در دل شب و قبل از سپید صبح از خواب غفلت برخیزی و با تمام وجود و اخلاص عهدی دوباره با شهردار این شهر ببندی.
در این شهر در تمام روز نباید چیزی بخوری جز غصه تخلفاتی که در یازده شهر دیگر کرده ای و جریمه های سنگینی را که برایت در نظر گرفته اند ولی با تمام این وجود در این شهر به لطف و بخشش شهردار بی نظیر این شهر چشم دوخته ای تا با عمل به قوانیین این شهر هدیه بخشش جریمه هایت را از او بگیری.
در این شهر همه باید از طلوع صبح تا غروب آفتاب تشنه باشند ولی نه تشنه آب بلکه تشنه آب زلال شناخت وجود لایتناهی شهردار این شهر که در وجود ساکنان آن جاریست.
به هنگام تردد در خیابانهای این شهر باید گواهینامه دعا و عبادت به همراه خود داشته باشی.
در این شهر غنی و فقیر هیچ تفاوتی بایکدیگر ندارند
از سایر قوانیین این شهر داشتن قصد قربت،صبوری واستقامت،کنترل تمایلات و غرایض حیوانی، داشتن اراده ای محکم و استوار ،تخلق به اخلاق الهی ،رعایت عدل واحسان و...
به هنگام غروب سفره ای گسترده می شود پاکترین وسالمترین سفره که از سوی شهردار این شهر گسترده شده است.ولی این سفره پاک برای کسانیست که توانستند تمام قوانین و مقررات این شهر ا به خوبی رعایت کنند.
خلاصه که این شهر دارای امتیازات ویژه است برای کسانی که بر اندام خویش و مراقبت بر صادرات و واردات کشور روح و جزیزه جسم دارند که در یک کلمه خلاصه می گردد"خود سازی"
راستی نام این شهر زیبا رمضان است.
دیدگاه شما