلیها می پرسند هزینههای گروه از کجا تأمین میشود؟ هزینههای خود خانوادهها در این شرایط اقتصادی سخت، از کجا به دست میآید؟ به جز کمک خیرین و مساعدتهایی که از آستان قدس رضوی و سپاه پاسداران داشتند، عمده هزینهها از برندی که زیر نظر گروه کار میکند، تأمین میشود. یک برند که در زمینه عفاف و حجاب کار میکند و اتفاقا از نظر حیدری که خود یک طلبه پایه هشتمی است، خیلی هم خوب خودش را بین مخاطبان شناسانده است. دلیل او برای این حرف هم کسب رتبه اول در جشنوارههای ملزومات حجاب است.
بسیاری از هزینههای گروه از سود باقیمانده از این برند به دست میآید. در این بین باید به حقوق اعضای گروه، یعنی 16 زوج هم اشاره کرد. حقوقی که حدود یک میلیون و 500 هزار تومان است. حیدری میگوید: «بسیاری از این دوستان که امروز با ما همراه شدهاند، دو سال پیش حقوقی معادل سهمیلیون و چهار میلیون تومان میگرفتند. امروز اما حقوق کمتری دریافت میکنند.» مشکلات اقتصادی باعث نشده اعضای گروه خم به ابرو بیاورند و بخواهند که منطقه را ترک کنند. اتفاقا با وجود شرایط سخت منطقهای، نبود امکانات در منطقه و مشکلات اقتصادی، باز هم بسیاری از افراد دوست دارند وارد این گروه شوند، چهار طلبه و یک خانم پرستار به همراه همسرش که دکترای فناوری دارد، خواهان مهاجرت به خورگام هستند. حیدری اما میگوید که اعضای گروه دوست دارند آرامآرام کار را پیش ببرند. در هر صورت ورود هر زوج به مجموعه، دو تا سه میلیون تومان هزینه دارد.
انتهای پیام/
دیدگاه شما