بهار سال 1339 بود و روستای "کهارد"یکی ازروستاهای شهرستان رزن سرخوش از طبیعت زیبای بهاری ,میزبان فرزندی بود که در خانواده مذهبی "بکند " قدم به جهان گذاشت .محسن با میلادش به طراوت و زیبایی بهار در روستا کهارد افزود.
نامش را محسن گذاشتند چون قراربود در آینده از محسنین باشد. به سن 6سالگی که رسید تحصیلاتش را شروع کرد وتوانست با موفقیت این دوره از زندگی را پشت سر گذارد دیپلمش را از دبیرستان حکیم نظامی کرمانشاه بگیرد.
با اوج گیری مبارزات مردمی وشکل گیری راهپیمایی‌های میلیونی مردم بر علیه طاغوت، او نیز مبارزاتش را شدت بخشید و تمام وقت خود را صرف حضور در این میدان کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خدمت در نهادهای انقلابی پرداخت.
هرچند تمام وقت در راه کمک به جبهه های جنگ و سازماندهی نیروهای بسیجی در تلاش بود اما مقید بودن به انجام سنت های الهی اورا برآن داشت ازدواج کند وتشکیل خانواده دهد.به بسیج علاقه ی زیادی داشت,پس از تشکیل در "رزن" مسئولیت بسیج منطقه رزن را بر عهده گرفت. مدتی بعد به همدان منتقل شد و پس از آن فرماندهی بسیج نهاوند را به‌عهده گرفت.
او با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناطق جنگی عزیمت کرد. در جبهه که بود در بخش ستادی داشت اما از هر موقعیتی استفاده می کرد وخود را به خط مقدم و به خصوص عملیات می رساند.وقتی در عملیات بود مانند فرماندهی شجاع وبا تدبیر به هدایت نیروها می پرداخت.
محسن بکند پس ازسالها مجاهدت و جانبازی در راه اعتلای اسلام ناب محمدی و اقتدار ایران بزرگ ,در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.

وصیت نامه سردار شهید محسن بکند:

چه خوش است انسان لحظه ای بر وصال یار نشیند و دل از تاریکی های دنیا برچیند و به کوی روشنی با دلی آسوده و اعمالی مقبول روان اید چه خوش است که انسان مبدأ خون باز یابد و در طی طریقی مقصدش ثابت دل از بیراهه برتابد و صراط مستقیم در پیش گیرد خدایا تو خود نور هدایت بر دلم بنما که طریق ملاحت بازشناسم و چشم طمع از گرایشها و زائده دنیا برتابم و جز رضای تو در پیش بگیرم. خدایا؛ تو خود دانی که در این موقف چند صباحی اقامت گزیدم ولی دل به دنیا نبستم و قدمی برنداشتم مگر رضایت تو را در این خواستم لیکن باز هم در انجام وظیفه تردید دارم خدایا از تو مسئلت دارم غبار ریا از اعمال من بزدائی و بر کروی رحمت رهنمون سازی و با فضل خویش رفتار کنی خدایا من تو را به اشتیاق بهشت ترس از عذاب دوزخ عبادت نکردم بلکه عبادت کردم که چون تو را سزاوار و شایسته عبودیت و بندگی یافتم گرچه رجائی واثی داشتم که جهنم را بر من حرام و لذت بهشت را به کام من بچشانی و تو را گواه می گیرم که من از کِشته هایم ناامیدم و چشم امید به فضل و رحمتت دوخته ام.
پس از حمد و ثنای پروردگارم گواهی می دهم که (لااله الاا... وحده لاشریک له) خدائی نیست بجز خدای حکیم که پروردگار جهانیان است، یکتایی بی همتا که نزاده و زاده هم نشده...

شهادت می دهم که 124000 نور هدایت بر بندگان خویش از میانشان برانگیخته که اول هم آدم ابولبشر و آخر هم خاتم پیغمبر حضرت محمد بن عبدا... (ص) که بنده و فرستاده او (عبده و رسوله) و مکمل ادیان قبل از خود بود (والاسلام دینی) دینم اسلام (والکعبه قبلتی) کعبه ام می باشد (والقرآن کتابی) و شهادت می دهم که قرآن این کلام خدائی توسط جبرئیل امین بر قلب مبارک و نازنین پیامبر نازل و برای هدایت بشر مکتوب گردید و پذیرفتم که پس از گذشت چند روزه دنیا عالم دیگری هست که روز رستاخیز است و همه حسابها پس داده می شود و شهادت می دهم بر ولایت دوازده آفتاب فرزانه و جانشینان پیامبر اکرم که اولش مولای متقیان و آخرش بقیه ا... الاعظم است که از نظرها پنهان و به اذن خداوند ظهور و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد و از خداوند قادر و توانا می خواهم که در ظهورش تعجیل و برای پشتوانه انقلابش رهبر انقلابمان پیر جماران را محضوظ بدارد و انقلابش را به انقلاب قائم آل محمد متصل گرداند و ما را از سربازان دلباخته در رکابش قرار دهد و از خدای متعال مسئلت می دارم که این ملت را قدرشناس امام و رهبر قرار دهد و توفیق عنایت کند که به رهنمودهایش جامعه عمل بپوشانند و حرکات حضرتش را سرلوحه زندگی خویش قرار بدهند.

و اما می خواهم با رهبرم تجدید بیعت نمایم و عرض کنم اماما: روز جزا شاهد باش و گواهی بده که حقیر جان ناقابل خویش را برای استقرار کلمه حق و حاکمیت اسلام و پاسداری از حریم و نظام نوپای جمهوری اسلامی به پیروی از آن حضرت که همه هستی خویش را در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی فدا کرد و تحمل سختیها نمود نثار کردم و با تو پیمان می بندم که تا آخرین قطره خونم تو را رهبر خویش دانسته و از تو تقلید می کنم و کلام تو را کلام خداوند می شمرم و می خواهم که یوم الحشر شفاعتم بنمائی و طلب مغفرتم و آمرزش گناهانم را بخواهی و ای کاش نه جانی بلکه جانهایی داشتم تا نثارت می کردم زیرا تمام عمر پر معصیتم را در مقابل یک لحظه عمر آن حضرت هیچ و پوچ می دانم.

و ای عزیزانم پیامی برای دوستان و آشنایان دارم قدر زحمتهای انقلاب و جنگ رهبر را بدانید که سعادت همگان در بطن انقلاب نهفته است و جنگ هدفدار و با انگیزه نعمت است نعمتی عظیم.

جبهه دانشگاه است دانشگاه سرای وصل است ـ وصل با خدا- مکان بیعت است بیعت با حسین بن علی (ع) طریق لبیک است با امام، کوی وحی است وحی خدا و بشارت با کسانی که جرعه هایی از این آب کوثر نوشیدند و بیاید درک کنید و از غافله عقب نمانید که فرصت کوتاه است و بالاترین سعادت است. قال رسول ا... (ص) (فوق کل برّ حتی شهادت فی سبیل ا... فلیس فرقه) بر بالاتر هر نیکی، نیکی دیگری است تا اینکه می رسد شهادت در راه خدا پس بالاتر از آن نیکی دیگری نیست.

و راهی را انتخاب کردم بی شک و تردید و با آگاهی کامل و شکر می گویم پروردگارم را که در انتخاب راه هدایتم کرد و محبتش را در دل حقیر و والدینم نهاد تا در این راه یاری ام نمودند و سعادت نصیبم شد تا این بار در جبهه های نور علیه ظلمت شرکت نمایم و از خدا می خواهم که با آمرزش گناهانم شهادت نصیبم فرماید و از زندگی دنیوی گذشتم و حتی حاضر نیستم که دو متر پارچه و زمین را هم اشغال نمایم بلکه دوست دارم آثاری از بدنم باقی نماند و اگر خواست خداوند بر آن شد جنازه ام سالم باشد در این صورت چه بهتر است که دستم را باز بگذارید تا دنیا پرستان کوردل ببینند چیزی از این دنیا نبرده ام و چشمم را نیز باز بگذارید تا کوردلان زمان بدانند که راهم را با آگاهی انتخاب کردم بجز تسلیم حق نشدم و جان دادم. کنار هم سنگرم خلیل طهماسبی دفن نمایید تا دشمنان ما به اتحاد و یگانگی ما زانوی غم در بغل گیرند و دوستان ما افتخار نمایند.

و باز پدرم، مادرم و هسرم؛ فرزندانم را اسلامی و الهی تربیت کنید تا در آینده بیانگر این تاریخ باشند. والسلام

با تشکر فراوان از مهدی بکند(فرزند شهید بکند) که این تصاویر را در اختیار صبح رزن قرار دادند.