به گزارش صبح رزن به نقل از تبیان،دفع کرونا در خیلی از کشورها فقط یک نسخه دارد، آن هم عمل به دستاوردهای پزشکی است، اما در کشورهایی که فرهنگ دینی در آنها نقش موثر دارد، علاوه بر عمل به توصیههای پزشکان، ذکرها و دعاهایی هم برای دفع بیماری مطرح میشود. در تفکر دینی به دلایل مختلف، امکان نزول بلا وجود دارد و گاهی گناهان مردم جامعه دلیل پدید آمدن بلایا عنوان میشود. برای همین است که استغفار و بازگشت به معنویات، به عنوان راهکاری برای دفع بلا توصیه میشود.
اما شاید برای شما هم سوال باشد که معنویات چه کمکی به سلامتی ما میکند؟ آیا واقعا خداوند به خاطر گناهانمان بلا نازل کرده؟ برای به دست آوردن پاسخ این سوالات، با حجتالاسلام حمیدرضا مظاهری سیف، مدیر موسسه بهداشت معنوی، استاد حوزه و دانشگاه و مولف کتابهایی در حوزه عرفان و اخلاق اسلامی از جمله "تجربههای عرفانی در ادیان" و "معنویت رهایی بخش" گفتوگو کردیم. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
وقتی کرونا وارد کشور ما شد، تعداد زیادی دستورالعمل دینی برای دفع بلا، ارتباط با خدا و به طور کلی افزایش معنویت در جامعه مطرح شد. در بحران کنونی معنویت چه نقشی میتواند ایفا کند؟ آیا توصیههای دینی، نسخه درمانی هستند یا فقط تابآوری ما را بیشتر میکنند؟
انسان یک موجود چند بعدی است. یک بعد جسمی دارد، یک بعد روانی دارد، یک بعد معنوی و روحانی هم دارد. ابعاد وجودی ما از هم گسیخته نیست. یک موجود یکپارچه را تشکیل داده که دارای چند بعد است. این ابعاد انسان مانند یک سیستم از هم اثر میپذیرند و روی هم اثر میگذارند. روان ما وقتی آشفته باشد، جسم ما هم خوب عمل نمیکند، برای همین ما بخشی از بیماریها را داریم که به آنها «بیماریهای روان تنی» میگویند و در اثر نگرانی و استرس به وجود میآیند.
در شرایط فعلی، بیشتر باید روی عقلانیت جامعه کار کنیم. الان بعضیها دچار وسواس ملاحظات بهداشتی شدند. این آسیب روانی و رفتاری ناشی از سستیهای معنوی است. خللی وجود دارد و بنای روانی ما روی پایههای استوار معنوی نایستاده است
از آن طرف حال خوب، آرامش و امید باعث میشود سیستم جسمی ما خوب عمل کند. تعادلی که در بعد روانی ما برقرار میشود، ذهن ما را در یک مسیر درست عملکردی برای تدبیر بدن قرار میدهد. تاثیر روان بر جسم کاملا اثبات شده است.
در سالهای اخیر، کشف کردهاند که بعد معنوی هم تاثیرگذار است؛ هم بر روان و هم از طریق روان بر جسم. یعنی انسانهای معنوی، آرامتر و امیدوارتر هستند و در مواجهه با مشکلات تابآوری بیشتری دارند و در بعد رفتاری هم ملاحظات بیشتری را رعایت میکنند. آدمهای معنویتر و معمولا مذهبیتر کمتر آسیب به جسم خودشان میزنند، چون نگاهی به جسمشان دارند که گویی امانت است در دست آنها؛ لذا تحقیقات نشان داده است آدمهایی که مذهبیترند کمتر خودکشی میکنند. این نگرش یک انسان معنوی است و به داشتههای خودش، به عنوان نعمتهای الهی نگاه میکند.
در ماجراهای اخیر، انتظار میرود که انسانهای مذهبیتر بیشتر مراقبتهای بهداشتی را رعایت کنند. به خاطر اینکه این آدمها اهل مراقبت، ملاحظه و رعایت هستند و این در ساختار شخصیتی آنها جا افتاده.
