به گزارش صبح رزن به نقل از پایگاه خبری تحلیلی نافع، هفته دفاع مقدس، فرصتی دیگر برای یادآوری روزهای مقاومت و بررسی وقایع آن زمان است که در گفتگو با یکی از پژوهشگران در5 بخش بیان میشود:
این پژوهشگر دفاع مقدس میگوید: شهریور 1359 آغاز هجوم سراسری عراق به ایران اسلامی بود. عراقیها یک ماه پیش از هجوم سراسری، تجاوزات خود را در نوار مرزی ایران تمرین کرده و چندین منطقه از خاک کشور را به منظور تست قوای ایران به اشغال درآوردند تا ضمن ارزیابی توانایی قوای مسلح ایران، واکنش افکار جهانیان را نیز بدانند. به طوری که در 16/6/59 زینالقوس و پاسگاه خان لیلی در شرق خسروی را اشغال کردند؛ در 20/6/59 به پاسگاه شلمچه حمله کردند؛ در 21/6/59 میمک به تصرف عراق درآمد؛ در 25/6/59 پاسگاه انجیره در منطقه میمک تصرف شد؛ در 29/6/59 نبرد سنگین توپخانهای از منطقه شلمچه تا خرمشهر در حاشیه اروند به وقوع پیوست و در همان روز، پاسگاه شیخان در منطقه نوسود به تصرف عراقیها درآمد. در 30/6/59 پاسگاههای گیسکه در شرق سومار، چغاحمام و چیلات در مرزهای سومار و نفت شهر و دهلران توسط عراقیها تصرف شد در 30/6/59 نیز عراقیها، نیمی از هواپیماهای خود به خصوص هواپیماهای مسافربری را به پایگاههای عربستان، کویت، امارات، عمان، یمن شمالی و اردن فرستادند تا در برابر حملات متقابل ایران در امان باشند. رئیس جمهور وقت عراق در 26/6/59 قرارداد 1975 الجزایر را رسما به طور یک جانبه لغو کرد من در آن زمان در پاسگاههای مرزی مستقر بودم و مسئولیت بخشی از پاسگاههای مرزی را برعهده داشتم.
سرتیپ دوم پاسدار رضا میرزایی میافزاید: فرماندهان سپاه، بارها بنیصدر را از جمله قریبالوقوع عراق باخبر کرده بودند، اما او هیچ اقدامی انجام نمیداد. جنگ در حالی آغاز شد که هنوز بیش از 19 ماه از عمر انقلاب نگذشته و نظام جمهوری اسلامی تثبیت نشده بود. در گوشه و کنار کشور، حوادث مختلفی رخ میداد. تعداد نیروهای سپاه پاسداران در سراسر کشور حدود 30 هزار نفر بود. در آن مقطع پاسداران در حال شکلگیری بوده و آموزشهای کلاسیک نظامی را ندیده بودند. توپ و تانک و سلاحهای سازمانی نداشتند. در آن دوران سلاحهایی که در اختیار سپاه بود؛ امانتی ارتش بود که در دوران انقلاب به دست مردم افتاده بود و سپاه، آنها را جمعآوری کرده بود در آن موقع بحران در مناطق کردنشین همه توان سپاه را به خود مشغول کرده بود.
وی ادامه میدهد: رئیس جمهور وقت ایران(بنیصدر) نیز به جای چاره اندیشی و متحدکردن کشور برضد دشمن، خود به عامل تفرقه شده و پاسداران و نیروهای دلسوز را سرکوب میکرد. در استراتژی عراق، تصرف 3 روزه خوزستان طرحریزی شده بود صدام حسین پیش از صدور فرمان حمله، خوزستان را در نقشههایش از ایران جدا کرده و به عنوان استان نوزدهم به خاک عراق ضمیمه کرده بود و نام خوزستان را به عربستان، اهواز را به الحواز آبادن را به عبادان، خرمشهر را به محمره و سوسنگرد را به حافجیه تغییر داده بود.
