به گزارش صبح رزن به نقل از نافع، شهروندان هم دیگر به این مساله عادت کرده بودند به طوریکه برای عبور و مرور یا مجبور میشدند به سختی آنها را کنار بزنند و از لابهلای آنها بگذرند و یا مسیرشان را از میدان شهر میانبر بزنند و یا اینکه مسیر دورتری را برای گذر از این نقطه انتخاب کنند.
به دنبال حل این مسائل که تعدادی از آنها را برشمردیم، شهرداری همدان تصمیم به احداث مکانی برای تجمع دائمی کارگران گرفت. این مکان که در رینگ اول شهر(بلوار نظربیگ، جنب مسجد نظربیگ) قرار دارد از همان روز تاسیس به دلایل مختلفی مورد استقبال کارگران قرار نگرفت.
شهروندان هم با شنیدن خبر احداث چنین مکانی برای ساماندهی کارگران فصلی امیدوار شدند که پس از سالها این مشکل حل میشود؛ چراکه رفته رفته تبدیل به یک معضل شده بود. مردم امیدوار شدند که برای گذشتن از نقطه مرکزی شهر(حدفاصل خیابان شهدا تا تختی) مجبور نیستند کل میدان بزرگ شهر را دور بزنند، اما با گذشت مدت زیادی از احداث این مکان برای استقرار کارگران فصلی، نه تنها این معضل به قوت خود باقی است بلکه مشکلات دیگری هم به دنبال داشته است.
این روزها اگر مسیرتان قبل از ظهر به بلوار هگمتانه، بیافتد تجمع غیرطبیعی کارگران در این مکان توجهتان را به خود جلب خواهد کرد. از آنجا که این مسیر به علت قرارگرفتن در مجاورت تپه باستانی هگمتانه و کلیسای تاریخی که در همان نزدیکی قرارگرفته ، محل عبور و مرور گردشگران داخلی و خارجی است. تجمع کارگران جلوه نازیبایی به این مسیر داده است و این وضعیت در نگاه اول برای کسانی که با این مسیر آشنایی ندارند بسیار سوال برانگیز است به طوریکه میتوان از نگاههای طولانی سرنشینان خودروهایی که با پلاکهای متفاوت از این مکان گذر میکنند این را تشخیص داد.
از طرف دیگر مکان در نظر گرفته شده برای کارگران فصلی، علاوه بر قرارگرفتن در مسیر مکانهای گردشگری که قبلا ذکر شد، یک منطقه مسکونی است که به دنبال اجرای طرح بافت فرسوده، آپارتمانهای زیادی در این حوالی ساخته شدهاند، در واقع این مکان محل عبور و مرور ساکنان این منطقه مسکونی است که تعداد زیادی از آنها خانم هستند و برای گذر از این مکان، مشکلات خاص خودشان را دارند. حضور کارگران در این منطقه باعث میشود گاهی این افراد مسیرشان را تغییر دهند و یا مجبور شوند از راه دورتری رفت و آمد کنند.
برای تکمیل این گزارش به سراغ افرادی رفتیم که سوژه اصلی این گزارش هستند، با آنها که هم صحبت میشوی قیافههای خسته، نه از کار بلکه از بیکاری و چهرههای درهم رفته ویژگی مشترکی است که بین اکثر آنها به چشم میخورد.
بعضی از ایستادن خسته شده و تکیهگاهی پیدا کرده و نشستهاند، بعضیها دو نفری با هم حرف میزنند، بعضی تکتک یک جا ایستاده و عابران را مینگرند و عدهای هم بر طبل بیعاری زده و با هم حرف میزنند و با صدای بلند میخندند و عابران را برانداز میکنند.
این صحنهها تقریبا آشنا هستند چراکه مردم شهر قبلا این وضعیت را در میدان مرکزی شهر دیدهاند و اکنون ظاهرا به جای اینکه این مساله حل شود فقط جای آن عوض شده است و این در حالی است که هنوز هم در میدان مرکزی شهر و میدان شریعتی هم روزانه تعداد زیادی از کارگران تجمع میکنند؛ با وضعیت موجود میتوان گفت: ساختن مکان ساماندهی کارگران فقط یک نقطه دیگر برای تجمع آنها، اضافه کرده است.
کارگران میگویند:
اینجا هیچکس به دنبال کارگر نمیآید
پوست آقتاب سوخته و چین، چروک صورت و لرزش دستهای پیرمرد نشان از سالهای سخت زندگیش دارد. وقتی حرف میزند، دستهایش را با ابزاری شبیه ماله که در گچکاری از آن استفاده میشود تکان میدهد و به امید اینکه شاید با نوشتههای من حرفهایش به گوش کسی برسد از سختیهای زندگیش میگوید؛ از اینکه چند هفتهای است که بیکار است و هر روز به امید اینکه شاید کسی به حرفاش احتیاج پیدا کند به آنجا میآید و اینکه هر روز بدون هیچ درآمدی به خانه بازمیگردد و نگاه امیدوار و منتظر خانوادهاش را با چهره خسته و درهم رفتهاش ناامید میکند، او را به شدت آزار میدهد. آنقدر از شنیدن حرفهای پیرمرد متاثر میشوم که اصلا فراموش میکنم برای چه به میان جمع کارگران آمدهام.
