تاریخ : 19. مرداد 1391 - 9:16   |   کد مطلب: 603
هنری کیسینجر وزیر خارجه اسبق امریکا و از نظریه‌پردازان علوم‌سیاسی در مقاله‌ای در روزنامه امریکایی واشنگتن‌پست ضمن تشریح چالش‌هایی که امریکا با توجه به تحولات اخیر منطقه با آنها رو‌به‌رو است، چالش بزرگ امریکا در سوریه را قرار گرفتن در جبهه موافق القاعده دانست

گاهی اوقات به بهانه مقابله با القاعده و گاهی اوقات با کوک کردن القاعده، در مسیر اهداف خود حرکت کرده است. این رفتار متناقض امریکا در برخورد با تروریسم و گروهی تروریستی همچون القاعده باعث شده تا تعجب بسیاری از کارشناسان سیاسی برانگیخته شود و این سؤال برای افکار عمومی جهان شکل گیرد که چطور القاعده‌ای که جرج بوش در زمان ریاست جمهوری خود آن را دشمن شماره اول امریکا می‌پنداشت و به بهانه مبارزه با آن به برخی از کشورهای خاورمیانه لشکرکشی کرد، امروز برای سرنگونی بشار اسد در سوریه مورد حمایت امریکا و اوباما رئیس‌جمهور فعلی امریکا قرار گرفته است؟!

رفتار متناقض امریکا در برابر القاعده

«سیمور هرش» روزنامه نگار شهیر امریکایی پنج سال پیش در مقاله‌ای نسبتاً طولانی در نشریه «نیویورکر» از همکاری «جورج بوش» رئیس‌جمهور وقت امریکا و عربستان سعودی برای تضعیف ایران، سوریه و حزب‌الله لبنان خبر داده بود. وی تصریح کرده بود: برای تضعیف شیعیان در خاورمیانه دولت جورج بوش تصمیم به تغییر برخی اولویت‌هایش در خاورمیانه گرفته و با همکاری دولت عربستان و از طریق ایجاد سازمان‌های زیرزمینی در لبنان، پروژه مقابله با حزب الله لبنان در بیروت را کلید زده است. نتیجه همکاری دولت امریکا و عربستان سعودی به وجود آمدن گروه‌های افراطی تروریستی شد که گرایش‌های بسیار زیادی به القاعده دارند. سیمور هرش در مقاله‌اش صراحتاً عنوان کرده بود که با هدف تضعیف دولت بشار اسد و فشار به حکومت سوریه برای مذاکره و کنارآمدن با رژیم صهیونیستی، دولت عربستان سعودی با چراغ سبز جورج بوش به حمایت‌های مالی و لجستیکی گسترده‌ای از گروه‌های افراطی پرداخته است. اکنون پنج سال بعد از آن و در سال ۲۰۱۲ شاهد تکرار همان سناریو این بار از سوی یک رئیس‌جمهور دموکرات هستیم. واقعیتی که نه تنها «جان گلاسر» نویسنده سایت «آنتی وار» در مقاله خود تحت عنوان «حمایت امریکا از القاعده در سوریه» بر آن تأکید می‌کند بلکه «مایک راجرز»، رئیس کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان امریکا نیز به آن اعتراف کرده و می‌گوید: طبق برآورد دستگاه‌های اطلاعاتی امریکا، بیش از یک چهارم گروه‌های شورشی سوریه وابسته به القاعده هستند.

