تاریخ : 14. اسفند 1394 - 11:17   |   کد مطلب: 17065
در یک تعریف ساده می‌توان گفت «دین» مجموعه‌ای است از باورها، بعلاوه‌ی بایدها و نبایدهای برآمده از آن باورها. در ادبیات قرآنی، دین به دو شاخه‌ی دین حق و دین باطل تقسیم می‌شود.[1]‏ دین حق همان «اسلام» است.

[2] و در آخرت هیچ دینی بجز اسلام از انسان مورد قبول واقع نخواهد شد.[3] دین اسلام برنامه‌ی جامع «حیات طیبه» فردی و اجتماعی است. اما همان‌طور که از تعریف دین پیداست، آنچه به این حیات طیبه می‌انجامد عبارت است از پذیرش مجموع باورهای دینی و پایبندی به همه‌ی تعالیم آن. به تعبیر دیگر، تبعیض در دستورات دین و پذیرش بعضی و نفی بعض دیگر هدف دین را محقق نمی‌کند، بلکه به معنای «کفر» و نفی حقیقت دین خواهد بود.[4]

تقلیل و تنزیل دینداری به بُعد فردیِ اُخروی و حذف کارکرد دین در ابعاد اجتماعی و دنیوی، فصل دین از سیاسات و اجتماعیات و تئوریزه کردن سکولاریسم از راهکارهای اصلی دشمنان دین برای محو دین است. القای مفاهیمی نظیر «دین حداقلی» در برابر «دین حداکثری» در همین راستا ارزیابی می‌شود. در واقع، دین حداقلی مفهوم فریبنده‌ای است که دشمنان دین طراحی کرده‌اند تا یک جامعه معتقد به دین را آرام آرام و با کم کردن حساسیت‌ها نسبت به «جامعیت» و «شمولیت» دین، بی‌دین کنند.

تئوری پردازان دین حداقلی از آنجا که سدّ محکم مردم دین‌دار را در مقابل خود می‌بینند، برای سوق دادن جامعه به سوی بی‌دینی راهی جز اذعان به اصل دین ندارند. اصل دین را می‌پذیرند، ولی جامعیت آن را انکار می‌کنند. دین را صرفاً متکفل موضوعات شخصی و امور عبادی و مسائلی نظیر طهارت و نجاست معرفی می‌کنند، و اداره‌ی امور جامعه را خارج از حیطه‌ی دین بر می‌شمارند. دوگانه‌ی مغالطه‌آمیز «مدیریت فقهی- مدیریت علمی» را بر می‌سازند تا دین را در اداره‌ی امور دنیایی جامعه بشری ناکارآمد جلوه دهند، و از این رهگذر بخشی از دین را از آن حذف کرده و در حقیقت دین جدیدی بسازند که دیگر «دین حق» نیست، بلکه در زمره‌ی ادیان باطل است.

این در حالی است که «حیات طیبه» مدنظر دین، مفهومی است که زندگی دنیایی و آخرتی انسان و جامعه‌ی بشری را شامل می‌شود. در نگاه صحیح به دین، دنیا و آخرت را نمی‌توان از یکدیگر جدا کرد. آخرت چیزی جز تجلی حقایق دنیا نیست. از منظر اسلام، راه رسیدن به معنویت و سعادت و اهداف آخرتی، از زندگی دنیایی مردم عبور می‌کند. اسلام دنیای مردم را آباد می‌کند؛ گرچه آبادی دنیا هدف نهایی نیست. هدف نهایی عبارت است از اینکه انسان‌ها در زندگی دنیوی از معیشت شایسته و مناسب، از آسودگی و امنیت خاطر، و از آزادی فکر و اندیشه برخوردار باشند و از این طریق به سمت تعالی و فتوح معنوی و اُخروی حرکت کنند.

در شرایط فعلی نظام جمهوری اسلامی، دین حداقلی پروژه‌ای است که رسیدن به «حکومت دینی حداقلی» را در دستور کار قرار داده است. حکومت دینی حداقلی حکومتی است که اسم و عنوان آن دینی است؛ فردی با لباس رسمی دین در رأس آن قرار دارد؛ تا حد ممکن ظواهر و مظاهر دینی در آن لحاظ می‌شود؛ کارگزاران آن نمادهای فردی دین را مراعات می کنند، اما روح دین که عبارت است از حاکمیت مطلق الله و نفی حاکمیت طاغوت، بر ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و بین‌المللی آن حاکم نیست.

این همان خطری است که رهبر معظم انقلاب اسلامی تحت عنوان مسأله‌ی «سیرت و صورت نظام» از آن یاد می‌کنند. دشمنان انقلاب برای حذف نظام اسلامی برآمده از ایمان و غیرت دینی مردم، چاره‌ای جز تضعیف باورهای دینی مردم و متقاعد کردن آنان به پذیرش «دین حداقلی» ندارند. وقتی مردم که بزرگترین پشتوانه‌ی حکومت دینی هستند از باورهای خود کوتاه آمده و یک دین حداقلی را بپذیرند، ناگزیر حکومت دینی هم حداقلی خواهد شد. اسم جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند، ولی اثری از رسم آن نخواهد بود؛ صورت هست ولی سیرت نه!

دینی که تأمین سعادت اخروی بشر را رسالت خود می‌داند اساساً نمی‌تواند نسبت به زندگی دنیوی پیروان خویش بی‌نظر باشد، که بی‌نظر هم نیست. دینی که در کوچک‌ترین مسائل فردی ابواب عبادی مانند طهارت و نجاست هزاران مسأله‌ی فقهی دارد، نمی‌تواند نسبت به مسائل اساسی زندگی اجتماعی بشر مانند نظام سیاسی و نظام اقتصادی حاکم بر جامعه سکوت کند، که سکوت هم نکرده است؛ بلکه نسخه‌ی تضمین زندگی سعادت‌مندانه فردی و اجتماعی، و دنیوی و اُخروی بشر را در قالب عرضه‌ی «نظام اسلامی» در تمام ابعاد فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ارائه کرده است؛ نسخه‌ای که باید به آن «عمل» کرد تا آثار شفابخش آن روشن شود، و با ظهور و بروز آن آثار ملت‌های دیگر را هم به خود جذب کند، و خط بطلانی باشد بر تمام نسخه‌های بدلی مبتنی بر سکولاریسم و لیبرال دموکراسی غربی.

 

[1]. صف، 9: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ‏ رَسُولَهُ‏ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون

[2]. آل عمران، 19: إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ‏ الْإِسْلامُ‏

[3]. آل عمران، 85: وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ‏ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرين‏

[4]. نساء، 150 و 151: إِنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ‏ بِبَعْضٍ‏ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُريدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ‏ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرينَ عَذاباً مُهيناً

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن