هرچه می گردم، سندش را پیدا نمی کنم، همینقدر می دانم که پای منبرها زیاد شنیده ایم این روایت را که جبرئیل یا براق یا یکی دیگر از عواملِ خدا روز اول محرم، پیراهن خونی حسین (ع) را از آسمان هفتم برداشته، در آسمان اول نصب می کند. باد که می وزد، بوی پیراهن خونی حسین (ع)، زمین را بر می دارد و زمین پس از آنکه پر از ظلم و جور شده، به یک باره می شود عرصه رستاخیز روضه و نوحه و موکب. تکرار «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» در کتیبه های هیئات فقط به زیبایی های شعری این معجزه محتشم کاشانی بر نمی گردد. محرک این رستاخیز محل پرسش افکار عمومی است. هر که دهه محرم را می بیند، می پرسد. این پرسش محتشم را شاید پاسخ همین باشد که فاصله منشاء رایحه حسین (ع) با زمین کم شده است؛ که خدا و فرشتگانش مرحمت فرموده، برای 10 روز، دوری 6 طبقه ای این پیراهن را تحمل می کنند. سخت است. ما همینطور کیلویی می گوییم سخت است و دم خدا و فرشتگانش گرم! اما چه کسی تاکنون فاصله طبقات آسمان را متر کرده؟ می گویند دنیا در برابر برزخ، همچون حلقه انگشتری است در بیابان. اگر آسمان اول نیز در برابر سپهر دوم همچون قایقی باشد در اقیانوس و همینطور الی آخر، می توان فهمید هزینه این لطف الهی به اهالی زمین، چقدر گزاف است. مرامی گذاشته اند برایمان که نگو و نپرس.
امروز، 13 صفر است. یعنی که 33 روز پیش، پیراهن ثارالله (ع) به آسمان هفتم عودت داده شده؛ که دوباره فاصله منشاء رایحه حسین (ع) با اهل زمین، حداکثری شده است. اگر چنین است که هست، پس باز این چه شورش است که عراق عرب را برداشته؟ ویکی پدیا بزرگترین اجتماعات تاریخ بشر را این چنین فهرست کرده است:
اجتماع ۲۰ میلیون نفری شیعیان در کربلا در دسامبر ۲۰۱۳ در روز اربعین (۱۴۳۵ قمری).
اجتماع ۱۵ تا ۱۸ میلیون نفری شیعیان در کربلا در ژانویه ۲۰۱۳ در روز اربعین (۱۴۳۴ قمری).
اجتماع ۱۵ تا ۱۸ میلیون نفری شیعیان در کربلا در سال ۲۰۱۲ در روز اربعین.
اجتماع ۱۵ میلیون نفری شیعیان در کربلا در سال ۲۰۱۱ در روز اربعین.
اجتماع ۱۴ میلیون نفری هندیها در تامیل نادو، هند در سال ۱۹۶۹ در تشییع جنازه آنا.
اجتماع ۱۰ تا ۱۴ میلیون نفر در کربلا در سال ۲۰۱۰ در روز اربعین.
اجتماع ۱۰ تا ۱۴ میلیون نفر در کربلا در سال ۲۰۰۹ در روز اربعین.