از یکی دیگر از کارگران علت تجمعشان در بیرون از محوطه را میپرسم، صدایش را بلندتر از قبل میکند و میگوید: آنجا هیچ کس به دنبال کارگران نمیآید. و کارگران اینجا منتظر کارفرما میمانند و هر کس زودتر متوجه شود زودتر هم کار پیدا میکند به خاطر همین هم همه کارگران در بیرون از محوطه جمع میشوند.
کارگر دیگری میگوید: اینجا اصلا جای مناسبی برای استقرار کارگران نیست، ما آن وقت که در میدان شهر بودیم و هم مردم آنجا را میشناختند به زور کار پیدا میکردیم، چه برسد به اینجا که اصلا مردم نمیدانند کجاست؟
کارگر دیگری با صدای بلند به میان حرفمان میآید و میگوید: اینجا مکان پرتی است و مسیر مناسبی ندارد و کارفرما اینجا به دنبال کارگر نمیآید.
یکی دیگر از کارگران گوید: بیشتر کسانی که برای تامین کارگر ساختمانی مراجعه میکنند موفق به پیدا کردن محل جدید نمیشوند.
کارگر دیگری میگوید: اگر همه کارگران به این محل بیایند، جای خوبی است اما اکنون اگر کسی به عنوان پیمانکار به محل جدید بیاید، نمیتواند نیروی مورد نیاز خود را تامین کند. حداقل امکانات اینجا صندلی و سایبان است که از ایستادن در کنار خیابان و مزاحم رفت و آمد زن و بچه و مردم شدن خیلی بهتر است از طرفی آن همه دوست و آشنا هم ما را نمیبینند.
دیگری میگوید: تا زمانی که کارگران در این محل استقرار پیدا کنند فصل کار تمام میشود و اینجا فقط کارگران ضرر میکنند.
مردم میگویند:
حضور کارگران در منطقه مسکونی برای ما مشکل ایجاد کرده است
خانم محمدی از ساکنان این منطقه است او میگوید: تجمع کارگران در این محل برای ما ایجاد مزاحمت میکند، تعداد خیلی زیادی از این افراد، با هدف کار در این محل حضور دارند، اما تعدادی هم که اغلب افراد جوانتر هستند، انگار اصلا با هدف کارکردن نیامدهاند و برای عابران مزاحمت ایجاد میکنند.
خانم شایانی نیز میگوید: عبور و مرور خانمها با توجه به تجمع زیاد کارگران در این محل بسیار سخت و عذابآور شده است به طوری که ما مجبوریم برای اینکه از بین آنها نگذریم، در بیشتر مواقع راهمان را دور کنیم و از کوچه پس کوچهها رفت و آمد کنیم.
یکی از کسبه این محل نیز معتقد است؛ حضور کارگران در پیادهرو مانع کسب و کار ما شده است.
خانم دیگری نیز میگوید: با توجه به اینکه نانوایی ما در این منطقه واقع شده است و مردم روزانه برای تهیه نان به این مکان مراجعه میکنند به اجبار باید از میان کارگران عبور کنند و این خود مسائلی را به دنبال دارد. ما از مسئولان تقاضای جمعآوری این افراد را داریم.
یکی دیگر از اهالی نیز میگوید: این وضعیت علاوه به مشکلاتی که برای خانوادههای ما ایجاد کرده جلوه نازیبایی هم به این منطقه داده است. شهرداری باید قبل از تعیین مکان برای کارگران، مواردی چون منطقه مسکونی، منطقه گردشگری و از همه مهمتر مکانی را در نظر میگرفت که برای شهروندان شناخته شده باشد. به نظر میرسد مکان فعلی به هیچ وجه مناسب نیست، چراکه نه اهالی این منطقه از وضعیت موجود رضایت دارند نه کارگران و نه شهروندان! انگار شهرداری این کار را فقط برای این ساخته که هر جا حرفی از حضور کارگران در سطح شهر شد، حرفی برای گفتن داشته باشد.
کارفرمایان میگویند:
بسیاری از مردم از وجود این مکان اطلاع ندارند
یکی از پیمانکاران نیز میگوید: مکانی که برای کارگران در نظر گرفته شده خیلی پرت است. از طرفی هم اطلاعرسانی در این زمینه مناسب نبوده است. به طوریکه من برای اولین بار است که از وجود چنین مکانی مطلع میشوم.
کارفرمای دیگری نیز میگوید: من برای چندمین بار است که به این مکان مراجعه میکنم هیچ وقت اتفاق نیافتاده که کارگر را از طریق متصدی این مکان انتخاب کنند، به محض اینکه کارگران متوجه میشوند برای چه کاری احتیاج به کارگر دارم خودشان سریع وارد عمل میشوند و دیگر نیازی نیست به این مکان مراجعه کنم این شرایط دقیقا همان وضعیت است که قبلا وجود داشت، فقط جای آن عوض شده است.
شهرداری همدان مدتهاست که دغدغه ساماندهی کارگران فصلی و ایجاد زمینه دستیابی به شغل با شرایط مناسب برای این دسته از کارگران را دارد اما هنوز به جز احداث یک مکان برای استقرار این افراد هیچ اقدام دیگری رخ نداده است و این در حالی است که این اقدام نه تنها نتوانسته رضایت کارگران را جلب کند بلکه موجب ایجاد مشکلات دیگر هم شده است که به آن اشاره شد.
طیبه عباسی صیفی
دیدگاه شما