در حقیقت چون بعد معنوی میتواند روی حالات روانی سلامتبخش ما تاثیر مثبت بگذارد، میتواند روی سلامتی جسم ما هم اثر مثبت داشته باشد. تحقیقات علمی هم این را نشان میدهد و برای همین سازمان جهانی بهداشت در این چند دهه اخیر، بعد سلامت معنوی را به ابعاد سلامتی اضافه کرده؛ یعنی قبلا به سلامت جسم و روان میپرداختند، ولی الان سلامت معنوی را هم اضافه کردند. کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت هم متعهدند که بر اساس فرهنگ خودشان سلامت معنوی را در برنامههای خدمات سلامت وارد کنند.
اینکه به طور کلی سلامت معنوی بر سلامت جسم اثر دارد را تببین کردید، اما در شرایط فعلی این سلامت معنوی چه کمکی به مردم میکند؟
موضوعات مربوط به سلامت معنوی در دو جنبه قابل بررسی است. یکی اینکه افراد دچار ضعفهای معنوی هستند و به این ضعفها و کاستیها رسیدگی کنند و سلامت معنوی خود را بازیابند. دیگر اینکه از نظر سلامت معنوی حال خوبی دارند و می توانند با برنامهها و مراقبتهای معنوی بهتر شوند و در مسیر شکوفایی پیش روند.
سلامت معنوی در معنای دوم، اصول و ضوابطی دارد. یکی از اصولش این است که ما در شرایطی که مردم در توهم و ترس هستند، نمیتوانیم به شکوفایی معنوی آنها برسیم. اول باید توهمزدایی کنیم. شما نمیتوانید در این شرایط توهمی به مردم بگویید که فرصت دارید برای رشد معنوی. فقط براساس واقعگرایی معنوی میتوان رشد و سلامت معنوی را تعریف کرد، نه براساس توهمات، خرافات و جوّی که در جامعه شکل گرفته و افراد را در وضعیت متزلزل و اضطرابی قرار داده است.
بلا گاهی برای عقاب گناهان است، گاهی هم برای ارتقای درجات افراد است تا مقامات معنویشان بالاتر برود و رشد کنند. یک مورد دیگر هم این است که استعدادها و توانمندیهایشان را کشف کنند. شما در بحرانهاست که قابلیتهایتان را کشف میکنید
سلامت معنوی به معنای اول یعنی شناسایی ضعفها و کاستیهای معنوی در شرایط کنونی برای برخی از افراد امکانپذیر است. زیرا در این اوضاع کسانی که دچار ترس و توهم می شوند، معلوم می شود که کاستیهای معنوی دارند. با این وصف میتوانیم و بلکه لازم است که راهکارهای مربوط به برطرف کردن کاستیهای معنوی را به آنها بیاموزیم و از این جهت به سلامت معنوی آنها کمک کنیم. برای این افراد، معنویت نمیتواند یک منبع نیرو و مقاومت در شرایط بحرانی باشد، بلکه شرایط بحرانی برای آنها فرصتی ایجاد کرده تا ضعفهای معنوی خود را ببینند و برای رفع آنها در جستجوی راه حل و برنامه باشند.
در شرایط فعلی، بیشتر باید روی عقلانیت جامعه کار کنیم. الان بعضیها دچار وسواس ملاحظات بهداشتی شدند. این آسیبروانی و رفتاری ناشی از سستیهای معنوی است. خللی وجود دارد و بنای روانی ما روی پایههای استوار معنوی نایستاده است که این آسیب ها بروز پیدا میکند. کسی که دچار ضعفهای معنوی باشد، قطعا دچار ضعفهای روانی هم میشود و بیش از دیگران در معرض افسردگی، اضطراب، ناامیدی و احساس پوچی قرار میگیرد.
پس توصیه برای خواندن ذکر و دعا را خیلی مناسب نمیدانید؟
توصیه برای خواندن ذکر و دعاهای خاص را من فقط با بر اساس سلامت معنوی معطوف به رفع کاستیها و ضعفهای معنوی میپذیرم، نه براساس سلامت معنوی معطوف به شکوفایی. البته برای عدهای که در این شرایط به دور از توهمات در حال خدمت و ایثار هستند، موضوع فرق میکند و از سلامت معنوی معطوف به شکوفایی میتوان سخن گفت. کسانی که در خیابانها داوطلبانه میآیند و ضدعفونی کردن محیط را به عهده گرفته یا در تولید و توزیع مواد مورد نیاز مردم فعالیت داوطلبانه دارند، قطعا این افراد بدون هیچ نگرانی و اضطرابی در حال برداشتن گامهای بلندی در مسیر شکوفایی معنوی هستند. دیگران که در تار ترس تنیده شدهاند، ابتدا به خودشان برگردند، و از این اوهامی که آنها را دچار سردرگمی کرده بیرون بیایند و رشته این اوهام را پاره کنند. اگر دعا و برنامههای معنوی در این جهت برایشان مفید باشد، قابل توصیه است.