«اندیشکده رند» که بازوی مطالعاتی وزارت دفاع امریکا محسوب می‌شود نیز در تازه‌ترین گزارش خود پیرامون بحران سوریه این مسئله را مورد تأکید قرار داده است. گزارش روزنامه‌هایی چون نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، واشنگتن پست، لس آنجلس تایمز، یو اس‌ای تودی و. . . نیز در رابطه با حضور پررنگ گروه‌های وابسته به القاعده در صف مخالفان حکومت سوریه قابل توجه می‌باشد. با این حال روز پنج شنبه گذشته وزارت خارجه امریکا صراحتاً از کمک ۲۵ میلیون دلاری خود به مخالفان حکومت سوریه خبر داد. کمک برنده جایزه صلح نوبل، باراک اوباما، به تروریست‌های القاعده در حالی که امریکا مدعی است القاعده مسئول کشتار مردم این کشور در حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ است، برای بسیاری از تحلیلگران سیاسی به یک معما تبدیل شده است. امریکا از یک سو به بهانه مقابله با گروه‌های افراط‌گرا به عراق، افغانستان و یمن لشکرکشی کرده و به همین بهانه با بهره‌گیری از هواپیماهای بدون سرنشین به کشتار مردم مسلمان پاکستان و یمن می‌پردازد و از سوی دیگر دوشادوش آل سعود به عنوان پدرخوانده جریان‌های تروریستی در خاورمیانه به حمایت از القاعده می‌پردازد.

تروریسم علیه تروریسم در مواجهه امریکا و القاعده

ناآرامی‌ها و حوادث سوریه از مارس ۲۰۱۱ آغاز شد؛ هر‌چند در ادامه اعتراضات محدودی در برخی مناطق انجام شد، اما در ادامه امریکا و متحدان غربی و عرب آن به ویژه عربستان و قطر با خارج کردن این اقدامات از حالت مسالمت‌آمیز و اعزام گروه‌های مسلح تروریستی به این کشور و حمایت‌های گسترده تبلیغاتی و تسلیحاتی از آنها، فضای سوریه را ناآرام کرده و امنیت مردم را به خطر انداخته‌اند. محور غربی - عربی ضد‌سوری با مانع‌تراشی در برابر اجرای طرح‌های عنان، همچنان به ناآرامی‌های سوریه دامن می‌زند.

این تلاش‌های هماهنگ اما متناقض غربی‌ها و عرب‌ها برای سرنگونی بشار اسد در سوریه به چند دلیل صورت می‌گیرد از جمله آنکه حضور القاعده در سوریه می‌تواند در آینده بهانه مناسبی را برای امریکا و متحدانش برای مداخله در امور این کشور و حتی اشغال نظامی آن ایجاد کند. تبدیل سوریه به افغانستانی دیگر سیاستی است که سازمان‌های امنیتی امریکا به منظور تأمین امنیت بیشتر اسرائیل در آینده در نظر دارند.

البته با توجه به تجربه و نقش ناموفق امریکا در این پازل که قبلاً آن را در خاک عراق و افعانستان چیده بود و با شکست و به هم خوردگی مواجه شد، امروز دولت‌های غربی و عربی از یک طرف نگران قدرت گرفتن القاعده در خاک سوریه هستند و از یک طرف راضی به بقای دولت اسد نیستند. آنها به القاعده تنها در حد یک ابزار و تروریست‌های اجاره‌ای می‌نگرند که بیش از یک ابزار و خارج از قرارداد اجاره‌ای خود نباید کار کند و عمر داشته باشد و در واقع پس از انجام کار، آن نیز باید نابود شود. این معنا و مفهوم واضح تروریسم علیه تروریسم است. تروریست‌ها در ابتدا می‌کوشند با همکاری یکدیگر به یک هدف مشترک برسند و در این مسیر هرگونه رفتار متناقضی را نیز از خود بروز می‌دهند، ولی حتی در صورت رسیدن به هدف، به یکدیگر رحم نمی‌کنند.

اما آنچه در این مسیر به طور قطع به نابودی محورهای موازی تروریستی و همدستان بین‌المللی تروریست‌های دولتی منجر می‌شود، افکار عمومی و اراده ملت‌هاست که عاقبت در مقابل رفتارهای متناقض تروریست‌های بزرگی نظیر دولت امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی به خروش خواهند برخاست و ریشه تروریسم را می‌خشکانند و سرانجام میوه‌های امریکایی – صهیونیستی آن نظیر القاعده یکی پس از دیگری بر زمین می‌افتد.

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن