به گزارش صبح رزن به نقل از مشرق؛ حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در سومین روز سخنرانی خود در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه تهران ایراد میشد، با اشاره به تأثیر «سبک زندگی» در تغییر فرهنگ جهانی، گفت: «اگر یک گروه از مؤمنین در تهران شروع کنند و رفتارها و سبک زندگی خود را تغییر دهند، تغییر در عرصه فرهنگ جهانی هم اتفاق خواهد افتاد. همانطور که انقلاب ما، بر عرصههای سیاسی دنیا اثر گذاشت و تغییر ایجاد کرد. با تغییر در عرصه فرهنگ جهانی، همین فرهنگ غربی یا فرهنگ صهیونیستی که مدعی است زندگی انسانها را مدیریت میکند به سادگی فرو خواهد ریخت، و این همان عقلانیت آخرالزمان است، همان تحقق مقدمات فرج است»
پناهیان در ادامه، با ارائهٔ یک تحلیل، اهمیت سبک زندگی و توجه به جزئیات رفتاری، را از نگاه انسانشناسانه مورد بررسی قرار داد و گفت: « عمل بر اندیشه و احساس آدمی تأثیر دارد. و گاهی از اوقات این تأثیر، قطعیتر و ماناتر از اندیشه و آگاهی در وجود انسان است. زیرا خیلیها هستند که آگاهی دارند ولی عمل و گرایشهایشان از آگاهیشان تأثیر نمیگیرد. ولی بعضی از رفتارها میتواند تأثیر قطعی روی گرایشها داشته باشد. تأثیر عمل بر گرایشها، اگر چه در دراز مدت صورت میگیرد و کُند است، ولی قطعی است.»
این استاد حوزه و دانشگاه، همچنین با تشریح برخی واجبات دینی به مناسک فروان حج و اهمیت جزئیات رفتاری در نماز اشاره کرد و تأثیر بالای جزیئات رفتاری از منظر دین را مورد بررسی قرار داد. و در توضیح علت کمخاصیت یا بیخاصیت بودن عرفانهای بدون عمل و علاقهٔ شیطان به رواج یافتن آنها گفت: «اینکه بعضیها دنبال شیوع دادن عرفانهای بدون عمل هستند، برای این است که شما اگر معنویت را با عمل توأم کنید، تأثیرات شگرفی را بدنبال خواهد داشت و شیطان تلاش میکند این اتفاق نیفتد و عمل کمرنگ باشد.
اگر معنویتها بدون عمل باشند، کم رنگ و بدون روح میشوند.» پناهیان در ادامه سخنرانی خود با اشاره به برخی از مواد پروتکلهای صهیون، به تشریح نقش یهود در ایجاد سبک زندگی کنونی مردم جهان نیز پرداخت.
بخشهایی از سومین جلسه این سخنرانی که در روز چهارم محرم و در مسجد دانشگاه تهران ایراد شده است، را در ادامه میخوانید:
*آینده متعلق به سبک زندگیهای سرشار از زشتی و هوس نیست / تصمیم بگیریم جز السابقون السابقون در تغییر سبک زندگی باشیم
*ما در زمانی زندگی میکنیم که انسانها بسیار بیشتر از گذشته آمادگی دریافت حقیقت را دارند. دیگر نمیتوان به سادگی انسانها را فریب داد، مردم به راحتی از هر کسی تبعیت نمیکنند. به واسطه این وضعیتی که امروزه در جهان هست، دومینوی ظهور آغاز شده است. بن بستها، عدم امکان فریب، عطش انسان به حقیقت، اهل عقل و منطق شدن تعداد قابل توجهی از مردم عالم(هر چند در اقلیت باشند) نشانههایی از تغییر انسانها است.
*در این افزایش آمادگی برای دریافت حقیقت، گروهی از مردم در جامعه ما و حتی در جامعه جهانی، آماده هستند رفتار خودشان را تغییر دهند، آماده هستند که کنترل رفتار خودشان را خودشان بر عهده بگیرند. این افراد، رفتار خودشان را تغییر خواهند و آن را تحت نظمی که به دلخواه خودشان و تحت تاثیر یک اندیشه برتر و احساس عمیقتر است، تغییر خواهند داد. وقتی این افراد رفتار خود راه بصورت صحیحی تغییر دهند، اثر این دومینوی سهمگین و ظهور حق را در رفتارهای آدمها در کل جهان خواهید دید.