ولی بعضی اوقات به این شکل مطرح میشود که دیدید گناه کردید و دچار بلا و بیماری شدید؟
روی این مسائل باید کار شود و موضوع به این سادگی نیست. البته ما در روایات داریم که وقتی مردم به گناه جدید رو میآورند؛ خدا هم بلای جدیدی برای آنها میفرستد. خدا برنامهای برای انسان و خلقت دارد، اگر انسان از آن برنامه خارج شود، خدا بیکار نمینشیند و از آن روند انحرافی جلوگیری میکند.
خدا میخواهد ما برای کار های بزرگ آماده شویم و توانمندیهایمان را کشف کنیم. شاید این اتفاق هم که الان در کشور و در سطح جهان افتاده، برای همین باشد و قرار است مردم دنیا برای کار بزرگی آماده شوند
از آن طرف اگر انسان در مسیر درست حرکت کند، خدا پاداشها، مشوقها و نشانههایی برای او میفرستد که متوجه شود در مسیر درست حرکت میکند؛ چون خدا نور مبین و هادی حکیم است. بنابراین ما کلیاتی داریم که رابطهای بین حیات مادی و معنوی ما وجود دارد. ولی اینکه بخواهیم تطبیق دهیم و بگوییم این اتفاقاتی که الان میافتد به خاطر بد بودن مردم است، خب من از شما سوال میپرسم، مردم امروز بدتر هستند یا مثلا مردم صد سال پیش؟ به شهادت دو فقیه عادل، امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، مردم الان از آن موقع خیلی بهترند، جوانهای امروز از آن زمان خیلی بهترند. پس چرا باید در ایران بلا بیاید؟ البته من نمیخواهم با این نکته به نتیجه برسم که بلایی در کار نیست. میخواهم عرض کنم که تطبیق دادن کلیات بر مصادیق دقت میخواهد.
اتفاقا در این بحران، و در بحرانهایی که در چند سال اخیر داشتیم، متوجه شدیم چقدر مردم ما اهل همدلی، مهربانی، صبر و روحیه جهادی و خدمت به همدیگر هستند.
این برمیگردد به نگاه ما به بلایا. بلا چند فلسفه دارد و همیشه به خاطر گناه نیست. ما در روایات داریم که بلا گاهی برای عقاب گناهان است، گاهی هم برای ارتقای درجات افراد است تا مقامات معنویشان بالاتر برود و رشد کنند. یک مورد دیگر هم این است که استعدادها و توانمندیهایشان را کشف کنند. شما در بحرانهاست که قابلیتهایتان را کشف میکنید.
ما الان تازه فهمیدیم چقدر قابلیت داشتیم برای بسیج مردمی. مثلا در زلزلهای که در کرمانشاه آمد، فهمیدیم چه ظرفیتی در موکبها داریم. خیلی از بلاها که حتی در زندگی فردی سر ما میآید، و ممکن است با خدا برای آنها درگیر شویم، خیلی وقتها برای این است که خدا میخواهد ما برای کارهای بزرگ آماده شویم و توانمندیهایمان را کشف کنیم. شاید این اتفاق هم که الان در کشور و در سطح جهان افتاده، برای همین باشد و قرار است مردم دنیا برای کار بزرگی آماده شوند. خدا می داند.
در روایاتی که درباره صبر در بلا داریم، این نکات وجود دارد. مثلا از حضرت علی(ع) نقل شده که: «قَلَّ مَن صَبَر الّا قدَر»؛ یعنی کمتر کسی است که صبر کند و قدرتمند نشود. این یعنی قابلیتهایی در تو هست که خودت خبر نداری. وقتی در شرایط ناهنجار، غیرمنتظره و پر دردسر قرار میگیری، تازه به این توانمندیها میرسی.
دیدگاه شما