به گزارش صبح رزن، صاحب نیوز طی گزارشی به زندگانی امام حسن عسگری پرداخت:
نام: حسن
القاب: عسکری (وجه تسمیه آن این است که حضرت را در پادگان نظامی تحت نظر داشتند)، الزّکی، الصّامت، الهادی، الرّفیق، النّقی
کنیه: ابومحمد
تاریخ تولد: ۸ ربیع الثانی ۲۳۲ ه.ق
مکان تولد: مدینه
سیمای مبارک امام حسن عسکری(علیه السلام): حضرت گونه های سرخ و سفید، پیشانی گشاده، چشم درشت و سینه ای پهن داشتند.
نام پدر: امام هادی(علیه السلام)
نام مادر: حُدیث، سوسن، جدّه (چون جدّه امام زمان است)، حدیثه، سلیل؛ او زنی عالم بود و امام هادی(علیه السلام) در مورد او فرمود: از هر پلیدی بیرون کشیده شده و همچنین در مورد او گفته اند: کانت من العارفات الصالحات. وی در موطن خود شاهزاده بود و پس از شهادت امام حسن عسکری همچون زینب کبری(علیها سلام) برای مدتی حامل اسرار امامت و پناه و دادرس شیعیان بود.
تعداد فرزندان: فقط ۱نفر(مهدی موعود عج)
خلفای زمان حضرت: معتز، معتمد، المهتدی عباسی. وی در زمان پدرش با ۴ خلیفه عباسی نیز معاصر بوده: متوکل، منتصر، مستعین و معتز.
تاریخ شهادت: ۸ربیع الاول ۲۶۰ه.ق در سن ۲۸ سالگی در سامراء به دستور معتمد عباسی به شهادت رسید. حضرت در کنار پدر بزرگوارش در سامراء مدفون است و تا سالیانی شیعیان فقط از دور می توانستند مدفن حضرت را زیارت نمایند.
هجرت به عراق: حضرت در سن ۴ سالگی به همراه پدر به عراق آمدند.
مدت امامت: حضرت در ۲۲ سالگی به امامت رسید و به مدت ۶ سال امامت شیعه را بر عهده داشته.
علت معجزات بسیار امام حسن عسکری(علیه السلام): بیشترین کرامت و معجزه که قریب به ۳۹۱ کرامت بوده از ایشان سر زده است چه این که:
الف) برادر بزرگتری بنام محمد داشت که برخی از شیعیان حتی با وجود رحلتش گمان می کردند امامت با اوست
ب) ایشان به دلیل نسبتش با مهدی موعود(عج) به شدت تحت نظر بود؛ لذا برای انجام بسیاری از امور از کانال تصرفات و کرامت استفاده می کردند.
مبارزات امام(علیه السلام): حضرت از سن ۱۵ سالگی سر از زندان های بنی العباس درآورد و ۵ سال آخر عمر شریف خود یعنی تقریبا دوره امامت خود را در زندان به سر برد. علت این همه تحت فشار بودن امام عبارت است از:
فراوانی جمعیت میلیونی شیعه
فراوانی پول در دست امام
تحرکات اجتماعی– سیاسی امام در قالب تشکیل حوزه های علمیه (علامه قزوینی در کتاب الامام الحسن العسکری من المهد الی اللحد ص ۵۰ می نویسد حضرت ۲۶۳ نفر شاگرد داشتند)
تولد مهدی(عج) از او
تالیف کتاب و نامه های سیاسی
زمینه سازی غیبت: امام هادی برای آماده کردن شیعیان جهت غیبت امام زمان(عج) از پشت پرده با شیعیان سخن می گفت و فقط خود را به خواص نشان می داد و امام عسکری(علیه السلام) با خواص نیز از پشت پرده سخن می گفت.
کرامات حضرت:
الف) ابوهاشم گوید حضرت مشغول نوشتن نامه ای بود که وقت نماز داخل شد پس حضرت برای اقامه نماز آماده شدند ولی قلم همچنان به نوشتن ادامه می داد.
ب)حضرت را در قفس شیران انداختند اما حضرت بی اعتنا و با طمأنینه مشغول نماز شدند و شیرها دور حضرت حلقه زدند.
ج) مسلمانان نماز استسقاء خواندند اما باران نیامد. جاثلیق مسیحی گفت: من نماز می خوانم و باران خواهد آمد تا حقانیت ما بر شما روشن گردد پس خلیفه وقت برای حفظ آبروی مسلمانان مجبور شد امام را از زندان آزاد کند. پس تا جاثلیق دست خود را برای دعا بلند کرد به دستور امام استخوانی را از لای انگشت او بیرون کشیدند. حضرت فرمود: استخوانی از پیامبری است و سنت خدا بر این است که هرگاه استخوانی از پیامبری آشکار شود آن قدر باران بیاید تا استخوان پوشیده شود اکنون هر چه قدر می خواهد دعا کند. جاثلیق دعا کرد اما دریغ از قطره ای باران.
و) شخص ناصبی ای نامه ای بدون استفاده از دوات برای امام نوشت! امام در پاسخ ضمن معرفی او و پدرش سوالات او را پاسخ داد. او با دیدن این کرامت شیعه شد.
ه) شخصی بنام ظریف گوید: برای امام نامه ای نوشتم اما فراموش کردم یکی از سوالاتم را مطرح کنم امام ضمن پاسخ به سوالاتم پاسخ سوال فراموش شده ام را نیز نوشند.
ی) شخصی بنام جعفری که از اولاد جعفر طیار بود از جماعتی که قرار بود به او حمله نمایند نزد امام شکایت کرد حضرت فرمودند: ان شاء الله از این جهت بی نیاز می شوی. پس با ۲۰هزار نفر به او حمله شد و او با جمعیتی کمتر از۱۰۰۰نفر بر آنان غالب آمد (اصول کافی ج۲ ص ۴۳۹ ح ۷).