*آینده متعلق به رفتارهای مبتذل نیست، آینده متعلق به سبک زندگیهای سرشار از زشتی و هوس نیست. انسانهایی که به خاطر سختیهای دنیا، هوسهای خودشان را کنار گذاشتهاند، راحتتر حاضرند به خاطر سعادت خودشان و از بین رفتن سختیها، هوسهایشان را کنار بگذارند. من و شما هم تصمیم بگیریم که جزء این گروه پیشتازان و سابقون السابقون و اولین آدمهایی باشیم که رفتارها و سبک زندگی خودمان را تغییر میدهیم.
*تغییر فرهنگ جهانی با تغییر دادن سبک زندگی ممکن میشود
*اگر یک گروه از مؤمنین در تهران شروع کنند و رفتارها و سبک زندگی خود را تغییر دهند، تغییر در عرصه فرهنگ هم اتفاق خواهد افتاد؛ همانطور که انقلاب ما، بر عرصههای سیاسی دنیا اثر گذاشت و تغییر ایجاد کرد. با تغییر در عرصه فرهنگ، همین فرهنگ غربی یا فرهنگ صهیونیستی که مدعی است زندگی انسانها را مدیریت میکند به سادگی فرو خواهد ریخت، و این همان عقلانیت آخرالزمان است، همان تحقق مقدمات فرج است؛ زودتر از چیزی که مؤمنین پیشبینی میکنند. و این یعنی تحقق شرایط قطعی فرج و قوانین ظهور. یکی از این قوانین، به بن بست رسیدن انسان است و همینطور عطش انسان برای شنیدن حرف تازه و اینکه حرف تازه در جهان وجود نداشته باشد، جز حرف دین حق.
*دلیل انسانشناسانه در مورد اهمیت جزئیات رفتاری چیست؟ / تأثیر عمل در وجود انسان قطعیتر و ماناتر از اندیشه و آگاهی است
*جزئیات رفتاری برای دین ما خیلی مهم است. دلیل انسان شناسانه اینکه چرا جزئیات رفتاری، اهمیت دارد این است که عمل بر اندیشه و احساس آدمی تأثیر دارد. گاهی از اوقات این تأثیر، قطعیتر و ماناتر از اندیشه و آگاهی در وجود انسان است. خیلیها هستند که آگاهی دارند ولی مطابق آگاهیشان عمل نمیکنند. خیلیها آگاهی دارند ولی قلبشان را متناسب با آگاهیهایشان، متأثر قرار نمیدهند.
*مثلاً فرد میداند که عذاب الیم، دردناک است ولی نمیترسد؛ قلبش با او همراهی نمیکند. میداند که شایستهترین وجود، خدا است ولی دلش با او همراهی نمیکند. این موضوع خارج از دین هم میتواند به همین ترتیب باشد؛ مثلا میداند که همسر او همسر خوبی است ولی نمیتواند به او عشق بورزد. میداند دنیا گذرا است ولی نمیتواند دل از آن بکند. آگاهی چقدر میتواند تأثیر بگذارد؟
*ولی بعضی از رفتارها میتواند تأثیر قطعی روی گرایشها داشته باشد. تأثیر عمل بر گرایشها، اگر چه در دراز مدت صورت میگیرد و کُند است، ولی قطعی است. اما تأثیر اندیشه بر گرایشها سریع است، به شرط اینکه آمادگی باشد. اگر کسی با عمل خودش گرایشهای خودش را تربیت کرده باشد، دیگر گرایشهایش بر نمیگردد؛ به همین دلیل رفتار و جزیئات رفتاری خیلی اهمیت پیدا کرده است.
چرا شیطان از عرفان معنویت بدون عمل و جزئیات رفتاری حمایت میکند؟/ بخش واجب نماز، رفتار نماز است
*اینکه بعضیها دنبال شیوع دادن عرفانهای بدون عمل هستند، برای این است که شما اگر معنویت را با عمل توأم کنید، تأثیرات شگرفی را بدنبال خواهد داشت و شیطان تلاش میکند این اتفاق نیفتد و عمل کمرنگ باشد. اگر معنویتها بدون عمل باشند، کم رنگ و بدون روح میشوند.
*ولی عرفان مدنظر دین، اینطور نیست. مثلاً در حج مناسک بسیار زیاد است. حرکت، دور زدن، سعی، تغییر لباس، به آینه نگاه نکردن، وقوف در عرفات، قربانی کردن و ...؛ که همه یک سلسله رفتار هستند. ذکر در حج خیلی کمتر از رفتار در حج است. در نماز هم اگر نماز را با تفکر نخوانید باطل نیست، اگر نماز را با احساسات قلبی نخوانید باطل نیست، ولی اگر با رفتار دیگری بخوانید، باطل است. بخش واجب نماز رفتار نماز است.
