اگر مرا متهم به بدبینی نکنید، اگر مرا متهم به سیاه نمایی نکنید، اگر مرا متهم به ظاهر بینی نکنید باید بگویم که حال و روز فرهنگ شهرستان اصلا خوب نیست.اگر به اطرافتان خوب دقت کنید کارمندانی را می بینید که بسیاری از آنها زرنگی را به جای پرکاری، در کم کاری و دیرآمدن و زود رفتن و «زیرآب زدن» می بینند، کاسبانی را می بینید که بسیاری از آنها سود و منفعت را در گران فروشی و قسم دروغ خوردن و غش در معامله می بینند، کارگرانی را می بینید که بسیاری از آنها به سَرسَری کار کردن عادت کرده اند، دختران و زنانی را می بینید که در بسیاری از آنها تمایل شدید به کنار گذاشتن چادر و علاقه به پوشش غربی و تهرانی بیداد می کند، پسرانی را می بینید که لباس های دخترانه می پوشند و مصرفشان از لوازم آرایشی زنانه کمتر از زنان نیست، دفاتر و فروشگاههایی را می بینید که باربط و بیربط از منشیان و فروشندگان بزک کرده استفاده می کنند، متدینینی را می بینید که نماز مغرب را در صفوف اول نماز جماعت اقامه می کنند و بعد از نماز هم در مراسم عروسی فرزندشان خیمه برپا کرده و تا پاسی از شب امکانات رقص و پایکوبی خیل کثیری را فراهم می آورند، مذهبیونی را می بینید که فقط در احکام وضو و طهارت به فتاوای مراجع معظم تقلید عمل می کنند و در بقیه موارد به فتوای خویش عمل کرده و اَشراف گونه می خورند و می پوشند و می گردند و از حال مستضعفین بی خبرند و البته اگر خوب به اطافتان دقت کنید معضلات فرهنگی دیگری هم می بینید که از ذکر آنها می پرهیزم چرا که از ظرفیت و تحمل شهرستان خارج است. در کل اگر به اطرافتان خوب نگاه کنید مردمی را می بینید که برای بسیاری از آنها رعایت اخلاق اسلامی فقط تا جایی پذیرفتنی است که مزاحم سود و منفعت مادی آنان نباشد و در غیر این صورت رعایت اخلاق هیچ محلی از اعراب ندارد.
همه ی موارد فوق نشانگر این واقعیت است که فرهنگ شهرستان بیمار است و وظیفه همه این است که در راه علاج آن تلاش نه، مجاهدت کنیم. ما باید خود برای سامان دادن به این نابسامانی ها چاره ای بیندیشیم و باید بدانیم که اگر دست روی دست بگذاریم و منتظر ابلاغیه ها و بخشنامه های کشوری بنشینیم و به آنها دل ببندیم کار از کار خواهد گذشت و باید فاتحه اخلاق را در جامعه خویش بخوانیم .
اما سطوری که در بالا خواندید گفتن و نوشتن از دردهاست که شاید برشمردن آنها کار سختی هم نبوده و از همگان ساخته باشد اما مهم این است که باید دید راه حل کجاست.
به عقیده نگارنده باید یک مجمع و یا قرارگاه فرهنگی در شهرستان تشکیل داد.قرارگاهی که در آن هم اتاق فکری قوی وجود داشته باشد و هم خروجی این اتاق فکر ضمانت اجرایی داشته باشد. روش عمل این قرارگاه اینگونه است که ابتدا اعضا به آسیب شناسی دقیق معضلات فرهنگی شهرستان در تمام حوزه ها می پردازند و سپس به بررسی راه حل های پیشنهادی پرداخته بر روی اجرای بهترین راه حل به توافق می رسند و همگی در جهت حسن اجرای آن تلاش می کنند. در مورد ترکیب اتاق فکر حتما باید به حضور جوانان نخبه و اهل فکر (هم خواهر و هم برادر) به نمایندگی از اقشار مختلف همچون دانشجویان، طلاب، فرهنگیان، ورزشکاران، دانش آموزان، هنرمندان، فعالان فرهنگی مساجد، بسیجیان و ... اهمیت ویژه قائل شد و به آسیب شناسی ها و راه حل هایی که از سوی اینان ارائه می شود توجه کامل داشت.
اما در این قرارگاه حضور مدیران اصلی و مسئولین فرهنگی شهرستان حتما باید پیش بینی شود چرا که حضور این عزیزان هم تجارب و ایده های فرهنگی این بزرگواران را در اختیار گروه قرار می دهد و هم در تضمین اجرایی شدن تصمیمات و برنامه های خروجی قرارگاه نقش اساسی خواهد داشت. وقتی مشکلات مختلف فرهنگی در این جمع مورد بررسی قرار می گیرد قطعا ایده ها و راه حل هایی که روی آنها به توافق رسیده می شود یکسان نخواهد بود.بعضی از راه حل ها بلند مدت و بعضی کوتاه مدت اند، تعدادی از راه حل ها شهرستانی و استانی هستند که توسط مدیران محترم شهرستانی قابل پیگیری و حل است و تعدادی از راه حل ها نیز کشوری هستند که توسط نماینده محترم شهرستان در مجلس قابل پیگیری و حل اند، عده ای از راه حل ها بخشنامه ای و دستوری هستند و عده ای دیگر نیاز به بسترسازی رسانه ای و معنوی دارند و .... که تمام این ابعاد باید مورد توجه قرار گیرد. این طرح جزئیات ریز و درشت بسیاری دارد که ذکر همه ی آنها در حوصله ی این مقال نمی گنجد.
واضح است که تشکیل، راه اندازی و تداوم عمل چنین قرارگاهی ساده نخواهد بود چرا که اگر اینگونه بود تا کنون بارها و بارها چنین مجمع و قرارگاهی تشکیل شده بود و فعالیت می کرد. پس راه اندازی چنین محفلی نیاز به مجاهدت و همت مسئولین دارد که امید است این موضوع جدی گرفته شود. از سوی دیگر انتخاب ناصحیح اعضا، تعداد بالای اعضا، محافظه کاری در ابراز نظرات و آسیب ها از سوی اعضا، عدم توجه به حضور اقشار مختلف فرهنگی در جمع، برگزاری بی نظم جلسات، عدم حضور مداوم اعضای اصلی در جلسات، عدم توجه به نظرات جوانان، تشکیل لابی های داخلی چندنفره در جمع، عدم اجرایی شدن مصوبات و عدم تداوم چندین ساله در برگزاری جلسات آفاتی هستند که می توانند مانع پیشرفت و کارکرد صحیح چنین قرارگاهی شوند. روشن است که در موضوع آسیب شناسی و حل معضلات فرهنگی بسیار باید صبور و شکیبا بود و به هیچ وجه انتظار حل مشکلات و بهبود وضعیت را در کوتاه مدت نداشت و فقط و فقط باید به انجام تکلیف فکر کرد.
اما در این بین نقش سه شخصیت بزرگوار یعنی فرماندار بسیجی، نماینده ولایی و امام جمعه دانشمند شهرستان در حصول نتیجه بسیار مهم، تاثیرگذار و بی بدیل است. حضور حضرت آیت الله طاهری در راس چنین مجمع و قرارگاهی بی شک عدم انحراف گروه از اهداف اسلامی، ضمانت اجرایی مصوبات، تداوم و استمرار برگزاری قدرتمند جلسات و همچنین همت بیش از پیش مسئولین شهرستان را در پیگیری و حل معضلات فرهنگی شهرستان به دنبال خواهد داشت.
طیب سعیدی
دیدگاه شما