برای تحقق این هدف، گروهایی از مردم عرب زبان خوزستان موسوم به "خلق عرب" پیش از شروع جنگ در خوزستان با دولت مرکزی درگیر بودند. آنها گرایش به عراق داشتند و از طرف آن رژیم تقویت میشدند. ارتش عراق پیش از حمله به ایران، نیروهای اطلاعاتی خود را با کمک آنها به داخل کشور هدایت کرده و همه مکانها را شناسایی کرده بودند. در هنگام هجوم سراسری در کنار هر فرمانده عراقی، یک مزدور مناطق ایرانی قرار داشت که نیروهای عراقی را به طرف مکانهای مهم و حساس راهنمایی میکرد.
میرزایی اضافه میکند: ارتش رژیم عراق ساعت 14 31 شهریور 1359 با 220 هزار نیروی پیاده، 5400 دستگاه تانک و نفربر زرهی، 800 قبضه توپخانه، 400 قبضه توپ ضدهوایی به همراه یگانهای موشکی زمین با هزاران موشک از نوع اسکاد ساخت شوروی و با کمک تعداد 1200 مستشار روسی و 150 کوبایی در قالب 12 لشکر 45 تیپ مستقل پیاده، زرهی، مکانیزه در قالب سه سپاه سازمان یافته و با بهرهگیری از 25 هزار پرسنل نیروی هوایی به همراه 400 بالگرد و نیروی دریایی با تعداد 5 هزار پرسنل، با بیش از 10 فروند ناوچههای موشکانداز پیشرفته ساخت ایتالیا و با تقسیم مرزهای کشور به 3 سپاه مستقل شامل سپاه یکم در جبهه شمالی استانهای کردستان و آذربیجان غربی با فرماندهی سپهبد یونس محمدالذرب سپاه دوم در جبهه میانی استانهای کرمانشاه و ایلام با فرماندهی سپهبد ضیاء توفیقابراهیم سپاه سوم در جبهه جنوبی استان خوزستان با فرماندهی سرلشکر ماهر عبدالرشید از شمال قصرشیرین تا جنوب خوزستان از زمین و هوا و دریا تهاجم گسترده خود را آغاز کرد.
وی بیان میکند: در هنگام هجوم ارتش عراق تعداد نیروهای ایران در سراسر مرز حدود 12 هزار نفر بود که در پاسگاهها به صورت گروهی مستقر بودند در ابتدا حمله هوایی عراق با 192 فروند هواپیمای شکاری بمبافکن به 19 شهر ایران آغاز شد. دشمن در این هجوم دو هدف عمده را دنبال میکرد. در شهرهای مرزی، ترساندن مردم به منظور تخلیه شهرها و تسهیل در پیشروی نیروها و در شهرهای دور دست انهدام پایگاههای نظامی، فرودگاههاف پالایشگاهها و مراکز بزرگ اقتصادی بود. هواپیماهای عراقی در عمق ایران تا تهران به پرواز درآمده و به بمباران شهرها پرداختند.
میرزایی ادامه میدهد: این اقدام عراق بیش از آن که اهمیت نظامی داشته باشد؛ اهمیت روانی داشت. دشمن در ابتدا قصد درهم شکستن روحیه مردم و مسئولان را داشت. آنها هجوم سراسری خود را با جنگ روانی آغاز کردند تا زمینه برای پیشروی سریع نیروهای پیاده و تصرف هدفهای مهم فراهم شود. در ابتدا شوک بزرگی به مردم و مسئولان کشور وارد شد، اما امام خمینی(ره) بلافاصله ابتکار عمل نشان داده؛ جنگ روانی را به دست گرفته و بحران را مهار کرده و آرامش را به کشور برگرداندند.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در جمله زیبایی فرمودند:"دزدی آمده، سنگی انداخته و رفته؛ ما او را تنبیه خواهیم کرد". ایشان مردم و مسئولان را برای مقابله با دشمن فراخواندند و مردم نیز در پیروی از فرمان امام امت برای سرکوبی دشمن به طرف جبههها روانه شدند. رژیم عراق هجوم سراسری خود را از چهار استان مرزی ایران، آغاز کرد که هر استان به ترتیب مرور میشود...
ادامه دارد...
سمیه مظاهری
دیدگاه شما