البته خیلی خوب است که با توجه و عاشقانه نماز بخوانی، ولی آنقدر کلمات نماز تکراری است که حواس انسان به سهولت پرت میشود و تمرکز کردن را برای انسان مشکل میکند. نماز چون کلماتش تکراری است، فکر کردن بهش دشوار است. غالب احکام نماز مربوط به رفتار است، با جزئیاتی در رفتار شما. تحلیل روان شناسانهای که پشت سر این مطلب است، این است که رفتار روی عقیده و اندیشه انسان خیلی اثر دارد.
*سبک زندگی، بسیاری از موارد مخفی را نمایان میسازد
*حتی در جایی که دین نظری ندارد و انتخاب سبک زندگی وابسته به خلاقیت خود فرد است، باز در اینجا هم مراقبت لازم است که چه سبک زندگی انتخاب شود. سبک زندگی، محل رسوایی انسانهاست؛ از شخصیت درونی، از تفکرات برجسته یا هواپرستیهایی که افراد در درون خودشان دارند گرفته تا عشق به نورانیت و معنویت، همهٔ اینها در سبک زندگی انسان تجلی پیدا میکند و دیده میشود. سبک زندگی هر کس، علامت تعداد زیادی ویژگی است.
یهود و صهیونیستها در سبک زندگی رایج در دنیا / پروتکلهای 1 تا 6 غالباً به سبک زندگی بر میگردد
*مدتها است که چند کار انجام شده تا وضعیت دنیا به اینجا رسیده است. یکی اینکه در فلسفه اخلاق، ارزشها را تضعیف کردهاند. در مسائل فرهنگی هم گفتهاند ظاهر به باطن ربطی ندارد، و بعد از وارد کردن چند ضربه دیگر، این موارد را مدیریت کردهاند. یک قومی که قبلاً توسط خداوند در قرآن کریم به ما معرفی شده، این کارها را مدیریت کرده است.
*شما به بند 1 تا 6 پروتکلهای دانشوران صهیون نگاه کنید، ببینید آیا این بندها غالباً به سبک زندگی بر نمیگردد؟ بگذارید پروتکل 6 را برای شما بخوانم. 116 سال پیش این سندها از دست یک گروهی از آدمهای سرشناس یهودی دزدیده شد. و 108 سال پیش این پروتکلها برای اولین بار چاپ شد توسط یک مترجم روسی. بعضیها و خصوصاً خود یهودیها میگویند: «به هیچ وجه اینها سندیّت ندارد.» اولا شما(یهودیها) چرا میگویید سندیت ندارد؟! این که علامت قدرت شماست. شما بگویید سندیت دارد.
نشان میدهد 100 سال عالم به مداری که شما خواستید چرخیده است. ثانیاً شما میگویید: اینها سند ندارد و یک نفر با خیالات خودش نوشته است؟ آن آدم، عجب آدم متفکری بوده که پیشبینی 100 سال آیندهٔ حیات بشر را در بندهایی نوشته است! میتوان چنین حرفی را قبول کرد؟ اگر این سند، سندی بود که جهان طبق آن اداره نشده بود، میتوانستیم بگوییم قلابی است و کسی آن را جعل کرده است.
ولی الان 116 سال است که از این سند دارد میگذرد. بر اساس این سند، شما چشمانداز شما صد ساله بوده؛ برنامهریزی کرده بودید که ما در مدت صد سال این فرهنگ را بر جهان حاکم میکنیم. و اگر انقلاب اسلامی نبود، که شما کار عالم را تمام کرده بودید. آن وقت بعضیها آن بخشی از سرفصلهای دانشگاهی را که توسط اینها طراحی شده است، نشستهاند پیرامونش بحث و جدل میکنند. فکر میکنند اینها علم است! خبر ندارند که اینها طرح یک گروه مسلط است!
*حالا ببینید سبک زندگی چقدر برای دشمنان ما اهمیت دارد و در این بندهای پروتکل با چه دقتی به سبک زندگی پرداخته شده است. در بند 6 این پروتکل نوشته: «برای اینکه بتوانیم صنعت غیریهودیان را به طور کلی نابود سازیم، علاوه بر انحصارطلبی، تجملپرستی را رایج کنیم، نیازهای کاذب مردم را افزایش دهیم» به تغییر سبک زندگی میپردازند. در ادامه میگوید: «رواج عیاشی، تجملپرستی، افزایش دستمزدهای کارگری، گران کردن مایحتاج عمومی ترویج عوامل هرج و مرج و میگساری؛ معنای مخفی تبلیغات و تثبیت آن بوسیله اندیشههای اقتصادی.» آیا این موارد- رفتارها و سبک زندگی مردم- به سلطه اقتصادی یهود بر عالم ربط ندارد؟ چرا رفتار کشورهای تحت نفوذ صهیونیسم اینقدر مطابق پروتکلها است؟ اگر تقلبی است، چه اعجوبهای بوده آن کسی که توانسته به این دقت و جزئیات وضع صد سال آیندهٔ جهان را پیشبینی کند! سادهانگاری است ....