مقامات عراقی می گویند امسال در انتظار جمعیت 25 میلیون نفری زائران اربعین نشسته اند. در کجا؟ در کربلایی که اسم شهر را یدک می کشد اما به اندازه دهی امکانات ندارد؛ در روزگاری که داعش 3 استان مهم عراق را تصرف کرده و لِنگ ابن مرجانه ها تا زانو در خون شیعه فرو رفته است. فرزندان زنان بیابانگرد در سوریه و شامات در همین 3-4 سال اخیر بیش از 70 هزار شیعه را کشته اند. یاد نوری المالکی، نخست وزیر قلب ها بخیر، این حیدر العبادی که از شیوه سرکار آمدنش معلوم است، چقدر لق است، می گوید فرزندان زنان بدکاره تا دروازه های بغداد هم آمده بودند و کار تمام شده بود اگر ایرانی ها سر نمی رسیدند. با این همه شیعیان در شورش اند. بزرگترین راهپیمایی از صدر خلقت تا کنون را راه انداخته اند. حوثی ها از یمن می آیند و فاطمیون از مصر؛ علوی ها از سوریه و حزب اللهی ها از ضاحیه و صور و صیدا و بنت جبیل. مردان و زنان شیخ عیسی قاسم و شیعیان قطیف و یاران نمر باقر النمر هم به هر ضرب و زوری خودشان را می رسانند و اضافه می شوند به شیعیان شبه قاره که از پاکستان، افغانستان و هند می آیند. ایرانی ها هم قرار است با اقتدار، مانع شل بازی و ناکارآمدی سازمان حج و زیارت و مسئولان دولتی را له کنند و گوششان بدهکار توصیه های ایمنی صدا و سیما نباشد، اگر نمی توان به کربلا رسید، تا مهران و شلمچه که می توان رفت و سلام داد؟
شیعیان وفادار به سنت، در اتحادند با سنی های محب اهل بیت (س) که بذرشان را شاگردان مکتب جعفر بن محمد (س) پاشیده اند. مسیحیان می گویند وهب نصرانی و پزشک عیسوی علی (ع) نقطه تلاقی شان با شیعیان است. از این روست که راهپیمایی اربعین پر است از پیروان شاگردان جعفربن محمد (س) و زنان و مردانی که نشان صلیب برگردن دارند؛ از این روست که اجتماع 25 میلیونی محقق می شود. ظاهرا برای شیعه، عصر تقیه رو پایان است؛ دوره ای به طول 1435 سال. سنی های محب اهل بیت هم بیش از همیشه پایه خطر به نظر می رسند. شیعیان علی (ع) حتی در دوران محمد (ص) هم تقیه کرده اند در برابر نفوذی های ابوسفیان در نهضت. 1435 سال نسل شان را حفظ و از ذریه علی (ع) و فاطمه (س) حراست کرده اند. 14 قرن تقیه و انکار و اکنون برگزاری راهپیمایی 25 میلیونی؛ تابلو است که خبری در راه است، مخصوصا که میزان جمعیت راهپیمایان رابطه مستقیم دارد با افزایش خطر ذبح و مثله شدن. ظاهرا شیعیان فهمیده اند که موعد مرگ قطعی را ثانیه ای نمی توان جابجا کرد، وقت مرگ را خدا تعیین می کند و بشر فقط می تواند انتخاب کند، چگونه مردنش را؛ در بستر یا در میدان نبرد؟
می گویند باز شدن درهای شهادت و پرواز ملکوتی جوانان مؤمن ایران، پاداشی بود که خداوند به نفس مطمئنه خمینی (ره) عرضه داشت، اصلا پرواز 300 هزار پرستو تجلی «شفاعت دنیوی» خمینی (ره) بود. خمینی (ره) در روزهای نزدیک به عروجش فرموده بود که بسیجیان جهان اسلام باید در اندیشه حکومت واحد اسلامی باشند و لکن بروید اتحاد جماهیر اسلامی را متشکل از جمهوری های آزاد و مستقل بسازید. می گفت هر کدامتان یک سطل آب بریزید، اسرائیل را سیل می برد به جهنم. لکن خود امام بهتر از همه می داند که شرطش، باز شدن دریچه عروج آن هم لااقل در اشل منطقه ای است. این بار علاوه بر نفس پاک سید علی خامنه ای به عنوان فرزند فاطمه (س)، پای مظلومیت او به عنوان رهبر امت هم در میان است. ما در انتظار اعطای پاداش صبر رهبری هستیم. 5 سال دیگر معلوم است رقم راهپیمایان اربعین چقدر می شود. همین الان هم اگر با پای پیاده کج کنیم طرف حجاز یا کج کنیم سمت بیت المقدس، کار تمام است، ما عاشق مبارزه با صهیونیست ها هستیم و روانی نبرد با بشکه های پهن موسوم به آل سعود، بار اضافه هم لازم نیست، حمال تیزی و چماق و زنجیر موتور نمی شویم. صدای پایمان کافی است. می گویند پس از اتمام خانه نشینی مهدی (عج) و آغاز قیام، عامل اصلی فتح و تشکیل اتحاد جماهیر اسلامی، نه پیروزی در نبردهای نظامی که محبوبیت دو سردار اوست. ملت های منطقه یک به یک با اعتماد به این دو سردار به مهدی (عج) می پیوندند. می گویند وقتی قیام به پیروزی می رسد، بشریت می پرسد، همین؟ آیا به خاطر نپرداختن همین هزینه اندک قرن ها کشته می شدیم؟
محمد حسین حیدری
دیدگاه شما