ن) هر چندروز یکبار امام(علیه السلام) را به دربار احضار می کردند. یک روز که حضرت را احضار نمودند جمعی از شیعیان برای دیدن امام آمده بودند؛ از جمله آنان جوانی بود که از مدینه برای تحقیق در امامت حضرت آمده بود. ولی امام پیام داده بود کسی بر من سلام نکند و سخن نگوید. پس آن جوان پریشان بود چه این که من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة پس هنگامی که امام به آن جوان رسید ایستاد و فرمود: تو غفاری هستی؟ مادرت حمدویّه چه می کند؟ جوان گفت:خوب است. امام رفت و جوان خوشحال بود و می گفت: مشکلم را حل کرد چون کسی نمی دانست که من از نسل ابوذر غفاری هستم و نام اصلی مادرم حمدویّه است و حال این که این اولین بار است که او را دیده ام (بحار الانوار ج ۵۰ ص ۲۶۹).
س) جعفر ابن شریف جرجانی از اهالی گرگان گوید: به مکه رفته بودم در بین راه به سامراء رفتم و سهم امام از اموال شیعیان را همراه داشتم. می خواستم بپرسم به که بدهم که امام پیشاپیش فرمود: به خادمم مبارک بده و بعد حضرت فرمود: تو به مکه می روی و تا برگردی ۱۷۰روز به طول خواهد انجامید. اول صبح جمعه به سلامت وارد گرگان می شوی در حالی که سه شب از ماه ربیع الاخر گذشته باشد. در آن هنگام خواهی دید خداوند به تو نوه ای عطا نموده است نام او را صلت بگذار. صلت ابن شریف ابن جعفر ابن شریف از دوستان و اولیای ما خواهد بود و من نیز عصر آن روز برای دیدار شیعیان به گرگان می آیم. جعفر گوید همان شد که امام فرموده بود و عصر آن روز امام به گرگان آمد و وارد منزل من شد و به شیعیان فرمود: نماز عصر را در سامراء خواندم و اکنون نزد شما هستم. مسائل و حوائج خود را عنوان کنید ( بحار الانوار ج ۵۰ ص ۲۶۲)
ز) کسانی که به عنوان زندانبان برای امام تعیین می شدند از میان بدترین افراد انتخاب می شدند اما در کوتاه مدتی جزء عبّاد و ارادتمندان امام می شدند (اصول کافی ص ۴۳۹ ح ۸)
ژ) محمد ابن ربیع شائی گوید: با مردی از ثنویه(قائلین به ۲ خدا) در اهواز مباحثه نمودم و برخی استدلال های او به دل من نشست. به سامراء برگشتم امام(علیه السلام) مرا دید و با انگشت سبابه اشاره فرمود احد احد من بیهوش شدم و افتادم (اصول کافی ص ۴۴۵ ح ۲۰)
ط) امام حسن(علیه السلام) با زبان های گوناگون سخن می گفت و با غلامان خود از ترک و رومی و صقالی (محله ای بین بلغار و قسطنطنیه) به زبان خودشان سخن می گفت.
ظ) یکی از خلفا اسب بسیار زیبا و رشیدی داشت در عین حال بسیار سرکش بود و کسی قادر به رام کردن اش نبود. پس خلیفه از امام خواست تا سوار اسب شود به امید این که برای امام مشکل ایجاد شود. امام(علیه السلام) دستی به بدن اسب کشید تمام بدن اسب غرق عرق شد و رام و هموار به امام سواری داد پس خلیفه اسب را به امام بخشید.
روایاتی از امام حسن عسکری علیه اسلام
الف) امام حسن عسکری: الفقها صاینا لنفسه حافظ لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه و ذلک لایکون الا بعض فقهاء الشیعه لاکلهم…؛ فقیهی که خویشتن دار، حافظ دین، مخالفت هوای نفس و مطیع امر مولایش باشد، عوام (توده مردم) باید از او تقلید کنند و این صفات در همه فقها نیست بلکه در بعضی از فقها هست (وسایل الشیعه ج ۱۸ ح ۲۰
ب) از امام سوال شد بهره ی رسول خدا از دنیا فقط خمس است؟ امام در جواب نوشتند: خیر بلکه دنیا و آنچه در آن است مال رسول خداست (شرح دعای ندبه علی اکبر غفاری ص ۱۸۷
ج) کسی که به حقوق برادرانش آشناتر است و در رعایت کردن آنها کوشاتر است نزد خداوند ارجمندتر است (گزیده میزان الحکمة ج ۱ ص ۲۸۷
و) امام عسکری علیه السلام: خَصلَتانِ لَیسَ فَوقَهُما شَیءٌ : الإیمانُ بِاللَّهِ و نَفعُ الإخوانِ
دو خصلت است که بالاتر از آنها چیزی نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران (بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۳۷۴ )
ه) امام عسکری علیه السلام: جُعِلَتِ الخَبائِثُ فی بَیتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الکِذبَ
همه پلیدی ها را در خانه ای نهادند و کلید آن دروغ است (میزان الحکمه، ح ۱۷۴۱۰)
ی) امام عسکری علیه السلام: مَن کانَ الوَرَعُ سَجِیَّتَهُ و الکَرَمُ طَبیعَتَهُ و الحِلمُ خُلَّتَهُ، کَثُرَ صَدیقُهُ
کسی که پارسایی خوی او ، بخشندگی طبیعت او و بردباری خصلت او باشد، دوستانش زیاد شوند (بحار الأنوار، ج ۷۸ ، ص ۳۷۹ ).
دیدگاه شما