*در بند 1 این پروتکلها گفته: «جوانان را به مواد مخدر معتاد کرده، آنها را منحرف بسازیم، حیا، عفت و ناموس را بوسیله قهرمانان، آموزگاران و آموزش و پرورش از مرزها بیرون آورده و بگوئیم اینها در اجتماع مفهومی ندارد ... فساد، خیانت، رشوه خواری، را رواج میدهیم، اگر در رابطههایمان است روی حساسترین عصب ذهن آدمها دست بگذاریم که همان زراندوزی، مال پرستی و تنوع طلبی است، یعنی تنوع طلبی به عنوان موردی مهم، ترویج داده شود، خیلی زود به پیروزی خواهیم رسید.».
اگر تنوعگرایی از برنامههای تلویزیونی حذف شود و سنت گرایی و اصالت در تبلیغات قرار بگیرد، وضع زندگی مردم تغییر بسیاری پیدا خواهد کرد. در بخش دیگری از همین پروتکل گفته است: «توده مردم وحشی هستند، ..... خود را در هر موقعیتی نشان میدهند، باید اعتیاد به الکل، و افراط در نوشیدن نوشابههای سکرآور پس از اعطای آزادی در میان غیریهودیان رواج دهیم. مردم غیریهودی از همان ابتدای جوانی بوسیله عوامل ما بی بند و بار و بیاخلاق بار بیایند.» (1)
در اصلاح کردن رفتار نباید معطل شد، چون راحت است
*دشمنان ما هم به سبک زندگی خیلی میپردازند و میفهمند که جزئیات رفتار ما بر روح و اندیشه ما اثر میگذارد. این مطالب، نیاز به احتیاط در رفتار را به شدت افزایش میدهد، مراقبت را افزایش میدهد. بعد از مراقبت در رفتار، مراقبت افکار و احوال پیش میآید که پیچیدهتر و سختتر از مراقبت از اعمال است. در اصلاح کردن رفتار نباید معطل شد، چون راحت است. اینکه کسی میپرسد برای اینکه غیبت نکنم، چه کار باید بکنم؟ سؤال خوبی نیست، چون کنترل عمل که کار سختی نیست و راه مشخص هم دارد که خب نباید غیبت کرد؛ ولی اگر کسی پرسید چه کار کنم که ریا نکنم؟ این سؤال، سؤال خوب و مهمی است چون دوری از ریا مشکل است و اگر کسی از تو تعریف کند، حتماً خوشحال میشوی و مخلصانه بودن عمل زیر سؤال میرود.
بخشی از احساس معنوی در محرم به دلیل تغییری است که در سبک زندگی میدهیم/ پرداختن به امام حسین(ع) باید به سبک زندگی ما تبدیل شود
*بخشی از احساس معنوی در محرم به دلیل تغییری است که در سبک زندگی میدهیم. لباس سیاه میپوشی و برنامه زندگی روزانه را به خاطر امام حسین(ع) تغییر میدهی، از خیلی از شادیها خبری نیست و هیأت رفتن و عزاداری را در برنامهات میگذاری و گوشهای از سبک زندگی را به امام حسین(ع) اختصاص میدهی. اما پرداختن به امام حسین(ع) باید به سبک زندگی ما تبدیل شود، نه اینکه هر وقت حالش را داشتیم، سراغ امام حسین(ع) برویم. اجازه دهید امام حسین(ع) وارد سبک زندگیتان شود. نقل شده است که در هر روزی که برای امام صادق(ع) روضهای از کربلا خوانده میشد، دیگر حضرت را در آن روز خندان نمیدیدند. یعنی رفتار امام صادق(ع) در آن روز متفاوت میشد.
*بیایید این دهه وضع زندگیمان عوض شود. بگویند این، مولا و آقایش را محاصره کردند ...
---------------
(1) منبع: پروتکلهای دانشوران صهیون - برنامه عمل صهیونیسم جهانی / نویسنده عجاج نویهض؛ترجمه حمیدرضا شیخی ، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی).
دیدگاه شما